به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حسین حشمتیمولایی، عضو انجمن علمی اقتصاد اسلامی ایران، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده است به بررسی لوازم توسعه اقتصادی از منظر اسلام پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه میآید:
پس از جنگ جهانی دوم ویرانیهای ناشی از جنگ، نابسامانیهای سیاسی، اقتصادی واجتماعی و پیدایش نهضتهای استقلالطلبانه، سبب چارهاندیشی و ارائه نظراتی درخصوص علل عقبماندگی وکاهش فاصله با کشورهای توسعه یافته گردید.
در ادبیات اقتصاد غربی، توسعه، اصطلاحی است که برای نوعی تحول جدید و بیسابقه وضع شده است؛ تحولی که از نظر مادی، رفاه بیشتری را فراهم میکند و در جنبه نهادی مدرنتر و از نظر فناوری کاراتر است.
در اقتصاد غربی واژه توسعه، مترادف با لفظ انگلیسی (Development) است که مشتق از واژه (Develope) به معنای پوسته و غلاف و در نتیجه مفهوم آن، نوعی تحرک برای خروج از لفاف سنتی به فضای مدرن صنعتی است. این فرآیند، نهایتا با زدودن آداب و سنن قبلی به منظور رسیدن به اقتصادی مدرن، با رشد مداوم درآمد سرانه و رفاه مادی تعریف می شود.
البته این تلقی مبهم از مفهوم توسعه حتی مورد انتقاد متفکرین غربی قرار گرفته است به طوری که "گونار میردال" یکی از متفکرین غربی می گوید:
«کشورهای توسعهنیافته نباید تئوریهای به ارث رسیده ازما را به صورت پیشفرض قبول کنند بلکه آنها را بایستی بازسازی کرده و باتوجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی خود و در راستای منافع ومنطبق با مشکلاتشان بکارگیرند.»
کشورهایی همانند ژاپن و چین که این توصیه را پذیرفتند بر خلاف کشورهایی که تقلید انفعالی را مبنای برنامهریزی قرار میدادند توانستند به طور بارزی وضعیت خود را بهبود بخشیده و در مراحل بالاتری از توسعه و پیشرفت اقتصادی قرار گیرند.
در ایران به خصوص بعد از انقلاب اسلامی، مسئله توسعه با تکیه به ادبیات اقتصاد اسلامی مورد تأکید قرار گرفت.
اگرچه در این فرصت نمیتوان اصول توسعه اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل مفصل قرار داد، لکن میتوان شاخصهای توسعه اسلامی را بر اساس ملاحظاتی که در سند چشمانداز مورد تأکید قرار گرفته مورد توجه قرار داد.
طبق این سند، با ملاحظۀ مهمترین پارامترها و متغیرها، توسعه اسلامی مورد پیشبینی قرار گرفته و چنین ویژگیهایی خواهد داشت:
• توسعهیافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی با تأکید بر مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها و بهرهمند از امنیت اجتماعی و قضایی.
• برخورداری از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی.
• امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همهجانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
• برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهرهمند از محیط زیست مطلوب.
• فعال، مسئولیتپذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدانکاری، انضباط روحیهی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
• دستیافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
• الهامبخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردمسالاری دینی، توسعه کارآمد، جامعه اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای براساس تعالیم اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره).
• دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.
در این حال، اگرچه میتوان گفت که ویژگیهای فوق، در عین حال میتواند شاخصهایی را بدست دهد که بر اساس آن بتوان موقعیت جامعه ایرانی را در مراحل توسعه اسلامی مورد ارزیابی قرار داد، لکن باید توجه داشت که عوامل اساسی اقتصاد اسلامی، همانند شایستهسالاری در مدیریتها، تعمیق آموزش و پژوهش، فسادزدایی و تسلط بر تجارت خارجی، الزاماتی است که بدون آن نمیتوان تحقق کامل اهداف توسعه اسلامی را تضمین نمود.