به گزارش ایکنا از اصفهان، سیدمهدی امامیجمعه، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در دومین نشست از سلسلهنشستهای درسگفتار «ملاصدرا و نقش عشق و زیبایی در نظام خانواده و جامعه» با عنوان «طرح جامع عشقشناسی ملاصدرا» که روز گذشته، 21 تیرماه در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، با اشاره به اهمیت کاربردی شدن مباحث فلسفی و حکمی در جامعه، اظهار کرد: مراحل خروج فلسفه از حالت انتزاعی به مباحث کاربردی شامل عدم توقف در حکمت نظری و ورود به حکمت عملی، ارائه طرح نظاممند از حکمت عملی، نقد مباحث نظری و شناخت ظرفیتهای موجود و تلاش در رفع نقایص و نارساییهای شناخته شده، توسعه مباحث و نظریهپردازیها، ورود محصول مراحل قبل به مبنای برنامهریزیهای کلان و خرد و ورود به مرحله اجرا و عمل است.
وی افزود: در فلسفه اسلامی، میان خانواده و جامعه تعامل وجود دارد و لذا، کاربرد عشق و زیبایی در نظام خانواده و جامعه الزاماً باید بهصورت اجتماعی باشد. مراحلی که بیان شد، دقیقاً برگرفته از کتاب تحصیل السعادة اثر فارابی است که مراحل منتهی شدن مباحث فلسفی به مباحث نظری را در قالب چهار فضیلت نظری، فکری، اخلاقی و عملی بیان میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: فارابی ضمن تأکید بر ترتیب اجرای مراحل، فضیلت نظری را شامل حکمت نظری و علوم نظری میداند و آن را در بعد فلسفی منحصر نمیبیند. در مرحله فضیلت فکری، مباحث حکمت عملی که به تدبیرات کلیه و جزئیه میپردازد، بیان میشود، چراکه ثمره حکمت عملی، تدبیرهای کلانی است که مبنای تدبیرات جزئی قرار میگیرد. تدبیرهای کلان، قوانین اساسی و بلندمدت و تدابیر جزئی، قوانین میانمدت و کوتاهمدت را ایجاد میکنند.
وی با بیان اینکه فارابی مراد از فضیلت اخلاقی را اخلاق صنفی میداند، گفت: وی صنوف جامعه آن روز را به دو بخش عمده «جزء مالیه» مرتبط با اقتصاد و «جزء نظامی» مرتبط با دفاع از مدینه تقسیم و سپس برای هر کدام از آنها هدف خاصی را مشخص میکند که باید بر مبنای هدف کلان فضیلت نظری باشد. در ادامه، اخلاق مربوط به آن صنف را طراحی میکند و به آموزش و تعلیم آن میپردازد. وقتی مراحل به ترتیبی که بیان شده است، اجرا شود، خودبهخود زمینههای ظهور فضیلت عملی مهیا میشود.
امامیجمعه تصریح کرد: در خصوص مبحث این نشست نیز دقیقاً باید این چهار مرحله اجرا شود، ولی متأسفانه در جامعه فعلی از مباحث حکمت نظری در موضوع زیباشناسی و عشقشناسی تا مباحث حکمت عملی عشقورزی غفلت شده است. همانطور که در نشست قبل بیان شد، زیباشناسی و عشقورزی پدیدههای خدادادی هستند و لذا، حکمت قرآن و معارف اهل بیت(ع) نیز در نظر بر مدار زیباشناسانه و در عمل بر مدار عشقورزی است. خداوند در آیه ۱۸۰ سوره اعراف، شناخت خود را بر مبنای زیباشناسی قرار میدهد و انسان را به توجه به اسماءالحسنی فرا میخواند.
وی زیباشناسی و عشق را یکی از ارکان خداشناسی در قرآن خواند و گفت: خداوند در آیه ۵۶ سوره نحل، با هدف تقویت و بیدار کردن حس زیباییشناسانه، انسان را به توجه به زیباییهای چهارپایان دعوت میکند. در کتاب مفاتیحالجنان در بخش نماز حضرت زهرا(ع) و امام موسی کاظم(ع)، عباراتی بیان شده که مشخصاً بر مدار معارف زیباشناسانه است، خداوند را ذاتاً صاحب جمال و زیبایی میداند و زیبایی او را درخشنده و شکوهمند توصیف میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان افزود: پدیده عشق در قرآن کریم صراحتاً در آیه ۱۶۵ سوره بقره آمده و عشق به صاحب زیباترین اسماء و افعال با عبارت «أَشَدُّ حُبًّا» بیان شده است. طبعاً اگر خداشناسی منحصراً در برهانهای نظم، عقل و فطرت خلاصه شود، شناختی ناقص خواهد بود. لذا، خداشناسی بر مبنای زیباشناسی در فلسفه و حکمت جایگاه ویژهای دارد، بهگونهایکه ملاصدرا این مبحث را به گستردهترین شکل ممکن ارائه کرده است. با این حال، همانطور که در نشست قبلی بیان شد، متأسفانه این بخش مغفول مانده است.
وی با اظهار تأسف از خلط دو موضوع عشق و شهوت در جامعه امروز، بیان کرد: منشأ لذایذ زیباشناسانه، ساحت عقلانی و ناطقه انسان و منشأ لذایذ شهوانی، غرایز و ساحت حیوانی اوست. ملاصدرا عوامل دخیل در زیباشناسی را که به عشقورزی منتهی میشود، اسباب کلیه، مبادی عالیه و غایات حکمیه میداند که همه آنها در ساحت ناطقه انسان ریشه دارد و دارای مبادی فاضله و غایات شریفه است.
امامیجمعه اظهار کرد: پدیده عشق دارای دو نوع سلسله مبادی است؛ وجودی (ایجادی یا طولیه) و اعتقادی که شامل علل و عوامل بسترساز برای ظهور معرفتهای زیباشناسانه و عشقورزی مورد نظر بحث ماست. ملاصدرا در جلد هفتم اسفار اربعه، صفحه ۱۷۲ بعد، به بیان مبادی عشق میپردازد و میگوید، هر قوم و جامعهای که تعلیم و تعلم علوم دقیقه یعنی ریاضیات و هندسه و صنایع لطیفه یعنی اقسام هنر و آداب حسنه در آن جاری باشد، خود به خود عشق لطیف هم در آن جریان پیدا میکند. عشق لطیف از استحسان شمایل محبوب نشئت میگیرد و خواجه نصیرالدین طوسی واژه «شمایل» در عبارت بالا را زیباییهای اخلاقی میداند که در سیرت محبوب وجود دارد.
وی افزود: ملاصدرا اینگونه ادامه میدهد که در محیط جامعهای با این مشخصات، انسانها با قلب لطیف، طبع دقیق، ذهن صاف و نفس رحیم پرورش مییابند و طبیعتاً زیباییها را میشناسند و به آن عشق میورزند، ولی در جامعهای که این خصوصیات ممتاز را ندارد، زیباشناسی و عشق غالباً بر اساس محبت میان زن و مرد در قالب نکاح صورت میگیرد که پایه آن، غریزه است. ملاصدرا برای این نوع عشق، واژه «محبت» را بهکار برده، چون عشق بر مدار زیباییشناسی و محبت میان زن و مرد بر مدار شهوت است. در ادامه، به بیان مصادیقی برای این دو نوع میپردازد که محل انتقاد و متهم ساختن وی به نژادپرستی شده، ولی منشأ این تفکیک بر اساس مبانی نظری مشتمل بر مبانی تاریخی، علمی و فرهنگی است و نه بر مبنای نژادپرستی. البته امکان دارد به بیان مصادیق از زبان ملاصدرا انتقاد وارد باشد، ولی تهمت نژادپرست بودن او اصلاً روا نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: ملاصدرا دو طرح جامع برای تقسیمبندی عشق ارائه میدهد؛ عشق حقیقی و مجازی و عشق اکبر، عشق اوسط و عشق اصغر. در طرح اول، عشق حقیقی را در عشق به خدا، صفات، اسماء و افعال او منحصر میداند و عشق مجازی را به دو دسته نفسانی و حیوانی تقسیم میکند. واژه عشق در این دسته، یک واژه مشترک لفظی محسوب میشود. عشق نفسانی، مشاکله نفس معشوق در جوهر و گوهر انسانی است که به واسطه فطرت پاک او در رفتار و افعالش تجلی میکند و سبب ایجاد محبت در حد عشق میشود. منشأ این عشق همان شمایل و زیباییهای سیرتی، معنوی و اخلاقی است. عشق حیوانی مبنای شهوت و غریزه دارد و صرف توجه به ظاهر معشوق، مبدأ و اساس آن است. معمولاً جایی که شهوت بدنی و نفس اماره مبدأ و منشأ باشد، مقارن فسقوفجور است. ملاصدرا در ادامه، حتی افراط در محبت میان زن و مرد را که در قالب نکاح صورت میگیرد، ناروا دانسته و آن را منجر به فسق میداند.
گزارش از الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام