به گزارش ایکنا، آیتالله جوادی آملی 12 مردادماه در ادامه جلسات هفتگی درس اخلاق خود به ادامه فرمایشات امام علی(ع) پرداخت که متن سخنان ایشان به شرح زیر است.
امام علی(ع) در فرمایشی دارند که اگر کوه بخواهد محبت مرا تحمل کند متلاشی خواهد شد یعنی کوه تحمل محبت علی(ع) را ندارد؛ اینگونه تعابیر که تشبیه و تمثیل به همراه دارد ریشه قرآنی دارد؛ قرآن را هم خداوند با یکسری اوصاف تشبیهی و تنزیلی علمی بیان فرمود و اینکه قرآن، وحی است و آوردن مانند آن اصلاً امکانپذیر نیست.
تبیین عالم غیب در قرآن کریم بیانگر محاسن علمی این کتاب الهی است؛ سلسله بیاناتی در مورد بزرگداشت قرآن دارد و از جمله فرموده است: لو انزلنا هذ؛ یعنی اگر کوه عاقل بود با همه صلابتی که دارد نمیتوانست قرآن را تحمل کند، کما اینکه وقتی در ماجرای موسای کلیم خداوند بر کوه تجلی کرد کوه فروپاشید و این حقیقت در مورد انسان کامل یعنی معصوم(ع) که عدل و حقیقت قرآن هستند وارد شده است. اگر در قرآن بیان شده است که کوه نمیتواند قرآن را تحمل کند، امیرالمؤمنین(ع) هم فرمود کوه هم اگر بتواند محبت مرا درک کند و حقیقت مرا بفهمد نخواهد توانست تحمل کند.
پس اول حقیقت قرآن و بعد تمثیل قرآن است؛ سوم حقیقت علی بن ابیطالب(ع) است و چهارم تمثیل ولایت؛ در قرآن دو مطلب است که مسئله علمی آن تحدی قرآن است و مطلب تشبیهی آن عدم تحمل کوه است.
در مورد امیرالمؤمنین(ع) هم، داریم که خود ایشان فرمودند برای خداوند سبحان آیتی بزرگتر از من نیست یعنی میان وجود مبارک حضرت امیر(ع) و پیامبر(ص) جز در نبوت فرقی وجود ندارد و آیه مباهله هم بر این مسئله تأکید کرده است. فرمود آیتی از من بزرگتر نیست یعنی ممکن است مساوی من باشد. از این رو کوه هم بخواهد محبت علی را تحمل کند متلاشی خواهد شد زیرا محبت مرحلهای از عشق است و معرفت حقیقت عشق در سایه معرفت محبوب و فنای در محبوب حاصل میشود و اگر چیزی به نام حقیقت محبت علی در کسی حاصل شود او هم متلاشی خواهد شد.
مشابه این تعبیر در جملات دیگری هم بیان شده است. یکی از اصحاب آن حضرت (مالک) رحلت کرد و امام فرمودند که محبت و علاقه او به من باعث رحلت او شده است. وقتی خبر ارتحال مالک رسید فرمودند: اگر مالک کوه مىبود، قلهاى دست نیافتنى و دور و بلند مىنمود و اگر سنگ مىبود، صخرهاى سخت مىنمود! و وصفی را که برای خود ذکر کردند برای مالک هم ذکر کردند. امام در وصف خودشان فرمودند که علم از دامان من میریزد و هیچ پرندهای نمیتواند پرواز کند و به اوج من برسد.
در مورد علم الهی نه علم ذات اگر کسی بخواهد اوج بگیرد و از نزد خدا علم بگیرد، علم لدنی است و نظیر فقه و اصول و تفسیر و ... نیست. این را در مورد خود پیامبر(ص) فرمودند که این علم را پیامبر(ص) از نزد خداوند دریافت کرده است و این برای هر کسی مقدور نیست زیرا علم عامی نیست و نیازمند فیض خاص الهی است.
