راه دموکراسی از خصوصی‌سازی می‌گذرد/ نهادهای مشارکتی ساختارمند نیستند
کد خبر: 3780616
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۱

راه دموکراسی از خصوصی‌سازی می‌گذرد/ نهادهای مشارکتی ساختارمند نیستند

گروه سیاست و اقتصاد - عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان گفت: راه داشتن دموکراسی قوی و پررنگ از خصوصی‌سازی و کاهش مداخلات دولت در اقتصاد و در درجه بعد، فرهنگ می‌گذرد.

راه دموکراسی از خصوصی‌سازی می‌گذرد

سیدامیرمسعود شهرام‌نیا، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان در گفت‌و‌گو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه در عرصه‌های مختلف سیاست از حضور فعال مردم با عنوان مشارکت سیاسی یا Political Participation تعبیر می‌شود، اظهار کرد: این مفهوم بدین معنا است که مردم در تصمیم‌گیری‌ها و آینده سیاسی خود ایفای نقش می‌کنند. این مشارکت وجوه و اشکال مختلفی دارد و از عضویت در احزاب سیاسی و رأی دادن در انتخابات گرفته تا شرکت در راهپیمایی، تظاهرات و اعتراض، مطالعه کردن، نظر دادن و لایک کردن ذیل این مفهوم می‌گنجد.
وی افزود: در عرصه سیاسی تفاوت چندانی میان فعال یا منفعل بودن به مفهومی که در ادبیات غیر سیاسی می‌آید  قائل نمی‌شوند، به این صورت که ممکن است مشارکت مبتنی بر انگیزش‌های درونی فرد باشد که در علوم اجتماعی به آن، مشارکت فعالانه می‌گویند و اگر ناشی از تهییج و تحریک بیرونی باشد، مشارکت منفعلانه گفته می‌شود. در رابطه با مشارکت سیاسی، تعبیر مشارکت آگاهانه را به کار می‌برند، یعنی هر چقدر مشارکت آگاهانه‌تر باشد که به نوعی می‌توان آن را هم معنای مشارکت فعالانه دانست، بیشتر مورد ستایش قرار می‌گیرد.

انقلاب اسلامی؛ عالی‌ترین نماد مشارکت سیاسی گسترده در ایران
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه از زمان قاجار در دوره‌های مختلف شاهد مشارکت سیاسی گسترده در ایران بوده‌ایم، اضافه کرد: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مشارکت مردم به صورت آگاهانه و اعتراضی نسبت به رژیم پهلوی بود و به شکل بسیار گسترده در پیروزی انقلاب خود را نشان داد، به گونه‌ای که می‌توان گفت انقلاب اسلامی ایران عالی‌ترین و بارزترین نماد مشارکت سیاسی گسترده در براندازی رژیم پهلوی بود و اساساً انقلاب، بالاترین سطح مشارکت منفی است. بعد از انقلاب، هم به واسطه ساختار نظام سیاسی و هم به واسطه فضایی که به وجود آمده بود، مردم ایران به شدت سیاسی بودند و به همین دلیل، مشارکت همواره بالا بوده است، البته نه به این معنا که مشارکت همواره مثبت بوده، بلکه حتی در مواردی شاهد مشارکت سیاسی انتقادی از سوی مردم بوده‌ایم، مثلاً رأی آنها در انتخابات به گونه‌ای بوده است که می‌خواسته‌اند اعتراض خود را نشان دهند، یا اینکه نوعی مشارکت سیاسی متفاوت از آنچه در فضای سیاسی کشور حاکم بوده، از خود نشان داده‌اند.

نهادهای مشارکتی ساختارمند نیستند
شهرام‌نیا خاطرنشان کرد: می‌توان گفت که در تمام سال‌های بعد از انقلاب، مشارکت سیاسی به شکل فعالانه و گسترده اتفاق افتاده که بارزترین وجه آن، انتخابات است و تقریباً تمام انتخابات در طول این سال‌ها با مشارکت بالای پنجاه درصد برگزار شده و در موارد زیادی این مشارکت به هفتاد یا هشتاد درصد نیز رسیده است که در مقایسه با دیگر نظام‌های دموکراتیک در دنیا، درصد قابل توجهی را نشان می‌دهد. در موارد دیگر نظیر شرکت در تظاهرات و اعتراضات و اظهار نظر کردن نیز مشارکت در سطح بالایی وجود داشته است؛ منتها ایرادی که به شیوه مشارکت سیاسی در کشور ما وارد می‌شود، این است که نهادهای مشارکتی مثل احزاب و سازمانهای مردم‌نهاد سیاسی در کشور ما ساختارمند نشده‌اند و به نوعی مشارکت، پراکنده است، یعنی مشارکت مردم کمتر به نتیجه دلخواه آنها منتج می‌شود، چون احزاب و نهادهای مدنی که خواست و اراده مردم را پیگیری کنند وجود ندارد و اصولاً احزاب در تاریخ معاصر ایران هیچ‌گاه آن‌طور که باید و شاید پا نگرفتند که طبعاً مانعی جدی بر سر راه تحقق اهداف مورد انتظار از مشارکت مردم محسوب می‌شود و باید برای رفع آن تلاش کرد.
وی انقلاب اسلامی را عالی‌ترین نماد مشارکت سیاسی در تاریخ صد سال اخیر ایران دانست و ادامه داد: انقلاب اسلامی حتی با وقایع دیگر نظیر انقلاب مشروطه و نهضت ملی شدن نفت نیز قابل مقایسه نیست، به دلیل گستردگی مشارکت سیاسی و تنوع اقشار درگیر که انقلاب اسلامی را در جایگاه اول نشانده است. بعد از انقلاب، عالی‌ترین وجه مشارکت سیاسی همواره انتخابات بوده که قابل اندازه‌گیری و قابل مقایسه به حساب می‌آید. همه‌پرسی رأی آری به جمهوری اسلامی، اولین انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات ریاست جمهوری در سال‌های 76، 88، 92 و 96 از نقاط برجسته مشارکت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی به شمار می‌رود. در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز چون مباحث محلی و قومیتی مطرح می‌شود، در همه دوره‌ها از سطح نسبتا مطلوب مشارکت برخوردار بوده‌ایم.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان بیان کرد: شرکت در انتخابات یکی از وجوه مشارکت سیاسی آگاهانه است، علاوه بر این، عضویت در احزاب و گروه‌های سیاسی نیز جلوه دیگری از مشارکت سیاسی فعالانه محسوب می‌شود که ما در این زمینه نسبت به انتخابات ضعیف‌تر هستیم. برعهده گرفتن یک مسئولیت سیاسی اعم از حزبی، دولتی و شبه دولتی نوع دیگری از مشارکت سیاسی است که معمولاً در ایران گستردگی آن بسیار پایین است، اگر چه احزاب وجود دارند، ولی بخش محدودی از نخبگان عضو آنها هستند و توده مردم و گروه‌های کثیر نخبگان درگیر مشارکت در قالب احزاب نیستند.
وی با بیان اینکه در اغلب کشورهای جهان سوم، بیشتر از اینکه مردم بر سیاست تأثیرگذار باشند، این سیاست است که زندگی آنها را دستخوش تغییر و تحول می‌سازد، گفت: در دوره‌هایی شاهد حضور پررنگ مردم هستیم، ولی در درازمدت مردم از سیاست تأثیرپذیر هستند و خودشان نمی‌توانند تعیین‌کننده باشند، به این دلیل که عملاً مشارکت سیاسی نهادینه نمی‌شود و مردم احساس می‌کنند که نمی‌توانند در هر مقطعی خواست و اراده خود را از طریق مشارکت محقق کرده و مسیری برای تحقق خواسته‌های خود ایجاد کنند، بنابراین شاهد فراز و فرودهای زیادی در زمینه مشارکت سیاسی در اغلب کشورهای جهان سوم هستیم، حتی گاهی درآمدها و موقعیت‌های مناسب اقتصادی نیز متأثر از فضای سیاسی بوده و این فضای سیاسی است که چنین موقعیت‌هایی را برای افراد، گروه‌ها یا مؤسسات به ارمغان می‌آورد.

راه دموکراسی از خصوصی‌سازی می‌گذرد
شهرام‌نیا با تأکید بر اینکه آنچه مشارکت سیاسی مردم را با چالش مواجه می‌کند، بیشتر از هر چیز ریشه در عوامل اقتصادی و فرهنگی دارد، افزود: تا زمانی که بخش اعظم اقتصاد در اختیار دولت یا بخش‌های شبه دولتی است، عملاً مردم انگیزه زیادی برای مشارکت ندارند. راه داشتن دموکراسی قوی و پررنگ، از خصوصی‌سازی و کاهش مداخلات دولت در اقتصاد و در درجه بعد، فرهنگ می‌گذرد. کشورهایی که به سمت دموکراسی حرکت کردند، زمانی در این مسیر قرار گرفتند که بخش زیادی از اقتصاد آنها از دست دولت خارج شده بود. خصوصی‌سازی به معنای واقعی کلمه باید اتفاق بیفتد، نه اینکه بخش وابسته به دولت یک بخش اقماری برای خودش ایجاد کند و دست به دست شود، تا زمانی که پول و ثروت و رانت‌های اقتصادی در اختیار دولت قرار دارد، بعید است بتوان به این امید داشت که دولت قدرت را به صورت واقعی به مردم واگذار کند.
وی اضافه کرد: مقدم بر دموکراسی و مشارکت سیاسی گسترده، مردم باید آن را پذیرفته و باور داشته باشند، در واقع فرهنگ دموکراتیک و مشارکتی باید در میان مردم نهادینه شود؛ در این زمینه نیز دولت‌ها می‌توانند ایفای نقش کنند، در صورتی که بخواهند و مردم را از حقوقشان آگاه کنند. این فرایندی زمان‌بر بوده و نقش روشنفکران و نخبگان در این زمینه بسیار برجسته است. علاوه بر اینها باید به تأمین حداقل نیازهای اقتصادی اشاره کرد، دعوای دیرینه‌ای وجود دارد بر سر اینکه آیا نظام‌هایی که مردمانشان هنوز گرسنه‌اند، می‌توانند به سمت دموکراسی و مشارکت حرکت کنند یا خیر، بسیاری از متفکران معتقدند تا زمانی که حداقل نیازهای معیشتی مردم تأمین نشود، نمی‌توان امید داشت که در چنین نظامی دموکراسی رخ دهد و تأمین رفاه نسبی پیش شرط وقوع دموکراسی محسوب می‌شود که به نظر می‌رسد این عامل در ایران نیز تا حد قابل توجهی صادق است.
انتهای پیام

captcha