شهید دکتر مصطفی چمران یکی از شخصیتهای چندبعدی تاریخ معاصر ایران است که هنوز ابعاد مختلف زندگی و اندیشه و منش او برای نسل جوان امروزی آنگونه که باید و شاید تبیین نشده است. او از ابتدای نوجوانی علاقهمند به قرآن و فعالیتهای مذهبی بود و در همین دوران در پای درس آیتالله طالقانی نشست. چمران در دانشگاه تهران تحصیلات خود را در رشته الکترومکانیک به پایان برد. در دوران دانشجویی عضو جبهه ملی شد و با برخی تشکلهای زیرمجموعه آن همکاری کرد. سپس برای ادامه تحصیل رهسپار آمریکا شد و در آنجا در رشته فیزیک پلاسما تا مقطع دکتری ادامه تحصیل داد.
چمران همزمان با تحصیل به فعالیتهای مبارزاتی خود نیز ادامه داد و در آنجا به همراه برخی دوستان خود انجمنهای اسلامی دانشجویی را پایهگذاری کرد. سپس به مصر رفت و در آنجا آموزشهای چریکی را فراگرفت و پس از آن به لبنان رفت و در کنار امام موسی صدر، مسئولیت گروههای چریکی جنبشهای مردمی شیعه را به عهده گرفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، چمران نیز به کشور بازگشت. او در دولت موقت به عنوان جانشین نخستوزیر و وزیر دفاع مشغول به کار شد. چمران در اولین دوره مجلس نیز به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس راه یافت و سپس با آغاز جنگ تحمیلی به جبهههای جنگ در کردستان و خوزستان رهسپار شد. سرانجام در ۳۱ خرداد ۶۰ بر اثر شلیک خمپاره در منطقه دهلاویه به شهادت رسید. او انسانی با ذوق و سرشار از استعداد و دارای روحیهای عارفانه بود؛ شعرها، نیایشها، نوشتههای ادبی و نقاشیهای پررمز و راز او همه گواه روحیه عارفمسلک او هستند.
خبرگزاری ایکنا اصفهان، در سالروز شهادت مصطفی چمران با امیر کمالی، کاردار اسبق ایران در سفارت لبنان، استاد دانشگاه و عضو بنیاد فرهنگی شهید چمران، گفتوگویی داشته است که متن آن را ادامه میخوانید:
ایکنا ـ از نظر شما چه خصوصیات برجسته اخلاقی و اجتماعی در وجود شهید چمران متجلی بود؟
شهید مصطفی چمران، شخصیتی ذووجوه بود و از لحاظ علمی، معنوی، جهادی، مبارزاتی، اجتماعی و سیاسی شخصیتی چندبُعدی داشت و به نوعی جمع اضداد بود. تاکنون هرکس خواسته درباره چمران غالبی ایجاد کند و در آن غالب حرف بزند، بخشی از حقایق را درباره او بیان کرده، اما باز هم بخشی از آن حقایق بازگو نشده است. چمران از جمله شخصیتهایی بود که در زندگی خود همیشه به سوی کامیابی و عزتآفرینی گام برداشت؛ مثل پرندهای که دوست ندارد تنها در یک جا بنشیند. هر موجودی یک بار به دنیا میآید و بعد هم از دنیا میرود، اما تنها انسان است که میتواند در طول زندگی خود، چندین بار متولد شود؛ چمران نیز همینطور بود. امروز دوره جدیدی از زندگی چمران آغاز شده و شاید در برخی از مسائل، چمران هنوز آغاز نشده است، یعنی در برخی ابعاد، شخصیت و منش او هنوز تعریف نشده است.
چمران وقتی به ایران آمد و انقلاب پیروز شد، بعد از مدتی جنگ تحمیلی آغاز شد و چمران در این مقطع تاریخی نیز ظهور و بروز پیدا کرد. حافظه تاریخی ما از چمران به عنوان یک جنگاور، سردار رشید و نظامی با تجربه یاد میکند و انصافاً در این مقطع از زندگی خود، خوش درخشید، اما منحصر و محدود کردن او در این عرصه، قابل قبول نیست. اصولاً برای آدمهای چندبعدی چنین اتفاقی میافتد، یعنی وقتی درباره یک بُعد او حرف میزنیم، سایر ابعاد وجودی او مهجور میماند و تاریخ و انسانهای دیگر از شناخت سایر ابعاد آن شخصیت محروم میمانند. به نظر میرسد که چمران هنوز ناگفته مانده و شخصیت او مظلوم واقع شده است. امروز حسرت میخوریم که درباره شهید چمران، برای امروز و آیندگان چقدر میتوان سخن گفت و نگفتهایم. اگر به ستایشهایی که پس از شهادت چمران درباره او بیان شده را با آنچه در دوره حیات او گفته شده مقایسه کنید، میبینید که بین زمان حیات او و شناختی که از چمران بود و با شناختی که پس از شهادت او حاصل میشود، چقدر فاصله وجود دارد. چمران در زمان خود نه تنها اسطوره، بلکه افسانه بود. معمولاً درباره چمران حرف زدن با محدودیت زمانی مواجه میشویم. در واقع اگر بخواهیم درباره ابعاد مختلف وجودی چمران صحبت کنیم، شاید بعضی فکر کنند تحت تأثیر جذبههایی از شخصیت او قرار گرفتهایم و میخواهیم درباره شخصیت او اغراق کنیم.
چمران بدون اینکه از شرایط اقتصادی و رفاهی خوبی برخوردار باشد در دوران دانشآموزی و دانشجویی در زمره نخبگان قرار میگرفت. در دانشکده فنی دانشگاه تهران شاگرد مهندس بازرگان بود؛ استادی که به سختگیری معروف بود و گفته شده کسی بالاتر از 16 یا 17 از او نمره نگرفته است، اما مهندس بازرگان یک بار در درس ترمودینامیک به چمران نمره 22 داد! یا جزوه دستنویس چمران را که به صورت کامل و با خط خوش مینوشت به عنوان جزوه اصلی کلاس خود انتخاب کرد.
چمران دانشجوی ممتازی بوده و بعد هم بورس میگیرد و به آمریکا میرود و در دانشگاه برکلی در رشته فیزیک پلاسما مشغول به تحصیل میشود. آن زمان آمریکا هنوز دانشمند هستهای نداشت، به همین دلیل دانشنامه چمران را با تأخیر میدهند تا بلکه او بیشتر در آمریکا بماند و در آنجا تحقیقات علمی انجام دهد. چمران در سازمان هوایی ناسا و در ساخت کامپیوترهای آن زمان مثل آپولوی 10 و در کمپانی بل در زمینه هوا فضا فعالیت علمی داشته و کارهای علمی شاخصی انجام داده است. در همانسال که مقارن با دهه 50 شمسی بود، دکتر چمران از کمپانی بل، 20 هزار دلار حقوق میگرفت، اما چنین شخصی و با چنین جایگاه علمی از همه این فرصتها و امکانات عبور میکند و به مصر میرود و دو سال در آنجا در بالاترین آکادمیهای نظامی آموزش میبیند و بعد هم مربی آموزش افسران ارتش مصر در زمان جمال عبدالناصر میشود.