اگر کسی بخواهد اوج بگیرد و به عمق فکر علی برسد، برای او مقدور نیست ولی اگر کسی بخواهد بهرهمند شود در دامنه کوه علم میتواند چیزهایی بفهمد. اگر کسی علمی و عملی شاگرد آن حضرت باشد مشابه این تعبیر را در مراتب پایینتری میتوان برای او به کار برد و خود امام علی(ع) این تعبیر را به صورت رقیقتر در وصف مالک اشتر بیان کرده است.
حالا سری به آیات مرتبط با این مسئله در قرآن بزنیم؛ طبق سوره مبارکه حشر آیه 21 «لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» این تعبیر را به کار برد و در آیات 142 و 143 هم به وعده خدا با موسی و رفتن به میقات پرداخته است و در آیه 144، به تجلی خدا اشاره دارد و وقتی خدا تجلی کرد هم موسی مدهوش شد و هم کوه متلاشی شد؛ بنابراین حقیقت معنوی را کوه تحمل نمیکند. این تعابیر را همانطور که گفتیم علی(ع) برای خود و رقیق آن را برای مالک بیان فرمودند؛ یعنی نه با پا و نه با پر نمیتوان به مرتبه علم و عمل مالک رسید.
این کلمات نورانی جزء 400 کلمهای است که در کتاب شریف تمام نهجالبلاغه آمده است. جلد ششم این کتاب، وصایای امام(ع) است. ایشان در تعابیری دیگری فرمودند که دوستی اهل بیت(ع) درجهای از کمال است و آنها باید مشکلات را تحمل کنند و نیازمند صبر است. البته صبر بخشی از تحمل را در انسان ایجاد میکند ولی باید نیازهای ضروری او مرتفع شود. انسان اگر از خیلی از چیزها بینیاز شد و احساس نیاز نکرد وجود و عدم وجود آن یکی است و تحمل نداری سخت نخواهد شد.
فقر به این معنا نیست که انسان فقر مادی را که با بیآبرویی همراه است تحمل کند زیرا خود آن حضرت فرموده است خداوند هیچ کسی را با تازیانهای بدتر از فقر نزده است و چه افراد و چه ملت خدا نکند فقیر باشند و مسئولان باید تلاش کنند تا آن را کم کنند و عاقلانه و عادلانه بکوشند تا نیاز جامعه رفع شود. بنابراین فقر به معنای نداری طبق بیان علی(ع)، تازیانه دردناکی است.
خودشان هم فرمودند که کوشش حکومت من این است که جلوی فقر را با تولید بگیرم نه اینکه من آنها را اداره کنم؛ فرمود من اگر فقر را ببینم گردن فقر را میزنم نه اینکه به فقیر کمک کنم؛ ملت را آبرومند کردن افتخار است؛ فقیر به معنای گدا نیست؛ ملتی که جیبش خالی است فقیر است و ستون فقرات او شکسته است.
در سوره نساء فرمود مال عامل قیام شماست و آن را به دست مسئول و انسان بیدرک و سفها ندهید؛ ملت اگر بخواهد بایستد باید جیب و کیفش پر باشد تا بایستد؛ این ملت گدا نیست بلکه فقیر و ویلچرنشین است. اگر کسی دوست علی(ع) شد باید احساس کند هر چه دارد از خداست و در کنار سفره خدا نشسته است. به هر تقدیر ایشان برای محب و شیعه علی(ع) اوصافی تعریف کرده است از جمله اینکه اگر کسی دوست ما باشد چند درجه دارد و اگر کسی دشمن ما باشد جای او جهنم است.
نتیجه اینکه حقیقت اهل بیت(ع) حقیقت قرآن است و قرآن سلسله مباحث تحقیقی و تمثیلی دارد و تحقیق آن کتابی است که اگر جن و انس جمع شوند نمیتوانند مانند آن بیاورند و تشبیه آن هم در تمثیل آن با کوه و ...است و علی(ع) هم فرمود اگر کوهی بخواهد علوی باشد متلاشی خواهد شد.
انتهای پیام