مصطفی جیحونی متولد ۱۳۲۴ و فارغالتحصیل رشته مهندسی راه و ساختمان از سال 1365 پژوهش درباره شاهنامه را آغاز کرد، از ۱۳۶۷ به تصحیح شاهنامه پرداخت و در سال ۱۳۷۹ این کار را به اتمام رساند که طی همان سال در پنج جلد به همت نشر شاهنامهپژوهی اصفهان چاپ و منتشر شد. از آن زمان تاکنون نیز همچنان به مطالعه در خصوص شاهنامه اشتغال دارد، هرچند به گفته خودش، بر اثر ممارست در نوشتن دچار آسیب در مهرههای گردن و بندهای انگشت شده است و چون با دشواری میتواند بنویسد، قادر به ادامه پژوهش در این حوزه نیست. خبرنگار ایکنا از اصفهان بهمناسبت ۲۵ اردیبهشتماه، روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی با این شاهنامهپژوه به گفتوگو نشست که خوانندگان را به مطالعه و نیز تماشای بخشهایی از فیلم این گفتوگو دعوت میکنیم.
ایکنا ـ شما در رشته مهندسی راه و ساختمان تحصیل کردهاید. چه شد که به شاهنامهپژوهی رو آوردید؟
دلیل آن برای خودم هم روشن نیست. شاهنامه چاپ مسکو را که در اختیار داشتم، به زعم خودم تصمیم به ایجاد لغتنامهای برای آن گرفتم. زمانی که لغات را یادداشت میکردم و فیش برمیداشتم، متوجه شدم همان مواردی که در حاشیه نوشته شده، گاهی بهتر است و همین باعث شد تا نسخههای شاهنامه را تهیه کنم و تصحیحی جدید انجام دهم. این اثر، نخستین تصحیح یک ایرانی از شاهنامه بهشمار میرود که در ایران چاپ و منتشر شده است و چاپهای کامل دیگر بعد از این اثر ارائه شد. درواقع شروع این کار با فیشبرداری از لغات شاهنامه شکل گرفت.
ایکنا ـ وجه تمایز پژوهش شما نسبت به آثار مشابه چیست؟
به هر حال، هر کسی فکر میکند کاری که انجام داده، خوب است؛ اما آثار دیگر هم خوب هستند و برای آنها زحمت کشیده شده است. هر کسی در راه شاهنامه کاری انجام داده باشد، پسندیده است. کاری که من انجام دادم، نسخه بدل ندارد و برای خوانندهای خوب است که دنبال نسخه بدل نباشد. من در آغاز اثرم، آن را به جوانان داخل و خارج از ایران تقدیم و خواندن شاهنامه را برای آنها آسانتر کردم؛ چراکه مشکول است و کسرههای اضافه در آن علامت گذاشته شده؛ بنابراین راحتتر خوانده میشود. شماره توک هم ندارد که بخواهد به حاشیه ارجاع بدهد؛ در نتیجه خواندن راحتتر میشود؛ یعنی به راحتی میتوان در هر دقیقه شش بیت از شاهنامه را خواند. البته این در صورتی است که ابیات را معنا نکنیم؛ اما اگر کسی دنبال لغت و معنا باشد، زمانی که باید صرف کند، متفاوت خواهد بود.
ایکنا ـ درباره روند تصحیح نیز توضیح دهید.
نسخهها باید بررسی شود، از بین آنها دست به انتخاب زد و بیتهای اضافی را حذف کرد. روش تصحیح برای خواننده عادی مطرح نیست و آنچه مطرح است، متن پیش روی اوست. در تصحیح نیز نظر مصحح چندان مطرح نیست و باید منطق وجود داشته باشد. کاری که من انجام دادم و تاکنون چنین روشی به کار گرفته نشده، این بود که ابیات یگانه و یکسان در چند نسخه را پیدا کردم که حدود هشت هزار بیت شد. این بیتها را یادداشت کردم که ملاک تصحیح قرار گرفت.
