کد خبر: 4083953
تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۳

نامحدود بودن دامنه وجودی زن و مرد در دیدگاه ملاصدرا

عضو هیئت‌ علمی دانشگاه اصفهان با تأکید بر اینکه ملاصدرا خلقت وجودی زن و مرد را یکسان می‌داند، گفت: وی فراتر از این مطلب، دامنه وجودی زن و مرد را نیز نامحدود دانسته است و فلسفه هبوط را به فعلیت رسیدن استعدادهای بی‌حد و حصر بشر می‌داند، چراکه هر فرد مرتبه‌ای از خلیفة‌اللهی را در وجود خویش داراست.

سلسله‌نشست‌های درس‌گفتار ملاصدرا و نقش عشق و زیبایی در نظام خانواده و جامعه

به گزارش ایکنا از اصفهان، سیدمهدی امامی‌جمعه، عضو هیئت‌ علمی دانشگاه اصفهان در ششمین نشست از سلسله‌نشست‌های درس‌گفتار «ملاصدرا و نقش عشق و زیبایی در نظام خانواده و جامعه» که روز گذشته، ۱۵ شهریورماه به میزبانی پژوهشکده الهیات و خانواده‌ دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، به شرح موضوع ملاصدرا و جایگاه وجودی زن پرداخت.

وی ضمن تصریح بر نظام‌مند بودن تفکر و فلسفه ملا‌‌صدرا، اظهار کرد: اندیشه ملاصدرا، دستگاهی منسجم و شبکه‌ای هوشمند است. لذا، برای دستیابی به دیدگاه وی درباره مفهومی خاص باید شبکه معنایی آن در آثار و تألیفات او جست‌وجو و کشف شود. در جلسات قبل، برای دستیابی به جایگاه وجودی زن از منظر ملاصدرا، با رجوع به بعضی از آثار و تألیفات، عقیده وی مبنی‌ بر نبود تفاوت میان قوای معرفتی زن و مرد استحصال شد. ملاصدرا حتی فراتر از این مطلب، دامنه وجودی زن و مرد را نیز نامحدود دانسته است و فلسفه هبوط را به فعلیت رسیدن استعدادهای بی‌حد و حصر بشر می‌داند، چراکه هر فرد مرتبه‌ای از خلیفة‌اللهی را در وجود خویش داراست.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: ملاصدرا حین مطرح کردن مباحث انسان‌شناسی در جلد پنجم کتاب تفسیرالقرآن، از صفحه ۲۵۴ تا ۲۷۵، ذیل تفسیر آیه ۶۰ سوره یس، ضمن اشاره به جایگاه وجودی یکسان زن و مرد، هشت اصل انسان‌شناسی را مطرح می‌کند. با توجه به حوصله‌ این نشست، اصل اول که شامل نکات مهمی است، بررسی می‌شود. نکته اول اینکه، ملاصدرا کالبدشناسی انسان اعم از زن و مرد را مبتنی‌ بر امتزاج بدن، نفس و روح دانسته و می‌گوید: بدن متعلق به عالم ماده و روح متعلق به عالم ملکوت است و نفس در این‌ میان، تعلقی بینابینی دارد، چراکه از حیث تعلق به بدن، کششی به‌سوی عالم مادی و از حیث تعلق به روح و استعدادهای متعالی، کششی به‌سوی عالم ملکوت دارد.

وی اضافه کرد: نکته دوم به این‌ موضوع اشاره دارد، استعدادها و نیروهای متقابل که از تجلی جمال و جلال ناشی می‌شود، در روح انسان نهفته است. نکته سوم می‌گوید، نفس ناطقه که میان روح و بدن واقع شده، مشتمل بر دو قوه علمی و عملی است. نکته چهارم اینکه، قوه علمی خود به دو قوه عقلانی و وهمی تقسیم می‌شود که قوه عقلانی به صدق و معارف حقه می‌انجامد و با قوه وهم، انسان به مسیر کذب پای می‌گذارد، تا جایی که دروغ را حقیقت و واقعیت می‌پندارد.

