به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مسعود ادیب، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید، شامگاه شنبه، 20 اردیبهشتماه در نشست علمی «اخلاق و اجتماع» در مؤسسه «مفتاح کرامت» با اشاره به نقش اجتماعی صفاتی مانند مدارا و کرامت گفت: در تاریخ دمشق از مردی شامی نقل شده که گفت: به مدینه رفتم و در مواجهه با حسن بن علی(ع) بر او و پدرش ناسزا گفتم، امام متأثر و ناراحت شدند، ولی جوابی ندادند، فرمودند که ظاهراً در اینجا غریبه هستید، اگر میخواهید مهمان باشید، قدمتان روی چشم و اگر میخواهید بروید من میتوانم کمک کنم. از این فرد نقل شده که من از نزد امام برگشتم، ولی محبوبترین فرد جهان برای من حسن بن علی بود.
ادیب با بیان اینکه امروز هم مسئله مدارا، مسئلهای است که خیلی به آن محتاج هستیم، ولی در میان ما کم است، اظهار کرد: مدارا صبر حکیمانه، مثبت و فعال در برابر کسی است که عقاید، اخلاق و رفتار خوبی ندارد؛ امروز متأسفانه در مقابل مدارا، مردمانی سخت ستیزهگر شدهایم، تلاش شد در داخل با ظلم و ناراستی مقابله شود، ولی به جای مبارزه با ظلم، خطا و ناراستی فقط با افراد خطاکار و ظالم مقابله کردیم؛ لذا ظلم باقی ماند و ما فقط با افراد جنگیدیم.
استاد دانشگاه مفید اظهار کرد: آنچه میان ما باقی مانده ستیزهجویی، مخاصمه و .. است که گاهی وقتها معلوم نیست بر سر چه چیزی ستیزه داریم؛ ضربالمثلی را از یک عرب جاهلی میگویند که من، برادر و پسر عمویم با دشمن میجنگیم و اگر او را شکست دادیم من و برادرم با پسرعمو میجنگیم و اگر او هم کشته شد، من و برادرم خواهیم جنگید؛ اصل جنگ است که هیچ تطابقی با فرهنگ اسلامی ندارد.
پیامبر(ص) فرمودند که صلاح زندگی مردم مانند پیمانه پر است، یکسوم آن، هوشمندی و دوسوم آن تغافل و نادیده گرفتن است؛ کجای فرهنگ اسلامی به ما یاد داده است که مو را از ماست بکشیم و بر دیگران سخت بگیریم؟
وی اضافه کرد: چرا این قدر روحیه درگیری در زندگی شخصی ما وجود دارد و تلاش کنیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و لغزشی را از کسی تحمل نکنیم، در حالی که خودمان مرتکب آن لغزش هستیم. چرا ما دین را طوری میفهمیم که در راستای منافع ما هست؟ یکی از مشکلات ما این است که ابتدا یک موضع عملی میگیریم و بعد از متن دین به گونهای استنباط میکنیم که خواسته ما را تأمین کند.
ادیب بیان کرد: پیامبر(ص) فرمودند که صلاح زندگی مردم مانند پیمانه پر است. یکسوم آن هوشمندی و دوسوم آن تغافل و نادیده گرفتن است؛ کجای فرهنگ اسلامی به ما یاد داده است که مو را از ماست بکشیم و بر دیگران سخت بگیریم؟ در فضایی زندگی کردهایم که نه شاه حرف مردم و نه مردم حرف شاه را میفهمیدند و در انقلاب، جنگ بر ما تحمیل شد و هرچه دیدهایم ستیزه بود و همکاری و مدارا را تجربه نکردهایم. یاد نگرفتیم که اقامه قسط باید با دل همراه باشد.