ایکنا ـ آشنایی شهید چمران با امام موسی صدر چه دستاوردی برای جنبشهای مردمی و پیشبرد مبارزات گروههای مختلف در لبنان به همراه داشت؟
چمران در اوج پیشرفتهایش به دعوت امام موسی صدر به لبنان رفت و در آنجا هم به جای تدریس در دانشگاه لبنان و پیشرفتهترین مؤسسات علمی و یا حتی سطوح بالای سیاسی به جنوب لبنان و خرابههایی که بر اثر حملات وحشیانه اسرائیل نابود شده بود رفت و در میان مردم محروم و رنجکشیده زندگی کرد. برای احیای هویت جوانان شیعه، که شانس و امکانی برای پیشرفت نداشتند، تلاش کرد و مدیر و استاد هنرستان صنعتی، که امام موسی صدر آن را احداث کرده بود، شد. تصور کنید که یک استاد فیزیک پلاسما از دانشگاه آمریکا در جنوب لبنان مدیر یک هنرستان صنعتی شد و کودکان محروم و تحقیرشده شیعه را آموزش میدهد.
اسرائیل همیشه تحقیر و تضعیف عربها را در دستور کار خود قرار داده، اما چمران درست در نقطه مقابل این رویکرد اسرائیل حرکت کرد و این موازنه را به نفع شیعیان لبنان تغییر داد. امروز اگر در منطقه لبنان هیچ معادلهای بدون موافقت مقاومت اسلامی امکان اجرا شدن ندارد، میوه نهالی است که دکتر چمران در آنجا کاشت. مثلاً سیدحسن نصرالله، رهبر جنبش مقاومت در لبنان، در جوانی حکم فرماندهی منطقه البازوریه لبنان را از دکتر چمران گرفت. مقاومتی که چمران به وجود آورد، فقط در بعد نظامی نبود، بلکه بین مردم خودباخته و محروم، نوعی مقاومت فرهنگی، روحی، روانی و فکری ایجاد کرد.
چمران در دوران جنگ تحمیلی و در جریان جنگهای نامنظم نیز، گاهی با دست خالی و بدون امکانات معمولی و تنها با مهندسی روحی و روانی مقاومت میکرد، چون در آن در مقطع برخی با چمران دشمنی و به او حسادت میکردند و حتی در جریان جنگهای نامنظم سلاح معمولی به دست چمران نمیرساندند. در لبنان وقتی جنبش اَمل به عنوان اولین بازوی مسلحانه شیعی به طور مخفی شکل میگیرد، تجهیزاتی نداشتند و مثل فلسطینیها نبودند که دولتها به آن کمک کند. وضعیت آنها به گونهای بود که گاهی برای یک عملیات فقط یک آر پی جی داشتند. در دکترین نظامی اسرائیل، جنگ فرسایشی پیشبینی نشده است، اسرائیل به خاطر ساختار اجتماعی و سیاسی که دارد، میخواهد در تهاجمهای اولیه به هدف نهایی خود برسد، اما اگر جنگ طول بکشد و فرسایشی شود، از عهده تأمین نیازهای تهاجم خود برنمیآید. پیش از این بیشترین ضربه از لحاظ جنگهای چریکی و نامنظم را مصریها از طریق صحرای سینا به اسرائیل تحمیل کرده بودند، اما بعد از صلح کمپ دیوید، که توطئه بزرگی بود، باعث شد جنگهای چریکی متوقف شود، اما امام موسی صدر و چمران این جنگ را از جنوب لبنان به اسرائیل تحمیل کردند.
سنگ بنای مقاومت در لبنان را چمران گذاشت. در واقع جنبش مقاومت که متشکل از حزبالله، جنبش امل و دیگر متحدان فکری و سیاسی است و برآیند طراحی بود که دکتر جمران برمبنای دینباوری انجام داد. در لبنان آن روز بیش از 130 حزب و گروه فکری و سیاسی مختلف وجود داشت که اغلب نه تنها دینی نبودند، بلکه دینستیز هم بودند، اسرائیل هم برای ویرانگری ارزشهای دینی تلاش میکند. در آن مقطع امام موسی صدر و دکتر چمران از ایدئولوژی اسلامی، یک نوع استراتژی برای مقابله با اسرائیل ایجاد کردند و مسئله ستیز با اسرائیل را پیش بردند و اصل موجودیت این رژیم ر ا هدف گرفتند.
ایکنا ـ آشنایی شهید چمران با امام موسی صدر چه تحولی در شخصیت فکری، سیاسی و مبارزاتی ایشان ایجاد کرد؟
امام موسی صدر از لحاظ شخصیتی، جذابیت عجیبی داشت. وی روحانی ویژه و نواندیش بود. از امام(ره) نقل شده است زمانی که در نوفللوشاتو بودند، سؤال کردند اگر شاه سقوط کند و شما بخواهید حکومت اسلامی در ایران تشکیل دهید، چه کسی را برای این کار مدنظر دارید که تجربه حکومتداری و مدیریتی بداند، امام خمینی(ره) فرمودند ما کسی مثل امام موسی صدر داریم. امام موسی صدر قبل از امام خمینی به لقب امام شهرت داشت، قبل از انقلاب معمولاً به امام خمینی(ره) حاج آقا روحالله، آقا و آیتالله خمینی میگفتیم، اولین بار لقب امام را آقای روحانی، رئیسجمهور فعلی که آن زمان از وعاظ و سخنرانان انقلاب بود، به امام خمینی دادند. امام موسی در یک عینیت تاریخی و اجتماعی خاص به عنوان رهبر و لیدر بودن دیده شده بود. بارها گفتهام که اگر طلبه و روحانی دعوی کارهای مدیریتی و رهبری داشته باشد، ابتدا باید امام موسی صدر را بشناسد. امام موسی صدر قبل از اینکه به لبنان برود، در دانشگاه تهران در رشته اقتصاد سیاسی تحصیل میکند، در صورتی که معمولاً اگر یک طلبه و روحانی بخواهد وارد دانشگاه شود، عمدتاً در رشتههایی مثل الهیات، علوم اسلامی و شاید جامعهشناسی تحصیل میکند، این نشان میدهد که وی از قبل ساختارهای فکری و سیاسی برای رهبری جامعه اسلامی پیدا کرده بود. با اینکه امام موسی صدر امروز در لبنان نیست، اما نظام فکری ایشان همچنان الگو است. اکنون سیدحسن نصرالله میگوید که امروز میوه نهالی را برداشت میکنیم که درخت آن را امام موسی صدر کاشته است.
دکتر چمران هم انسانی معنوی و آرمانگرا بود و سطح فکر بالایی داشت. چمران طرحی برای شدن بود و توقف نداشت. دکتر چمران مجذوب و شیفته تفکر و منش امام موسی صدر میشود و به همین دلیل بسیاری از امکانات و فرصتهایی که در آمریکا داشت را رها کرده و به یاری امام موسی صدر میآید. چمران بیشتر سعی میکرد عمل کند تا حرف بزند. به همین دلیل امروز ما آثار مدون و مکتوبی از ایشان نداریم، اما وقتی به آثار معنوی آشنایی چمران با امام موسی صدر نگاه میکنیم، میبینیم که تحول عمیق فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی برای او به وجود آمده است، زیرا امام موسی صدر بر شخصیت چمران بسیار تأثیرگذار است.
ایکنا ـ همانطور که گفتید، چمران انسانی عاشق با روحیات عرفانی بود. به نظر شما ایشان چه نگاه، درک و معرفتی از هستی داشت و از چه آموزهها و چه کسانی تأثیر پذیرفت؟
یکی از خصوصیات بارز چمران که از خانواده و دوران کودکی وی شکل گرفته، گرایش عمیق دینی، فکری و توجه به اصول و ارزشهای اسلامی است. دکتر چمران از دوره نوجوانی این سعادت را پیدا میکند که با روحانی متفکری نظیر آیتالله طالقانی آشنا شود. محضر آیتالله طالقانی و مسجد هدایت که محل تدریس جلسات تفسیر قرآن است و روشنفکران و آزاداندیشان در آنجا رفتوآمد داشتند مبدأ رشد شخصیت چمران میشود. چمران در آنجا با برخی شخصیتهای دینی و مترقی مثل مهندس بازرگان و سایر مبارزین سیاسی آشنا میشود. ایشان در دوران نهضت ملی فعالیت داشت و عضو جبهه ملی بود و در عین حال در زمره متدینان محسوب میشد. چمران انسانی دینباور بود، زمان حضورش در لبنان آن کشور به شدت سیاسی بود و قدیمیترین احزاب کمونیستی و ماتریالیستی خاورمیانه در لبنان حضور داشت و در معارضه با این جریانات الحادی، از منظر دین و دیانت وارد میشود. دکتر چمران شخصیتی قرآنی و عرفانی داشت و با چنین خصلتی هم به دانشگاه رفت و به دلیل اینکه در معرفی دین مترقی و مبارزهاش بر مبنای دین بود زمانی از تحصیل منع و حتی بورسیه او لغو میشود. گفته میشود چمران در دوران دانشجویی در دانشگاه تهران، کتابفروشی داشته است.
مبارزات انقلابی چمران متأثر از تربیت دینی است، نه براساس هیجانات، گرایشهای حزبی و منافع فردی و گروهی و یا تلاش برای قدرتطلبی. چمران وقتی به کشور برمیگردد ایران در تب و تاب انقلاب بود و کشمکشهای متعددی وجود داشت و گروهها و احزاب مختلف هرکدام سعی داشتند از فرصت انقلاب استفاده و مردم را به سمت خود جذب کنند. در این میان درگیریهای نیز در کشور وجود داشت و در مجموع اوضاع خاصی حاکم بود. دکتر چمران که در اوج مسائل سیاسی خاورمیانه و جهان و در نقاط حساس دنیا هم حضور داشت به کانون توحید رفت و مسائل معرفتی و معنوی را در زمینه روح، نفس، انسانشناسی مطرح کرد که کتاب «انسان و خدا» خلاصه چند سخنرانی ایشان در این کانون است. در واقع چمران در اوج هیاهوهای سیاسی، دینباوری درس داد، چرا که فهمیده بود خلأ و نقص جامعه در این زمینه است. به اعتقاد چمران اگر تقوا، دیانت و اخلاق اجتماعی نباشد، تمام دستاوردهای انقلاب به خطر میافتد و تخریب میشود. چمران عارفی بود که سیاسی شد و در جایگاه خود یک مفسر قرآن و پیرو راستین اهل بیت(ع) بود.
پیام تسلیت امام خمینی به مناسبت شهادت چمران، خاص است و دیگر تکرار نشد. امام براساس آن تشخیصهای ویژه و نابی که داشتند، نکتهها و عبارتهایی درباره چمران به کار بردند که در نوع خود بینظیر بود، مثلاً درباره چمران فرمودند: «... این هنر مردان خدا است» مرد خدا گفتن درباره چمران آن هم از ناحیه یک مرجع تقلید بزرگ و در جایگاه رهبری جامعه اسلامی، بسیار قابل تأمل است. امام در ادامه این بیانیه میفرمایند: آیا ما هم میتوانیم این هنر را داشته باشیم!؟ چمران فارغ از هیاهوهای سیاسی متدینانه کار میکرد. دیانت چمران در صحنه عمل بود نه در صحنه زهد، عزلت و انزوا. در لبنان و در اتاقی که شهید چمران در آن زندگی میکرد، آیه «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» بر دیوار مزین شده بود. این آیه همه چیز چمران بود، زیرا همه کارهایش برای خدا بود.