یکی از نکات بسیار مهم این است که دنبال اعوجاج نباشیم. چیزی که من به آن رسیدم، این بود که فردوسی بسیار روان شعر گفته است. مطلبی وجود دارد به نام «ضبط دشوارتر، برتر»؛ این ضبط دشوارتر فقط برای یک کلمه است، نه برای جمله؛ نحو جمله حتماً باید درست باشد، نه اینکه هر چه جمله معوج شود، فکر کنیم کهنتر است. تاکنون کسی این روش را انتخاب نکرده و هنوز هم با گذشت بیست و چند سال، کسی با این روش شاهنامه یا متن دیگری را تصحیح نکرده است. به این روش، «بعض ببعض» هم گفته میشود.
کار دیگری که انجام دادم، این بود که قافیههای تعداد زیادی بیت را بررسی کردم و متوجه شدم فردوسی بعضی از قوافی را به کار نبرده و قانون قافیه در این متن وجود دارد؛ بنابراین قانون قافیه باید رعایت شود.
ایکنا ـ پس از انتشار تصحیح، چه بازخوردهایی در خصوص آن دریافت کردید؟
از تعداد نسخههای چاپشده مشخص است که تعدادی خریدار داشته و اگر این را ملاک قضاوت قرار دهیم، از متن جمعاً 9 هزار نسخه چاپ شد. همچنین گزیدهای تهیه کردم که از آن نیز حدود 15 هزار نسخه چاپ شده و همین نشان میدهد که این تصحیح خوانده شده است. آقای دکتر سجاد آیدنلو در مقالاتی به نقد این اثر پرداخت و طی نشستی در اصفهان که خودم نیز حضور داشتم، جلد دوم را نقد کرد. در سال 78 نیز که کتاب هنوز به چاپ نرسیده بود، پژوهش برگزیده سال شد.
ایکنا ـ در مقام یک شاهنامهپژوه، نظر شما درباره شاهنامه و خالق آن چیست؟
شاهنامه، کتاب ملی ایرانیان و زبان فارسی است؛ بنابراین به چشم اثری معمولی نباید به آن نگاه کرد. شاهنامه کمک کرد تا ایران را بهتر بشناسیم. تفکر برابری ایرانیان با اعراب بر اساس شاهنامه شکل گرفت. زمانی را در نظر بگیرید که خلفای عباسی نژاد عرب را برتر از همه اقوام میدانستند و در آن زمان آنچه به ایران کمک میکرد، شاهنامه بود. البته این موضوع را نباید فقط مرهون فردوسی دانست. در همان زمان، ابومنصور محمد بن عبدالرزاق که والی طوس بود، دستور داد شاهنامه ابومنصوری را ترجمه کنند و این مایه اصلی با آن کتاب آغاز شد. منت فردوسی بر ایران این است که ایرانی خودش را باور کند.
همچنین گفته میشود فردوسی نگهدارنده زبان فارسی است. به گمان من چنین نیست، چراکه زبان را مردم نگه میدارند، منتهی شاهنامه کاخی است که این زبان را توان بخشیده است. در همان زمان، کتابهایی همچون تاریخ بلعمی نیز بود که زبان در آن وجود داشت. البته نثر کمتر در ذهن انسان میماند، در صورتی که شعر ماندگاری بیشتری در ذهن دارد. در روزگار ما نیز نقالان بخشی از شاهنامه را حفظ هستند؛ بنابراین آنچه سند ملی محسوب میشود، با شعر حفظ شده است. پیش از اسلام نیز به صورت شفاهی وجود داشت، زمانی شکل مکتوب به خود گرفت و در زمان ابومنصور به نثر فارسی درآمد. فردوسی نثر آن کتاب و کتابهای دیگری را که در دسترس داشت، برای ملت ایران به شعر در آورد. دشمنی با زبانهای دیگر نیز در شاهنامه به چشم نمیخورد. برخی تصور میکنند در شاهنامه کلمه عربی وجود ندارد؛ اما اینطور نیست. 600 کلمه عربی در شاهنامه وجود دارد؛ اما تعداد و فرکانس آنها کم است.
ایکنا ـ آیا زبانی که کلمات زبانهای دیگر در آن وارد نشود، دوام ندارد؟
زبان مانند موجود زنده با زبانهای دیگر در تبادل است. هیچ زبانی پیدا نمیشود که خالص باشد، مگر آنکه آن زبان متعلق به کوهی یا روستایی باشد و مردم آنجا با سایر انسانها ارتباط نداشته باشند. وقتی میان انسانها ارتباط وجود داشته باشد، زبانها به یکدیگر قرض میدهند و هیچ مشکلی وجود ندارد که زبان فارسی دارای کلمات عربی باشد. تعدادی از کلمات زبان عربی طی سالها فارسی شدهاند و به این زبان تعلق یافتهاند.
ایکنا ـ تا چه اندازه باید نسبت به ورود کلمات زبانهای بیگانه به زبان بومی حساسیت نشان داد؟
نمیتوان برای زبان مرز گذاشت. برخی نگران هستند و با ورود کلمات جدید مبارزه میکنند؛ اما نباید نگران این موضوع بود؛ چراکه این اتفاقی طبیعی میان زبانهاست.
ایکنا ـ چرا به فردوسی، حکیم گفته میشود؟
کسی که قسمت اعظم کتابش درباره ستایش خرد و داد است، خودش نیز حکیم محسوب میشود. در شاهنامه نکتههای حکمتآموز بسیاری وجود دارد. خصوصاً اظهارنظرهایی که فردوسی بیانکننده آنهاست، علتی است که سبب میشود به این بزرگوار، حکیم گفته شود؛ چراکه حکمت در کتاب او فراوان است.
ایکنا ـ مهمترین مسائلی که فردوسی در شاهنامه به آنها پرداخته، چه مواردی را شامل میشود؟
خرد داشتن، دادگری و آدمی بودن، سه مفهومی است که فردوسی در شاهنامه بر آنها تأکید کرده است.
ایکنا ـ هدف فردوسی از سرودن شاهنامه در طول تاریخ چقدر تحقق پیدا کرد؟
همین که درباره شاهنامه گفتوگو صورت میگیرد، نشاندهنده موفق بودن فردوسی است. اگر فردوسی موفق نبود، اکنون کسی شاهنامه را نمیشناخت. مهمترین علت تحقق هدف فردوسی از سرودن شاهنامه، قوت اثر اوست که سبب ماندگاری شاهنامه شده است.
ایکنا ـ به نظر شما، آنچه ما از شاهنامه نمیدانیم، چیست؟
شاهنامه یک دریاست. دیدن همه زیباییهای آن برای یک نفر ممکن نیست؛ بنابراین از قسمت اعظم این کتاب بزرگ آگاهی نداریم. هنوز تصحیحی که بتوان گفت تقریباً به شاهنامه فردوسی نزدیک است، چاپ نشده است. از طرفی، زمانی که دو نسخه از شاهنامه را با یکدیگر مقایسه میکنیم، میبینیم در 10 هزار بیت، دو هزار اختلاف میان این دو نسخه وجود دارد؛ پس رسیدن به آن شاهنامه ممکن نیست؛ اما باید تلاش کنیم به آن نزدیک شویم.
ایکنا ـ چه خلأهایی در حوزه شاهنامهپژوهی وجود دارد؟
خلأها و کمبودها فراوان است. در سالروز بزرگداشت فردوسی همواره مجالسی برگزار و در آنها فقط از بزرگ بودن شخصیت فردوسی و کتاب شاهنامه سخن گفته میشود و هیچ پیشنهادی برای پیشرفت در این حوزه مطرح نمیشود. هر کس کاری در زمینه شاهنامه انجام داده، با عشق و علاقه بوده و هیچ آورده مالی و فرصتی برای او ایجاد نشده است.
انتهای پیام