مذموم نبودن قوای شهویه و غضبیه از منظر ملاصدرا 

امامی‌جمعه تصریح کرد: ملاصدرا تا اینجا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نمی‌شود، تا اینکه صحبت از قوه عملی به میان می‌آید. وی در جلد پنجم تفسیرالقرآن در صفحه ۲۵۷، ضمن اشاره به قوه عملی انسان، آن را مشتمل بر دو قوه شهویه و غضبیه می‌داند. قوه شهویه، انسان را به بهیمیت سوق می‌دهد و قوه غضبیه سبب بروز سبوعیت می‌شود. البته ملاصدرا این دو را قوای مذمومی نمی‌داند، چراکه وجود هر دوی آنها برای رسیدن به کمال ضروری است و چنانچه تحت مدیریت قوه عقلیه قرار گیرند، انسان را به‌ مراتب معنوی والا سوق خواهند داد. مجدداً یادآوری می‌شود که واژه‌ها و عبارات استفاده‌ شده از سوی ملاصدرا باید ذیل دستگاه فلسفی وی تعبیر و تعریف شود.

وی افزود: قوه شهویه در نظر ملاصدرا، عبارت از هر نوع تمایلی نسبت‌ به عالم دنیا و متعلقات آن است که منفعت و لذتی در پی داشته باشد و از تعریف رایج امروزی که لذتی خاص را به ذهن متبادر می‌کند، بسیار کلی‌تر و جامع‌تر است و هرگز در لذت و منفعتی خاص خلاصه نمی‌شود. ملاصدرا ادامه می‌دهد قوه غضبیه که مانند حیوان درنده است، در مردان شدیدتر ظهور می‌کند و سبب بروز انتقام، ظلم و سلطه‌جویی در آنها می‌شود. قوه شهویه در زنان بیشتر و به‌ همین دلیل، پدیده‌های محبت و شفقت در آنها رایج‌تر است. طبعاً چنانچه قوه غضبیه و شهویه تحت تدبیر عقل قرار گیرند، نه‌ تنها در مسیر تکامل انسان بازدارنده نیستند، بلکه او را به سمت کمالات متعالی سوق خواهند داد.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: هر دو قوه علمی و عملی، چه در زن و چه در مرد، نیروها، فروع و خدمه‌های بی‌شماری در اختیار دارند. به‌همین دلیل، هیچ حد و حصری در بهره گرفتن از این دو قوه در زن و مرد وجود ندارد. خلقت این قوا به‌دلیل فراهم آمدن امکان عبادت خدا و اطاعت عقل است، عقلی که سری از اسرار الهی است و بار خلیفة‌اللهی انسان بر دوش آن نهاده شده تا تمام این نیروها را تحت سلطه خود درآورد، آنها را در راستای رسیدن به هدف نهایی خلقت به‌کار بگیرد و تسلط و مدیریت این قوا به‌دست شیطان نیفتد، همان‌گونه که خداوند در آیه ۶۰ سوره یس می‌فرماید: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ؛ اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد، زيرا وى دشمن آشكار شماست.»

تضاد موجب استمرار فیض الهی می‌شود

وی ادامه داد: ملاصدرا ضمن اشاره به ساختار وجودی انسان، آن را متشکل از تضادها می‌داند و می‌گوید: در وجود انسان، عقلانیت از یک‌ سو، شهوت بهیمیه از سویی‌ دیگر و غضب سبوعیه، تضادی را تشکیل می‌دهند که لازمه تداوم فیضان الهی است. وی در جلد هفتم اسفار، این موضوع را به‌عنوان قاعده کلی بیان می‌کند که در عالم انسانی اگر تضادی وجود نداشت، استمرار نزول فیض الهی فراهم نمی‌شد.

