به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین سعید نیازی؛ پژوهشگر و استاد سطوح عالی حوزه علمیه تبریز، 21 مرداد ماه در نشست علمی «اصالت اخلاق در فهم واقعه عاشورا» که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه مواجهه اخلاقی با عاشورا کمرنگتر از مواجهات دیگر با عاشورا بوده است، گفت: عاشورا وجه سیاسی، فقهی و اخلاقی و ... دارد و میتوان آن را در ابعاد مختلف بحث کنیم از این رو پرداختن به مواجهه اخلاقی به معنای نفی وجوه دیگر نیست. ما اگر بخواهیم متناسب با شرایط زمان و پرتابشدگی سوژه مدرن ایرانی عاشورای سال 61 هجری را برای عاشورائیان امروز ترسیم کنیم باید بتوانیم ارتباطی قابل فهم برقرار کنیم.
وی افزود: تا زمانی که نتوانیم نسبتی بین خود و یک واقعیت برقرار کنیم ارتباطی هم شکل نخواهد گرفت. اگر روایت اخلاقی از واقعیت عاشورا را مبنای عاشوراپژوهی خود قرار دهیم برای سوژه مدرن ایرانی و غیرایرانی ترجمه فراتاریخی و فراجغرافیایی و فرازمانی و فرامکانی از عاشورا ارائه کنیم. به تعبیر دیگر سوژه مدرن برای پاسخ به چه نیازی، نیاز به ارتباط با عاشورا دارد.
او با بیان اینکه ما با هر امکان و موقعیت و ظرفیتی که مواجه شویم دنبال پاسخی برای این مسئله اساسی هستیم که بهترین روایت ممکن از زندگی چیست و چه میتواند باشد، افزود: در فضایی که انسان با محرومیت و محدودیتهای اجتنابناپذیر غیرقابل انکاری درگیر است بهترین روایت ممکن از زندگی چیست؟ بنده در بررسی هر موضوعی مانند دین، علم، فلسفه و هنر و اخلاق دنبال این مسئله هستم و ارتباط خودم را اینگونه ترسیم میکنم.
وی با بیان اینکه بنده در مسئله دینشناسی و دینورزی هر رفتار و اندیشهای را که فاقد پیوست زندگی باشد ناموجه میدانم. در 20 سال طلبگی و در حد مطالعاتی که داشتهام به این نتیجه رسیدهام که بهترین زندگی ممکن فقط و فقط در مدار و محور اخلاق، امکان تحقق خارجی دارد و در مواجهه با ظرفیت واقعی عاشورا دنبال تبیین اخلاقی بهترین زندگی ممکن برای خود هستم.
استاد حوزه علمیه تبریز بیان کرد: به این نتیجه رسیدهام که در معارف نظری و عملی دین، اصالت با اخلاق است؛ البته نه اینکه بنده این را به عنوان پیشفرض بر دین تحمیل کنم بلکه دین فارغ از پیشفرضها، اصالت اخلاقی دارد و در عاشورا هم این موضوع وجود دارد و هر حکمی که به نام دین چه در ساحت نظری و عملی در صورت که فاقد پیوست اخلاقی باشد به نظر میرسد این حکم ناموجه و غیرقابل استناد به دین است. در عاشورا هم هر نوع برداشت و تحلیلی که فاقد پیوست اخلاقی برای زیست انسان باشد غیرقابل استناد به امام حسین(ع) است.
پژوهشگر فلسفه و استاد سطوح حوزه علمیه تبریز ادامه داد: هر حکمی در فقه فاقد پیوستگی با عدالت و حریت ناظر بر امکانات وجودی انسان باشد اصلا نه تنها دینی نیست بلکه نمیتواند مستند به دین باشد، هر چند برخی به دلایل روانشناسی و معرفتشناختی با نسبت دادن به حکمت و مصلحت این احکام و باورهای غیراخلاقی را توجیه کنند. بنابراین اخلاق، محور و مدار مواجهه با منابع دینی از جمله عاشوراست.
نیازی با بیان اینکه کرامتمداری یکی از هنجارهای مبنایی است که هر انسانی به غیرقابل عبور بودن از آن حکم میدهد، تصریح کرد: عدالت، کرامت و حریت سه هنجار اخلاقی فراجنسیتی، فراجغرافیایی و فرا اعتقادی است؛ ما برای ترجمه فراتاریخی عاشورا میتوانیم اخلاق به معنای هنجار پایه، مبنای خود قرار دهیم.
استاد حوزه علمیه تبریز با بیان اینکه هیچ انسانی نمیتواند بدون پیشفرض ذهنی سراغ هر واقعهای برود، گفت: انسان چون قدرت تفکر و تعقل دارد میتواند مدخلیت پیشفرضهای ذهنی خود را در تحلیل دین و یا واقعه عاشورا کنترل کند ولی نمیتواند آن را به صفر برساند. نکته دیگر اینکه هر کسی متناسب با امکانات معرفتی خود به فهم از یک واقعه نائل میشود یعنی سرمایه معرفتی همه انسانها در مواجهه با واقعیت یکسان نیست و فهم، مقوله تشکیکی و ذومراتبی است.
وی با بیان اینکه عاشورا، یک واقعیت تاریخی است و نه افسانه، افزود: ما متاسفانه به دلایل مختلف با حجم سنگینی از برساختهای تاریخی پیرامون این ماجرا مواجهیم و هر سال که میگذرد بیشتر میشود؛ برساختهایی که روح عاشورا را در قتلگاه توهمات ناموجه قربانی میکند. لذا باید مراقب نفوذ برساختهای تاریخی در فهم این واقعیت باشیم.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: گاهی به خاطر اصالت ذهنیت کلامی و فقهی برخی از بزرگواران، مستندات و متن عاشورا در حاشیه قرار میگیرد یعنی برای برخی افراد، مسئله این نیست که عاشورا چگونه واقع شده است بلکه عدهای ناظر بر پیشفرضهای کلامی و فقهی، دنبال این هستند که عاشورا چگونه باید واقع شده باشد یعنی اینها قبل از آن که وارد مستندات تاریخی عاشورا شوند از قبل حکم دادهاند و روایت مطلوبشان را ناظر به برداشتهای فقهی و کلامی خودشان ارائه کردهاند.
وی افزود: این یکی از بزرگترین تحریفات ناظر بر جریان عاشوراست که برخی با روایات مطلوب پیشینی کلامی و فقهی خود سراغ مستندات تاریخی عاشورا میروند و عاشورا را آنطور روایت میکنند که از قبل تصمیم گرفتهاند.
نیازی ادامه داد: مدعای بنده این است که در فهم واقعه عاشورا، هنجارهای پایه؛ کرامت و عدالت و حریت اصالت دارند و این فهم ناظر به مستندات تاریخی هم هست لذا هر فهم غیراخلاقی ناظر به مستندات تاریخی عاشورا ناموجه و غیرقابل دفاع است.
وی با بیان اینکه عاشورا به صورت رسمی با خروج سیدالشهدا(ع) از مدینه آغاز شد و به شهادت امام در کربلا منتهی شد، افزود: چرایی خروج امام از مدینه و چرایی انتخاب شهادت در کربلا، پشتوانه اصلی نظریه اصالت اخلاق در فهم واقعه عاشوراست؛ وقتی معاویه مرد و یزید حاکم شد، او نامهای به والی مدینه نوشت و از او خواست از حسین(ع) بیعت بگیر و اگر او بیعت نکرد گردنش را بزن. وقتی فرستاده ولید خدمت حضرت سیدالشهدا رسید، امام(ع) فرمودند: من فکر میکنم طاغوت اینها مرده است (معاویه) و یزید دنبال ما فرستاده است تا قبل از اینکه خبر مرگ معاویه علنی شود از ما بیعت بگیرد.
وی ادامه داد: امام با جمعی از جوانان بنی هاشم وارد دارالاماره شدند و مروان هم که در دارالاماره در کنار ولید بود به امام(ع) گفت با امیرمؤمنان (یزید) بیعت کن. امام حسین(ع) فرمودند: وای بر تو بر مؤمنان دروغ بستی. چه کسی یزید را امیرمؤمنان قرار داده است؟ مروان عصبانی شد و شمشیر کشید و به ولید گفت نگذار حسین از اینجا بیرون برود مگر اینکه بیعت کند. حضرت سیدالشهدا(ع) با تدبیری که کرده بودند از دارالاماره خارج شدند و بیعت نکردند.
استاد حوزه علمیه تبریز افزود: روز بعد از این ماجرا، امام(ع) گفتوگویی با مروان دارد؛ مروان به امام(ع) میگوید من خیرخواه تو هستم اگر حرف مرا گوش بدهی ضرر نمیکنی، مروان گفت من تو را به بیعت با یزید دعوت میکنم و این برای دین و دنیای تو بهتر است. در اینجا امام حسین(ع) فرمودند: انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام قد بلیت الامة براع مثل یزید. من از جدم رسول الله شنیدم خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است. ایشان بیعت با یزید را ذلت میدانست و ذلت یک مقوله اخلاقی مهم در تبیین و فهم عاشورا است.
نیازی افزود: امام حسین(ع) دیداری هم با عمربن علی، برادرشان دارند و برادر میگوید چرا بیعت نمیکنی؟ زیرا تو را خواهند کشت؛ این پیشنهاد از روی دلسوزی بود ولی افق فکری آنها در حد امام نبود و حضرت در جواب فرمودند: من هرگز با بیعت با یزید خودم را خوار و ذلیل نمیکنم. پس امام به این دلیل از مدینه خارج شد که سه گزینه بیشتر نداشت؛ بیعت با یزید که عین خواری و ذلت بود و زیربار ذلت نرفتن کلیدواژه مهم اخلاقی در فهم عاشوراست.
استاد حوزه علمیه تبریز اضافه کرد: حضرت قبول کردند از مدینه خارج و خانه به دوش شوند ولی با یزید بیعت نکنند. پذیرفتند همسر و فرزندان و تعدادی از بنی هاشم را با خود ببرند ولی با یزید بیعت نکنند.
وی افزود: در چرایی بیرون رفتن امام(ع) از مکه هم باز دو مسئله وجود دارد یکی ریختهشدن خون در حرم امن الهی و دیگری درخواستهای زیاد کوفیان در قالب نامههای فراوانی که به امام رسید؛ امام(ع) در اینجا هم اوج اخلاق را نشان میدهند و آن پاسخ به درخواست مردم و تعهدی که خدا از ائمه(ع) و علما برای دفاع از دین و نرفتن زیربار ظلم گرفته است. در تمام مسیر کربلا تا روز شهادت هم نمودهای اخلاقی عاشورا در اوج است.
انتهای پیام