حوزه، زیست جهان مدرن را به رسمیت بشناسد / وحدت حوزه و دانشگاه شکست خورده است
کد خبر: 3941835
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۲
بیژن عبدالکریمی در گفت‌وگو با ایکنا:

حوزه، زیست جهان مدرن را به رسمیت بشناسد / وحدت حوزه و دانشگاه شکست خورده است

بیژن عبدالکریمی، پژوهشگر فلسفه و استاد دانشگاه، معتقد است: دانشگاه از حوزه انتظار دارد که زیست‌ و اجتناب‌ناپذیری جهان مدرن را به رسمیت بشناسد، از تأخر تاریخی رهایی یابد و به معاصرت نزدیک شود.

حوزه زیست جهان مدرن را به رسنمیت بشناسد /

حوزه و دانشگاه هر کدام در جایگاه یک نهاد علمی و فرهنگی با سازوکارها و ویژگی‌های خاص خود شناخته‌‌شده هستند. پس از پیروزی انقلاب، بحث وحدت حوزه و دانشگاه مورد توجه قرار گرفت و در طول‌ سال‌های گذشته فعالیت‌های متعددی برای وحدت این دو نهاد انجام شده است. خبرنگار ایکنا در اصفهان درباره امکان وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین موانع و چالش‌های آن، گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، پژوهشگر دینی و استاد حوزه و دانشگاه و همچنین بیژن عبدالکریمی، پژوهشگر فلسفه و استاد دانشگاه، داشته است که متن گفت‌وگو با خسروپناه در روزهای اخیر با عنوان «حوزه و دانشگاه نگاه برتری‌طلبانه به یکدیگر نداشته باشند» منتشر شد. در ادامه متن گفت‌وگو با بیژن عبدالکریمی را می‌خوانید:

ایکنا _ منظور از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ آیا با توجه به اینکه حوزه یک نهاد سنتی قلمداد می‌شود و متقابلاً دانشگاه یک نهاد مدرن با روش تحقیق خاص خود در زمینه علوم مختلف انسانی، طبیعی و تجربی محسوب می‌شود و زاییده مدرنیته است، امکان ایجاد وحدت نظری و عملی بین این دو نهاد وجود دارد و اگر چنین وحدتی امکان‌پذیر است، این وحدت باید در چه سطوح و زمینه‌هایی انجام شود؟

به نظرم اشتباهی در این باره صورت گرفته و به خطا از وحدت حوزه و دانشگاه صحبت شده است. وقتی صحبت از وحدت حوزه و دانشگاه می‌شود به نظر می‌رسد مسئله درباره یک موضوع اداری، بوروکراتیک و دیوان‌سالارانه است، در صورتی که این موضوع بحثی فلسفی، حکمی و وجودشناسانه و معرفت‌شناسانه است. یعنی به جای مسئله وحدت حوزه و دانشگاه، باید دید چگونه به یک نظام معرفتی دست پیدا کنیم که بتواند دو شیوه تفکر سنتی و عقلانیت جدید را با یکدیگر سازگار کند. بنابراین، بحث بر سر وحدت حوزه و دانشگاه نیست، بلکه بحث درباره وحدت و سازگاری دو نظام معرفتی سنتی و جدید یا وحدت تفکر دینی و معنوی با عقلانیت جدید، تکنولوژی و تفکر مدرن است.

متأسفانه در کشور ما با این مسائل و مسائل مشابه آن برخوردی سیاسی، ایدئولوژیک، اداری و بوروکراتیک می‌شود. یعنی نهادی به نام حوزه و دانشگاه ایجاد و فکر کردیم که با هزینه کردن و نهادسازی، این نظام معرفتی و یا وحدت بین این دو نهاد شکل می‌گیرد. در حالی که مسیر را اشتباه طی کرده‌ایم و به همین دلیل به نتیجه نیز نرسیده‌ایم.

ایکنا _ آیا یک نهاد مدرن و سنتی می‌توانند با یکدیگر پیوند برقرار کنند؟ 

بدون وجود منابع معرفتی، چنین وحدتی امکان‌پذیر نیست. سیاست، ایدئولوژی و نهادهای اجرایی نمی‌توانند این مسئله را حل کنند. اما درباره قسمت سؤال اول، اینکه این وحدت باید در چه سطوحی ایجاد شود، بی‌تردید باید در زمینه‌های حکمی، متافیزیکی، وجودشناسانه و معرفت‌شناسانه باشد، یعنی همان چیزهایی که امروز در میان ما وجود ندارد.

ایکنا _ الزامات وحدت حوزه و دانشگاه چیست و متقابلاً چه موانعی در این باره وجود دارد؟ 

اگر قرار است حوزه و دانشگاه وحدت پیدا کنند، نیازمند نظامی معرفت‌شناسانه هستیم که دوگونه آگاهی سنتی و آگاهی مدرن را به هم پیوند دهد. رسیدن به این مرحله به نظرم یک ایده‌آل است و هنوز به آن دست پیدا نکرده‌ایم. اما نیازمند انسان‌هایی هستیم که به قول یکی از عرفا شیخ چند کتاب باشند، یعنی برای اینکه به این وحدت دست پیدا کنیم، به حوزویانی نیاز داریم که با عقلانیت جدید، علمی و مدرن آشنا باشند و متقابلاً به دانشگاهیانی نیاز داریم که زبان سنت را بفهمند. متأسفانه ما چنین انسان‌هایی همچون شریعتی که با زبان سنت و زبان علم مدرن آشنا بود، خیلی کم داریم. یعنی دانشگاهیان و روشنفکرانی وجود دارند که فقط با نظام معرفتی جدید آشنا هستند و متقابلاً حوزویانی آشنا با عالَم و علوم سنتی وجود دارند که زبان عقلانیت جدید را نمی‌فهمند. بنابراین، دیالوگ و گفت‌وگویی بین عقلانیت جدید و سنتی شکل نمی‌گیرد.


بیشتر بخوانید: 


این نافهمی دو نظام معرفتی و پارادایم مختلف، بزرگ‌ترین مانع است. البته قبلاً هم گفتم که مسئله فقط وحدت حوزه و دانشگاه نیست، بلکه وحدت دو قطب از جامعه است که جامعه را دو قطبی کرده و این فضای دو قطبی به‌عنوان یکی از موانع حرکتی جامعه، باعث انسداد جامعه شده است. 

وحدت حوزه و دانشگاه مظهر و نمونه‌ای از تعارض دو قطب اجتماعی جامعه یعنی قطب سنتی و مدرن است. پارادایم‌ها قیاس‌ناپذیر هستند و به سهولت نمی‌شود یکی را در دل دیگری تحلیل داد و بر آن فائق آمد. این دو نظام معرفتی مختلف هستند. ولی ما نیازمند مواجهه پدیدارشناسانه و درک معرفت‌شناسانه هستیم. یعنی سنتی‌های جامعه ما باید بدانند که نوگرایان و دانشگاهیان و کسانی که به عقلانیت جدید و تکنولوژی مدرن اعتقاد دارند، این‌ها یک گروه سیاسی با یک جهت‌گیری ایدئولوژیک و یا دهن‌کجی به نظام سیاسی نیستند، بلکه یک نوع نحوه بودن و یک نوع تحقق هستی انسانی و حاصل مدرنیته است. روشنفکران و دانشگاهیان و کسانی که به نظام معرفت‌شناسانه جدید اعتقاد دارند، باید بدانند که روحانیون انسان‌های عقب افتاده و دچار اعوجاج نیستند، بلکه آن‌ها نیز نماینده یک سنت تاریخی هستند. بنابراین، ما یک نوع مسئله معرفتی داریم و باید این مسئله را از سطح سیاسی، ایدئولوژیک و درگیری‌های فیزیکی، روانشناختی و ایدئولوژیک به یک مسئله معرفتی، حکمی و فلسفی ارتقا دهیم.

ایکنا ـ انتظارات دانشگاه از حوزه چیست؟ برخی معتقدند اگر حوزه استقلال خود را از دست دهد و به قدرت نزدیک شود و از موضع قدرت به دانشگاه نگاه کند، باعث می‌شود که دانشگاه حوزه را نهادی مسلط بر خود بداند و وحدت حوزه و دانشگاه تحقق پیدا نکند. دیدگاه شما چیست؟

پاسخ مشخص است. دانشگاه از حوزه انتظار دارد که زیست‌ جهان مدرن و اجتناب‌ناپذیری جهان مدرن را به رسمیت بشناسد، از تأخر تاریخی رهایی پیدا کند و به معاصرت نزدیک شود. اینکه آیا حوزه به قدرت نزدیک شده و استقلال خود را از دست داده، یکی از محل‌های انتظار روشنفکران و دانشگاهیان از حوزه است که از قدرت فاصله بگیرد و به ساحت معنوی‌اش برگردد، اینکه این کار چقدر شدنی است، بحث دیگری می‌طلبد.

ایکنا ـ آیا فعالیت‌هایی که در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه انجام شده، موفق بوده است؟

به نظر من، به هیچ وجه؛ یعنی وحدت حوزه و دانشگاه شکست خورده و به رابطه‌ای بوروکراتیک و دستوری از بالا تبدیل شده است، دلیل آن نیز به شکاف اجتماعی برمی‌گردد که در جامعه ما وجود دارد، یعنی نوگرایانی که از نظام معرفتی جدید تبعیت کرده و در زیست‌ جهان مدرن زندگی می‌کنند و سنت‌گرایانی که در عالم سنت به سر می‌برند، روزبه‌روز این شکاف اجتماعی در جامعه ما بیشتر می‌شود. در واقع جامعه ما دوقطبی شده است و دو نظام گوناگون معرفتی در برابر هم قرار گرفته‌اند. ما دیگر یک ملت نیستیم، بلکه دو ملت در یک کشوریم و این شکست تلاش‌ها به منظور وحدت حوزه و دانشگاه را نشان می‌دهد.

انتهای پیام
captcha