وی افزود: همه آنچه تعلیم قرآن و سنت است سختگیری با خود و ستیزه با نقصهای خود است، نه درافتادن با مردم؛ پیامبر(ص) فرمود: بعد از توحید که اصل و شعار اسلام است، به هیچ امری به من به اندازه مدارا با مردم دستور و سفارش نشده است؛ از مدارا و پذیرش سختیها در درون خانه و قبول کردن هم با همه نقاط ضعف و ناتوانی تا مدارا در عرصه خرد و کلان اجتماعی. کلید مشکلات جامعه در مدارا کردن است؛ بخش عمده مشکلاتی که به نزاعهای فرد با فرد و در سطح اجتماعی و چندپارگی اجتماعی میانجامد در عدم مداراست؛ پروندههای قضایی ما به همین دلیل، بیداد میکند و دعوا بر سر چیزهایی که عجیب است، ناشی از عدم مداراست.
ادیب با بیان اینکه دعوت به مدارا، دعوت به مداهنه، سستی و توسری خوردن نیست، افزود: مهمترین خطر برای هر کشوری تجزیه آن است، ولی تجزیه اجتماعی را جدی نمیگیریم، همه ساکن یک سرزمین هستیم، ولی آخوند با کلاهی و کلاهی با آخوند، بازاری با کارخانهدار و کارمند و کارمند با بقیه اقشار درگیری داریم. دانشگاهی با غیردانشگاهی، شاغل با بیکار و سرمایهدار با فقیر و سنتی و نواندیش با یکدیگر دعوا دارند؛ بحمدلله تمامیت ارضی محفوظ است، ولی شکاف اجتماعی، جامعه را ویران میکند؛ امام مجتبی(ع) کسی است که برای آن که امت به جان هم نیفتند و تجزیه رخ ندهد، طوری برای نجات امت عمل کرد که مردم پیرامون حضرت ایشان را مذلالمؤمنین نامیدند و متهم کردند.
وی اظهار کرد: از امام معصوم(ع) پرسیدند که عقل چیست؟ فرمودند که عقل این است که جرعه دردها را برای خدا، آهسته آهسته بنوشی؛ کاری که همه باید بکنیم و در جایی مدارا کنیم؛ چرا باید سالی 15 میلیون پرونده قضایی وارد دستگاه قضایی ما شود؟ مگر ما امت پیامبر(ص) نیستیم؟ قرآن در آیه 7 سوره ممتحنه «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» فرمود که امید است که خدا میان شما و دشمنان کافر شما دوستی و مودت برقرار کند؛ ما حاضر نیستیم میان خودمان و برادران مسلمان، دوستی برقرار کنیم. در تمام سطوح از خانواده تا خرد و کلان جامعه و در عرصه سیاسی نیازمند مدارا و آشتی هستیم تا مشکلات برطرف شود.
ادیب با اشاره به صفت احسان و بخشش بیان کرد: امام مجتبی(ع) در طول عمرش چند بار اموالش را با فقرا تقسیم کرد و بخش بهتر را به فقرا میداد؛ این چهره باید الگوی جامعه باشد، آن هم در شرایطی که عدهای در وضعیت سخت امروز، زمینگیر شده و از حداقل معیشت برخوردار نیستند. عدالت دیوارهای است که از تعدی جلوگیری میکند، ولی احسان، آب روان و روغن برای حرکت روان چرخدندههاست؛ عدالت یعنی حقی برای من تعیین شده که بیش از آن نخواهم، ولی احسان یعنی از آنچه حق دیگران است، بیشتر به آنان عطا کنم.
وی افزود: اگر در جامعه هر کسی بیش از حق خود نخواهد، ولی بیش از حق خود به دیگران عطا کند نزاع پیش میآید؟ در دین ما گفته شده که برای خرید چیزی تو سر مال نزنید و در فروش، بیش از حد از آن تعریف نکنید؛ برخی میگویند که چرا باید از حق خودم کوتاه بیایم، به خاطر آنکه به نفع خود ماست، زیرا آخرت را باید در همین دنیا تحصیل کنیم. امام علی(ع) فرمود بار سنگینی باید برای آخرت ببری، بنابراین اگر کسی آبرو، پول و موقعیتی دارد باید تبدیل به کالایی کند که در قیامت قابل عرضه باشد.
انتهای پیام