مردی که فراتر از چارچوب‌های عصر خود بود
کد خبر: 4013540
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۳
سیدمحسن فاطمی درباره علامه جعفری گفت:

مردی که فراتر از چارچوب‌های عصر خود بود

سیدمحسن فاطمی با اشاره به مقامات علمی و عملی علامه جعفری، بیان کرد: او به پارادایم‌هایی فراتر از زمانش می‌پرداخت و تقسیم‌بندی‌های‌ جدیدی را متناسب با یک پارادایم نو مطرح کرد که با نگاهی غیرمتعارف و خلاقیت آمیخته بود.

به گزارش ایکنا، مراسم گرامیداشت بیست‌وسومین سالگرد ارتحال علامه محمدتقی جعفری(ره)، شب گذشته، 24 آبان، به همت موسسه تدوین و نشر آثار علامه محمدتقی جعفری و با سخنرانی جمعی از اندیشمندان برگزار شد.

در ادامه مشروح سخنان سیدمحسن فاطمی، فوق دکترای روانشناسی از دانشگاه هاروارد آمریکا، را در این نشست می‌خوانید؛

یکی از خصوصیات برجسته مرحوم علامه جعفری، نگاه ایشان به انسان و انسان‌شناسی است. در فصول مختلف در تفسیر مثنوی و نهج‌البلاغه و سایر کتب از جمله حیات معقول، وجدان، اختیار و سایر نوشته‌هایشان این نگاه خاص به انسان بسیار روشن و آشکار است. جالب اینجاست که برخلاف نگاه پوزیتیویستی و منحصر به رفتارگرایی، علامه با یک پارادایم جدید و منظر نو به تحلیل پیچیدگی‌های انسان و تعامل انسان در فضای ارتباط انسان با انسان، انسان با جهان، انسان با طبیعت و انسان با خدا می‌پردازد. در تبیین و تحلیل و تفسیر بیت‌های مختلف و جنبه‌هایی که در نگاه مولانا وجود دارد، علامه به تحلیل پیچیدگی‌های انسان می‌پردازد و نگاه ایشان نگاهی است که در حوزه استعلایی انسان و استکمال انسان، مؤلفه‌های مختلف را در کنار مولفه‌های شناخته‌شده در فضای متعارف دانش امروز بشر در مورد انسان ارائه می‌دهد.

علامه جعفری فراتر از پارادایم‌های زمانه خود بود

او در حوزه‌های فکری به پارادایم‌هایی فراتر از زمانش می‌پرداخت و در حالی که بیشتر مفاهیم مرتبط با حوزه‌های دینی و انسان‌شناسی در بسترها و تقسیم‌بندی‌های خاص خودش را نشان می‌دهد، به تقسیم‌بندی‌های جدید متناسب با پارادایمی جدید پرداخت. این تقسیم‌بندی‌ها در سایه یک نگاه غیرمتعارف، خلاق و همراه با نوآوری انجام می‌شود.

برای بسیاری از انسان‌شناسان که در ارتباط با انسان صرفا به نگاه‌های پوزیتیویستی تأسی می‌کنند جالب است که ایشان در زمانی که پارادایم غالب در فضای علوم انسانی، بیشتر از آبشخور علوم پوزیتیویستی تغذیه می‌کند، نگاه غیرپوزیتیویستی، نقاد و خلاقی را در حوزه انسان ارائه می‌دهد. در تحلیل این نگاه نه ‌تنها به ابعاد صوری و ظاهری می‌پردازد که به حوزه‌های مختلف روانشناسی از جمله روانشناسی انسان‌گرا مربوط می‌شود و موضوعاتی مانند ماهیت، شخصیت، تعامل‌های روحی و روانی و پیچیدگی‌های روحی و روانی را مورد توجه قرار می‌دهد، بلکه در کنار موضوعات مربوط به بحث‌های متعارف در حوزه انسان‌شناسی به تحلیل و بررسی و تعریف مؤلفه‌هایی می‌پردازد که در قالب‌های زبان رایج معناپذیری خاصی ندارد، اما استوار و خلاق است و با ارائه برهان‌های قوی و محکم از این منظر به یک افق جدید دست پیدا می‌کند.

در سیستم‌های روانشناختی وقتی از امکان و تحقق شکوفایی و خودشکوفایی و مفاهیمی از این قبیل صحبت می‌شود، امکان این موضوع در پرتو گزاره‌هایی انجام می‌شود که در بستر انسان متصل به این عالم بیشتر معنا و مفهوم می‌یابد، حتی در نگاه‌های اگزیستانسیالیستی که با سیستم الهی پیوند می‌خورند. البته اگزیستانسیالست‌ها در زمینه انسان‌گرایی دو دسته هستند؛ آنها که به خدا اعتقاد دارند و آنها که به خدا اعتقاد ندارند اما در نگاه‌هایی که به خدا اعتقاد دارند تبیین فضای امکان انسانی بر اساس گزاره‌ها و مؤلفه‌هایی معنا پیدا می‌کند که در قالب گفتمان این‌جهانی خودشان را نشان می‌دهند.

یکی از خصوصیات برجسته علامه جعفری این است که در کنار مؤلفه‌های برخاسته از گفتمان این‌جهانی، به پیوند انسان در قلمرو استعلالی در عالم بالا معنا می‌دهد. در این روند علامه مفاهیمی را که «یونگ» به عنوان خود دوم و خود استعلالی مطرح می‌کند درمی‌نوردد و جایگاه جدیدی را برای ماهیت انسانِ برخوردار از حیات معقول معرفی می‌کند. حیات معقولی که علامه جعفری از آن صحت می‌کند با عقلی که امروز در نگاه فلسفی یا انسان‌شناسی معنا پیدا می‌کند، تفاوت و تمایز جدی دارد. ضمن اینکه تسلط و اشرافش را بر فضای مرتبط با نحله‌های مرتبط با عقلانیت در زمینه‌های ملهم از نگاه عقلانی امروز نشان می‌دهد که معنای عقل در پرتو قلب و ماهیت متعالی انسان در بافت جدیدی معنا می‌دهد که این بافت جدید امکان را با سنجش‌ها و ترازوهای متفاوتی برای انسان‌ها ارائه می‌کند.

نگاه بدیع علامه جعفری در تحلیل انسان متعالی

معنای خلاقیت و امکانی اهمیت است که علامه در تحلیل انسان متعالی در کنار سرگشتگی‌ها و تنهایی و یأس انسان امروز از آن صحبت می‌کند. در نگاه‌های روانشناسی اگزیستانسیالیستی از معنای تنهایی و جدایی و استیصال برخاسته از این تنهایی بسیار گفت‌وگوی می‌شود، اما آنچه علامه در این زمینه اعلام می‌کند نگاه بدیعی است که در کنار تنهایی انسان، تفرد انسان را در پرتو امکان‌سنجی ارتباط با حیات معقول مورد توجه قرار می‌دهد که می‌تواند به تنهایی برخاسته از استیصال معنایی جدید ببخشد و خلاقیت را در پرتو گزینه‌های انسان برای انسان به شکلی جدید معنا کند.

به نظر می‌رسد این نگاه مرتبط با امکان در فضای حیات معقول و انسان متعالی در نگاه علامه جعفری از ویژگی‌های خاصی برخوردار است و در آثار ایشان از جمله تحلیل مثنوی یا تحلیل نهج‌البلاغه مشخص و روشن می‌شود و می‌توان درباره خصوصیات و زمینه‌هایی که این امکان را در سطوح مختلف از منظرهای متفاوتی مورد توجه قرار می‌‌دهد ساعت‌ها صحبت کرد. او شخصیتی خلاق داشت و در کنار مأنوس‌ها به نامأنوس‌ها می‌پرداخت و چهره‌های ناآشنا را در سیطره چهره‌های آشنا باز می‌کرد و به امکان استعلایی برای انسان متعالی در پرتو خلاقیت‌های درون‌فردی توجه می‌کرد. از این حیث، نگاه علامه در حوزه انسان‌شناسی و مباحث مربوط به روانشناسی انسان از اهمیت بالایی برخوردار است.

گزارش از مرتضی اوحدی

انتهای پیام
captcha