ایکنا ـ چه وجوهی از اندیشه و منش شهید چمران نادیده گرفته شده و چه وجوهی از اندیشه و منش او میتواند برای نسل جوان امروز الگو و درسآموز باشد؟
چمران طرحی برای انسان شدن بود؛ انسانی که از بودن خود خسته است. مذهب مسیری برای حرکت کردن است و مذهبی یعنی کسی که در حال حرکت و جنبش است و ایستایی ندارد، اما متأسفانه امروز برخی فکر میکنند مذهب پدیده و سبک خاصی از زندگی است که انسان را از پیشرفت باز میدارد، در صورتی که اینطور نیست و مذهب جریان همیشه در حال حرکت است. امامت شیعه نیز در حرکت شیعه عینیت پیدا میکند. اساساً کلمه شهود و شهادت در قرآن به معنای مشاهده است. شهید یعنی کسی که همه چیز را دیده است. درباره چمران باید بگویم که اگر در جبهه هم شهید نمیشد، باز هم شهید چمران بود، زیرا حقایق را دیده و شهید واقعی و طرحی برای شدن انسان بود. انسان در حال حرکت، الگو میخواهد. چمران بهترین الگو برای نسل جوان است. شهید چمران از جمله انسانهایی بود که در همه مراحل زندگی به اوج رسیده و برای انسان شدن یک الگو است. دکتر چمران تنها وزیر دفاعی بود که پیشاپیش رزمندگان میجنگید. از روی صندلی مجلس بلند میشود و به جبهه میرود و دیگر به مجلس باز نمیگردد و بعد هم شهید میشود. چمران یک نوع ساختار وجودی است که بُعد علمی، معنوی، جهادی و انسانی دارد و شخصیتی خودساخته بود. چمران یک نوع امواج قدسی داشت که همه را در آغوش محبت خود میگرفت. امام خمینی هم چنین جاذبهای را داشتند که حتی نمیشد به راحتی در چشمهای ایشان نگاه کرد، زیرا جاذبه عجیبی داشت.
چمران انسانی علیوار بود، مردی که آیین تربیت، بزرگ زیستن، خوب بودن را از امام علی(ع) فراگرفته بود. چمران یک دانشمند، رزمنده و وزیر معمولی نبود، بلکه مردی آسمانی بود که در زمین قدم برمیداشت، بنابراین چمران را باید در متن باورهای شیعه شناخت. انگیزه و اندیشههای چمران متعالی بود به طوری که حتی بین دشمنان خود به عنوان خدای عشق شهرت داشت. خیلیها اسلام را قبول نداشتند، اما چمران را قبول داشتند. چمران قدر خودش را به خوبی میدانست و به همین دلیل در هنر بیبهره کردن شیطان از خود سرآمد بود. چمران جهانی از معنا بود. به تعبیر امام علی(ع) دنیا او را میخواست، اما او دنیا را نمیخواست. چمران مستغرق در عالم عشق، عرفان، آزادگی، قناعت و از خودگذشتگی بود. در عین تسلط بر علوم پیشرفته زمان خود، زندگی را در ماده معنا نمیکرد و یافتههای انسان را برای کمال کافی نمیدانست و این به نحوه تلقی و یا جهانبینی او از هستی باز میگشت.
چمران زندگی را آنطور که دیگران میخواست، قبول نداشت و زنده بودن را به تأسی از آیه «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ» در جریان دعوت به حق معنا میکرد و به نوعی اسفار اربعه داشت. آدمی بود که پایش در زمین است، اما وجودش در آسمانها سیر میکند. چمران در سایه عرفان عملی و نظری انسان شد و به مرگ لبخند زد. چمران الگوی رَستن و رُستن است، رَستن به معنای رهایی از موانع و رُستن یعنی رشد انسان. انسانیت موضوع گستردهای است. انسان یعنی کسی که با حق، خیر و جمال پیوند و انس دارد. چمران نیز به همین دلیل رُستن پیدا کرد. منشأ زندگی چمران ابتدا بینشی، دوم روشی و سوم منشی بود، یعنی تا زمانی که بینش و روش چمران شناخته نشود، نمیتوان به شناخت منش او نیز دست یافت.
انتهای پیام