سیدجعفر هاتفالحسینی، از نویسندگان کتاب «روانشناسی تغییر دین و روانشناسی فرقه» در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره مدل درمانی ارائهشده در این کتاب اظهار کرد: سه مدل برای فرقهدرمانی وجود دارد؛ یکی رویکرد اجباری در درمان افراد جذبشده به فرقه که بهدلیل اجباریبودن، مؤثر نیست و منسوخ شده است. مدل دیگر، ارتباط مشاور با فرد جذبشده به فرقه است که بهدلیل نبود ارتباط عاطفی قوی بین مشاور و فرد جذبشده، این نوع درمان نیز مؤثر نبوده و مدل سوم که رویکرد خانوادهمحور موسوم به رویکرد تعاملی استراتژیک (SIA) است تا خانواده توانمند شود و خود به حل بحرانهای خانوادگی بپردازد و فرد را مجدداً جذب کند.
وی افزود: در فصل سوم کتاب، رویکرد تعاملی استراتژیک ضمن ایجاد پرسشهای اساسی برای اعضای فرقه، برقراری رابطهای مثبت و گرم را بین آنها و خانوادههایشان تشویق میکند. این رویکرد غیراجباریست و با ارائه ابزارهایی، به افراد برای تشخیص و همچنین حفظ آرامش قدرت میدهد.
این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: رویکرد تعاملی استراتژیک بر «هویت دوگانه» متکی است: هویت فرقه و هویت اصیل. این رویکرد بخشهایی از هویت اصیل را که بهوسیله هویت فرقه جذب شدهاند، آزاد و سپس قوی میکند. هدف، بازیابی خود اصیل، خلاق و وابسته به فرد است و او را قادر میسازد تا تجربه خود را از دوران جذب به فرقه، هضم و ادغام کند و از آن قویتر شود.
وی با بیان اینکه کتاب «روانشناسی تغییر دین و روانشناسی فرقه» در بخش پایانی به بررسی علمی تغییر باورهای دینی و تأثیر فرقهها بر خانوادهها میپردازد، گفت: رویکرد تعاملی استراتژیک بر توسعه روابط سالم در خانواده تمرکز دارد. محیط امن و پرورشدهندهای که از طریق آن ایجاد میشود، فرصتهای زیادی برای التیام زخمهای قدیمی فراهم میکند. عضو فرقه در جایگاه بخش جداییناپذیر نظام خانواده، بهطور خودکار در این فرآیند گنجانده میشود. SIA نوعی فرآیند بهبودی طولانیمدت را هم برای عضو فرقه و هم برای اعضای خانواده فراهم میکند.
هاتفالحسینی با اشاره به قدرت تخریب فرقهها تأکید کرد: همه از ارتباط با فرقه آسیب میبینند، حتی کسانی که مستقیماً درگیر نیستند؛ احساسات آسیب میبیند، نظام باورها مورد حمله قرار میگیرد یا تغییر میکند، افراد خواب خود را از دست میدهند، دچار افسردگی، خشم و ناامیدی میشوند و روحیه آنها سرکوب میشود. هر فردی که یکی از عزیزانش در فرقهای مخرب درگیر بوده و آسیب دیده است، در سطوح روانی و عاطفی به حمایت نیاز دارد. ملایمت و تعاملات کوچک مکرر به روابط کمک میکند تا صادقانهتر و دلسوزانهتر شود و پایه و اساس تعاملات آینده را بنا نهد.
وی ادامه داد: این رویکرد فرآیندی مداوم است که هر تماس تلفنی، نامه و ملاقات را مؤثرتر میکند و ارتباط را بهبود میبخشد؛ همچنین بر تعاملات کوچک، استراتژیک و معنادار تمرکز میکند که عشق بیقید و شرط را منتقل و فضایی برای ابراز تردیدها و ترسهای فرد مورد علاقه فراهم میکند. در بعضی موارد، یک مداخله رسمی سه روزه مفید است و در بسیاری از اوقات، تعاملات کوچک ممکن است مداخله رسمی را غیرضروری کند.
این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: رویکرد تعاملی استراتژیک، مدلی خانوادهمحور برای حمایت از افرادیست که درگیر فرقهها یا تغییرات ناگهانی دینی شدهاند. این رویکرد به خانوادهها میآموزد که با گفتوگوهای همدلانه و بدون قضاوت، پیوندهای عاطفی خود را تقویت کنند. با بهرهگیری از تکنیکهای گوشدادن فعال و حمایت عاطفی، خانوادهها میتوانند به عزیزان خود کمک کنند تا از سلطه فرقهها رها شوند و هویت خود را بازسازی کنند. این روش نهتنها به فرد آسیبدیده یاری میرساند، بلکه انسجام خانواده را نیز حفظ میکند.
انتهای پیام