امامی‌جمعه اظهار کرد: ملاصدرا در جلد پنجم، صفحات ۱۱۶ و ۱۱۷، به کالبدشکافی انسان از لحاظ جوهری و گوهری پرداخته است و ضمن اشاره به مرتبه‌ حیوانیت انسان، چگونگی واقع شدن صورت عقلی بر صورت ماده و حیوانی او را تشریح می‌کند و می‌افزاید: مبدأ این حیوانیت از آنجا آغاز می‌شود که نفس به بدن تعلق دارد. پس انسان به واسطه نفسانیت وارد مرتبه‌ حیوانیت و برای رسیدن به مرتبه والاتر ناطقیت آماده می‌شود، ولی از حیث تعلق نفس به روح، از اقسام ملائکه مقرب به‌شمار می‌آید و جزو عقول مقدس محسوب شده و قابلیت رسیدن به انتهای کمالات را داراست.

وی افزود: برخی عرفا به مرتبه‌ حیوانیت به‌ سبب داشتن غرایز شهویه و غضبیه، نگاهی صرفاً سلبی دارند و وجود این مرتبه در انسان را فقط به‌دلیل فراهم آمدن امکان جهاد اکبر می‌پذیرند، ولی ملاصدرا علاوه‌ بر نقش سلبی، نقشی ایجابی نیز برای آن قائل است و شهوت را سبب جلب منفعت و غضب را نیروی دفع ضرر می‌داند که اگر تحت سیطره‌ عقل قرار گیرند، خیرات و مصالح زیادی برای انسان به ارمغان می‌آورند، چراکه غلبه عقل بر شهوت، صعود به اعلی علیین و غلبه‌ شهوت بر عقل، سقوط به اسفل سافلین را به دنبال دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: در کنار صدها پاراگرافی که ملاصدرا در آنها ساختار وجودی زن و مرد را کاملاً یکسان دانسته، حاشیه نادرستی که بر مطالب صفحه‌ ۱۳۶ جلد هفتم اسفار نگاشته شده، اتهام ناروایی نسبت‌ به ملاصدرا رقم زده است. ملاصدرا در این عبارات، ابتدا جوهر ناطقه را شرح داده و سپس می‌افزاید: این جوهر ناطقه، آینه‌ای‌ست که نفس در آن تجلی می‌کند و نفس نیز به نوبه خود آیینه‌ای است که عقل در آن متجلی می‌شود. انسان در مسیر تکامل، تطور یافته و نشئه‌های مختلفی از نطفه تا عقل را می‌پیماید تا به جامع الکونین برسد. سپس در صفحات بعدی، ضمن اشاره به آیه «...وَ بَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ...»، می‌گوید: ...و حیوانات مختلف پدیدار گشتند؛ بعضی برای مرکب، بعضی برای خوردن و بعضی برای نکاح.

وی گفت: توضیح اول اینکه، واژه نکاح برای هر دو طرف استعمال می‌شود؛ هم زن و هم مرد. از طرف دیگر، در نکاح باید مرتبه و سطح دو طرف یکسان باشد. یعنی هم زن و هم مرد از حیث دارا بودن ساحت حیوانی امکان ازدواج دارند و به‌واسطه داشتن بدن، غریزه و شهوت و برای بقای نسل ازدواج می‌کنند. ملاصدرا بلافاصله بعد از بیان این موضوع، به آیه ۲۱ سوره روم اشاره می‌کند و خلقت وجودی زن و مرد را یکسان می‌داند. البته این نقد بر او وارد است که چرا به‌ لحاظ شیوه بیان و ساختار ادبیاتی مسلسل‌وار، این چند نکته را در ادامه هم به بحث گذاشته، ولی هیچ‌گاه نمی‌توان دیدگاهی را که ملاهادی سبزواری در حاشیه این جمله به ملاصدرا نسبت داده است، قبول کرد. سخن ملاهادی سبزواری، بی‌پایه است، چراکه بر مبنای قرآن، فلسفه و حکمت بیان‌ نشده و حتی با دیگر عقاید ملاصدرا نیز سازگاری ندارد.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha