به گزارش ایکنا از اصفهان، محمدمهدی جعفری، مفسر و پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه، در یادداشتی به موضوع شب قدر پرداخته و آن را در اختیار ایکنا قرار داده است که در ادامه میخوانید.
شب قدر چیست؟ از تفسیر «پرتوی از قرآن» آیتالله طالقانی، ذیل تفسیر و توضیحات سوره قدر: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»؛ همانا ما بدون دخالت اندیشه و افکار بشری، قرآن را در یک شب خاص که همان شب قدر باشد، نازل کردیم؛ «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ»؛ اگر مخاطب این آیه شخص رسول اکرم(ص) باشد، ظاهر این است که استفهام وَمَا أَدْرَاكَ برای تعظیم و بزرگداشت لیلةالقدر است، زیرا کسی که قرآن به قلبش نازل شده و روحش محل لیلةالقدر بوده، نباید حقیقت آن برایش مجهول باشد و اگر مخاطب، هر شخص قابل خطاب باشد، استفهام انکاری با مشعر بر مجهول بودن لیلةالقدر، برای مخاطبان است، زیرا حقیقت آن برتر از ادراک عموم محسوب میشود.
ظاهر آیه که از نزول قرآن در شب قدر خبر میدهد و همچنین صریح بعضی از روایات ما همین است که پیش از نزول قرآن، لیلةالقدری بوده، همچنان که پیش از نزول قرآن، ماه رمضان بوده است. «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» و نیز بعد از نزول قرآن و برای همیشه خواهد بود و یکی از ادله محکمی که در روایات ما برای وجوب بودن امام و حجت در هر زمان آمده، همین بقای لیلةالقدر است، زیرا تقدیر و تفسیر امور در لیلةالقدر باید به امام نازل شود و در زمینه روحی او تحقق یابد.
منشأ لیلةالقدر از یک سو، آن تاریکی همهجانبه نفوس بشر و سکون مطلق قوای طبیعت و حواس و ادراکات نازله انسان عالی و از سوی دیگر، درخشندگی و انقضاب و تسلیم کامل چنین روحی در برابر امر و اراده خاص پروردگار است و نیز از اشارات و بیانات این آیات و روایات چنین دریافت میشود که لیلةالقدر برای پیامبران و گزیدگان امتهای گذشته و خاتم پیامبران و اوصیای کرام و پیروان او بهصورتهای مختلف روی آورده و با تکامل نبوت و شریعت، پیوسته کاملتر شده، تا آنکه قرآن جامع و کامل در آن شب یکجا نازل شده است و سپس تفسیر و تطبیق و تأویل و توجیه آن بر ائمه طاهرین و پیروان شایسته آنها همی نازل میشود.
حقیقت و راز لیلةالقدر را عقول مادی نمیتوانند دریابند، «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ». آنچه از لیلةالقدر دانستنی است و همه باید بدانند، همین است که آثار و برکات یک شب قدر بیش و بهتر از هزار ماه است که مردمی در این مدت بدون تقدیر و لیلةالقدر به سر برند، همچنان که ملتهای فاقد برنامه منظم و مقدر(اندازهگیری شده) و رهبری فکری، ماهها و سالها به دور خود میگردند و به جایی نمیرسند و راهی بهسوی ترقی و کمال به رویشان باز نمیشود و در این میان، دیننمایان بوزینه صفت عقول و مقدرات آنها را به بازی میگیرند، همچنان که راهیابی و نتایج و خیرات یک الهام و برق ذهنی بیش از سالها سیر در تاریکی و با عصای دیگران است.
«تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»، فعل مضارع تَنَزَّلُ که اصل آن تَتَنَزَّلُ است، دلالت بر تجدد و بقای لیلةالقدر دارد. گویا ملائکه و روح به سبب دفع قدرتی برتر یا جذب استعداد روحی نازلتر یا هر دو، از عالم خود تنزل مییابند و به جهان طبیعت نزدیک میشوند. عطف و اِفراد هر روح اشعار به استقلال و جدایی و برتری آن دارد. اذن رب، مشیت حکیمانه و مدبرانه پروردگار است که در شرایط خاص آن شب، ملائکه و روح را برای تربیت و برتر آوردن نفوس بشری فرو میفرستد. انسان و اجتماع هر چه متحرکتر و مترقیتر و بیشتر دارای استقلال و خاصیت تحول باشد، تغییرش در تغییر تقدیر خود و دیگران نافذتر است.
جانوران و آدمنماهای همسطح آنها چون یکسره محکوم تقدیر عمومی و غرایض طبیعی هستند و از خود استقلال و اختیار و تدبیری ندارند، تقدیر خاص و قابل ملاحظهای هم ندارند، زیرا قدرت نفوذ در تقدیر و تغییر آن به مقیاس قدرت تعقل و اختیار و تحول و وسعت میدان عمل و آثار آن است و اگر چنین افراد مختار و مستقل دارای اهداف و نظامات مشترک باشند، صورت اجتماعی متحرک و متحدری پدید میآورند که منشأ تقدیر پیوسته فرد در اجتماع و اجتماع در فرد میشود.
قرآن با نشان دادن هدفهای عالی و باقی انسانی و ایمان به آنها، نیرومندترین حرکت را در افکار پدید میآورد و استقلال و آزادی عقل و اختیار را تأمین میکند و با احکام و نظامات کامل و ابدی که آورده و اجرای آن را به عهده ایمان و وجدان انسانی واگذار کرده و همه را مسئول قرار داده، سرنوشت افراد و اجتماع را محکم به هم پیوسته است و میخواهد همه را تحت ولایت و نظارت پروردگار، به نماینده او درآورد.
برترین و شایستهترین فصول زندگی برای تعیین تقدیر و رسیدگی به پرونده امت اسلامی، آنگاه است که با فرمان روزه اجتماعی و تحدید شهوات و آزادی روح، آمادگی تحول عمیقی برای عموم مسلمانان پیش میآید و آفاق نظرها باز و وسیع و دلها پاک و روشن میشود و با تذکر دائم و احیای شبها و خواندن قرآن و تفکر در آنها، حقایق آیات وحی بر نفوسشان پرتو میافکند و همی نازل و نازلتر میشود، تا باطن زمین به آسمان میپیوندد و جزوی از منظومههای تدبیری عالم میشود.
«سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ»؛ سلام است آن تا هنگام طلوع فجر. یا فرشتگان و روح یا هر امری به اذن پروردگارشان نازل میشوند، سلام است آن شب. آن نزول تا هنگام طلوع فجر میباشد. سَلَامٌ هِيَ شاید حکایت درود فرشتگان و ملکوت باشد بر کسانی که نازل میشوند، یا تسلیم قوای مخالف و انگیزههای نفسانی و وسوسههای شیطانی، در برابر قوای خیر و سلطه ملکوت و یا سلام و تسلیم هر دو جانب و جذب و تسلیم مطلق در برابر اراده و تقدیر پروردگار و وصف شب به سلام، گویا از جهت همان محیط معنوی و سالم از هر انگیزه مخالف و ساکن آن است.
با دقت در آنچه بیان شد، عنوان لیلةالقدر پیش از نزول قرآن بوده و قرآن بهصورت جامع در آن نازل شده و پس از آن برای همیشه نیز باقی است و در آن طبق حوادث و برای امام و اولیای امر، آیات تبیین و احکام تقدیر و امور تفریق یا مقدرات عمومی ملت اسلام نیز تعیین میشود. با توجه به روایاتی که در حد تواتر رسیده و دگرگونی که در زندگی معنوی و اجتماعی و دید مسلمانان در ماه رمضان و پس از گذراندن روزها و شبها با روزه و یاد خدا پدید میآید و آماده دریافت فیض و رحمت الهی میشوند، باید لیلةالقدر در یکی از شبهای دهه آخر ماه رمضان واقع شود و شاید در هر سال واقع نشود.
جلد ششم پرتوی از قرآن، ذیل تفسیر سوره قدر.
انتهای پیام