یکی از دغدغههای امروز هر فرد، گزینش سبک زندگی از میان روشها، مکتبها و نحلههای متفاوت زیستی است. این مسئله با توجه به فرهنگ، شرایط و دورههای زمانی متفاوت بوده است. تحولات اجتماعی و تغییرات فرهنگی در ادوار تاریخی گوناگون اقتضا میکند که شکلدهی به ساختار سبک زندگی به شرایط زمانه وابسته باشد.
یکی از موضوعات مهم سبک زندگی، انتخاب نوع و سبک پوشش و لباس است که میتواند به لحاظ رنگ، جنس، مدل دوخت و... متفاوت باشد؛ بنابراین قضاوت و ارزشداوری درباره لباس و پوشش از منظر دستورات دینی و هنجارهای فرهنگی قابل بررسی و تبیین است.
در معارف دین اسلام که احکام آن مبتنی بر فطرت است و به سادگی و آسایش زندگی بشر توجه وافر دارد، درباره پوشش انسان در شرایط گوناگون، آموزههایی در قالب آیات و روایات بیان شده است. از مهمترین پیامدهای پوشش انسان، تأثیر آن در روح و روابط بین افراد است. گاهی لباس میتواند به ارتباطات انسانی رنگ رغبت و اشتیاق دهد و گاهی تنفر و دوری ایجاد کند؛ بنابراین لباس از منظرهای متعددی همچون رنگ، جنس، میزان پوشیدگی، تنوع و سبک دوخت قابلیت بررسی و واکاوی دارد؛ مثلاً در دین مبین اسلام درباره رنگ پوشش سفارشهایی وجود دارد، از جمله آنکه استفاده از رنگهایی همچون زرد، سبز و سفید برای لباس مورد تأکید است. رنگ زرد با توجه به آیه ۶۹ سوره بقره، گرمکننده و در خوشخویی مؤثر است و در آزمایشهای گوناگون نیز ثابت شده که این رنگ شادیبخش و کاهنده استرس و اضطراب است.
یکی از دورههای مهم تاریخ تشیع، دوران حیات مبارک امام حسن عسکری(ع) است که هم به لحاظ مدت امامت و هم به لحاظ وجود شرایط سیاسی خاص، قابلیت بررسی و واکاوی وافر دارد. در این دوران، بدنه اجتماعی شیعه شکل گرفته و جامعه شیعی متعین شده بود و امام حسن عسکری(ع) هدایت جامعه را از طریق شبکه وکالت انجام میداد.
وضعیت اجتماعی، اقتصادی و رفاهی جامعه مسلمانان در زمان امام عسکری(ع) با شرایط ابتدای ظهور اسلام تفاوتهای اساسی داشت. در این دوران رفاه نسبی ایجاد شده و بهتبع آن، کیفیت زندگی افراد بهبود یافته بود. علاوه بر این، مؤلفههایی همچون شرایط جغرافیایی و آبوهوایی، مناسبات و ارتباطات حکومتی با کشورهای همجوار، غلبه فرهنگ ترکان، ادامه نهضت ترجمه متون غربی و تأثیرگذاری این موضوع بر فرهنگ این دوره، از جمله موضوعاتی بود که نحوه پوشش و آراستگی را تحتالشعاع خود قرار داده بود. روایاتی وجود دارد که موضوع آنها به سبک پوشش و لباس آن حضرت برمیگردد.
پوشش و لباس یکی از وجوه سیره فردی آن امام بود که با تبیین آن میتوان به اصول ثابتی در این زمینه دست یافت. در دین مبین اسلام همیشه بر رفع و تأمین نیازهای ثابت انسان تأکید فراوان شده و نیازهای متغیر او تابعی از معیارهای ثابت قلمداد شده است. استاد شهید، مرتضی مطهری این موضوع را اعجازی در ساختمان دین اسلام دانسته است؛ از اینرو در این دین، مرز پوشش نیز با لحاظ اصولی ثابت، از تجمل دقیقاً معین شده است. این اصول از این قرار است:
آراستگی ظاهری به معنای مرتب، منظم و نظیف بودن است. آموزههای اسلام انسان را به داشتن آراستگی و نظافت توصیه کرده و آراستگی ظاهر را همانند آراستگی باطن مهم و اساسی شمرده است. در سیره پیامبر اکرم(ص) نیز چنین آمده که ایشان هنگام خارج شدن از خانه، خود را مرتب میکرد و میفرمود: «خداوند دوست دارد که وقتی بنده مؤمنش برای ملاقات با برادرانش از خانه خارج میشود، خود را مهیا و آراسته کند.» امام حسن عسکری(ع) نیز همواره پوشش و آراستگی خود را متناسب با محلی که در آن قرار داشت، رعایت میکرد، از جمله اینکه امام در روزهای دوشنبه و پنجشنبه که به دارالحکومه میرفت، پوششی رسمی داشت؛ اما در هنگام حضور در برابر خداوند، پاکیزهترین و سادهترین پوششها را میپوشید و در هنگام تنهایی نیز لباسی بسیار ساده بر تن میکرد.
در معارف دینی چنین سفارش شده که علاوه بر پوشیدن لباسی آراسته و مرتب، با استفاده از زینتهایی همچون انگشتر بر این آراستگی افزوده شود. امام حسن عسکری(ع) نیز انگشتری خاص به دست میکرد و در بعضی از روایات، نقش انگشتری ایشان، عبارت «سبحان من له مقالید السماوات والأرض» ذکر شده است.
میانهروی یکی از اصول ثابت در سیره حضرات معصومین(ع) بوده است. میانهروی روشیست که بهمثابه ملکهای درونی که مبتنی بر دانش و بینش صحیح باشد، در انسان نهادینه میشود. اعتدال بخشی از روح متعالیست که به افکار و افعال انسان جهت میدهد و براساس مؤلفههایی، او را از آسیبهای اخلاقی که زاییده افراط و تفریط هستند، در امان میدارد.
بر این اساس، حضرات معصومین(ع) نیز مردم را از زیادهروی یا کمکاری پرهیز میدادند و به این ترتیب، زمینه بروز اشتباه در فهم را از بین میبردند و از بروز آسیبهای اخلاقی پیشگیری میکردند. روح حاکم بر زندگی معصومان(ع) همواره توجه به اعتدال و میانهروی بود و امام علی(ع) سیره مؤمن را میانهروی توصیف میکرد: «المؤمن سیرته القصد.»
در قرآن نیز وجود واژگان بیشماری همچون وسط، قسط و عدل بیانگر رعایت اعتدال در آموزههای دینی است. خدای سبحان در تمام تاروپود زندگی مؤمن اعم از مسائل اعتقادی، اخلاقی و رفتاری به میانهروی توجه ویژهای دارد. در چنین تعریفیست که میانهروی چیزی جز حق و امری عینی نیست. اعتدال در پوشش نیز با در نظر گرفتن زمان و وضعیت اقتصادی و اجتماعی در زندگی هر یک از اهل بیت(ع) کاملاً مشهود است. امام حسن عسکری(ع) نیز به لحاظ رعایت اعتدال در محلی همانند مردم لباس میپوشید؛ اما در مکانی دیگر، پوششی متفاوت با مردم داشت. ایشان همیشه طوری لباس بر تن میکرد که نه انگشتنمای افراد شود و نه دستنیافتنی جلوه کند.
یکی از اصولی که سبب ایجاد نظم و انسجام در جامعه اسلامی میشود، مطابقت پوشش با جامعه و عرف است. امام صادق(ع) به یکی از یاران خود به نام عبیدالله بن زیاد چنین توصیه میکند: «خداوند آشکار کردن نعمت را بیش از پنهان نگاه داشتن آن دوست دارد؛ پس جز این نباشد که با بهترین آرایش مرسوم قوم خویش، خود را بیارایی.» بنابر نقل شیخ کلینی، عبیدالله بن زیاد پس از شنیدن این کلام تا هنگام مرگ جز با بهترین شکل و لباس در میان قوم خود ظاهر نشد.
اسلام پوشیدن لباسی را که در جامعه باعث انگشتنما شدن و جلب توجه همگان میشود، توصیه نمیکند؛ خواه این جلب توجه بهوسیله لباسهای مندرس و پاره باشد یا با پوشیدن لباسهایی فاخر و خارج از عرف آن جامعه؛ چرا که در حالت اول باعث خواری مسلمان میشود و در حالت دوم، حالت تکبر و فخرفروشی را در انسان بهوجود میآورد.
شیخ طوسی این روایت را نقل میکند که کامل بن ابراهیم مدنی برای مناظره و گفتوگو خدمت امام حسن عسکری(ع) رسید و لباس سفید و نرمی بر تن ایشان مشاهده کرد. با خود گفت: آیا ولی و حجت خدا لباس نرم و لطیف میپوشد؛ اما به ما امر میکند که (در لباس و غذا) با برادران مواسات کنیم و همردیف آنها باشیم؟ او هنوز چیزی در این خصوص به امام نگفته بود که ایشان در حالی که لبخندی بر لب داشت، آستین خویش را بالا زد و فرمود: «ای کامل! این لباس زیرین برای خداست (که خشن باشد) تا موجب تنپروری و سرکشی تنگ نشود و این لباس رویین برای شماست.»
سادهزیستی و پرهیز از تکلف، یکی از آموزههای مهم دینی برای زیست راحت انسانهاست که در این خصوص آیات و روایات فراوانی وجود دارد. انسان امروز با غفلت از این اصل با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکند. فرهنگ غنی اسلام و سیره حضرات معصومین(ع) مردم را به قناعت و پرهیز از تشریفات و تجملات دعوت میکند. رسول خدا(ص) برای انتخاب پوشش علاوه بر سادگی، به نوع پارچه نیز توجه داشت و پوشیدن لباسهای ساده پنبهای را توصیه میکرد؛ اما تکلف در این زمینه را جایز نمیدانست.
حضرت علی(ع) میفرمود: «لباسهای پنبهای بپوشید؛ چرا که آن لباس پیامبر خداست» اما همواره اذعان میکرد که «من اهل تکلف را دوست ندارم.» البته این سادگی و سادهزیستی اهل بیت(ع) همیشه با رعایت نظم و ترتیب همراه بود.
انسان باید مطابق با شرایط زندگی و شأن خود پوشش مناسبی انتخاب کند. در روایتی از امام باقر(ع) چنین آمده است که شناخت اهل زمان و حفظ شأنیت برای مسلمانان ضرورتی اجتنابناپذیر است. بر این اساس، پوشش فرد نیز با توجه به شرایط زندگی و پوشش غالب منطقه زندگی او انتخاب میشود. بر تن کردن لباس آراسته، مرتب، سالم و در شأن انسان همواره توصیه بزرگان بوده است.
نقل است که افرادی به امام صادق(ع) چنین خرده میگرفتند که چرا لباس شما با لباس حضرت علی(ع) متفاوت است؟ حضرت در پاسخ به آنها چنین میفرمود: «اگر در این دوره، من مانند حضرت علی(ع) بپوشم، مردم مرا دیوانه یا ریاکار میخوانند.»
در دوران امام حسن عسکری(ع) نیز وضعیت اجتماعی و اقتصادی در مقایسه با دوران اولیه ظهور اسلام بهبود یافته بود؛ بنابراین پوشش ایشان نیز متناسب و هماهنگ با اقتضائات این دوران بود. بنا به گزارشهای تاریخی در زمان حیات امام حسن عسکری(ع)، نوع پوشش اعراب دچار تغییراتی شده بود که این تغییرات در پوشش امام نیز انعکاس یافته و از سوی تاریخنگاران گزارش شده است.
در نمونه دیگری از نحوه پوشش امام حسن عسکری(ع) طبق شرایط زمانه خود، روایات چنین نقل کردهاند که ایشان در مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری امام دهم شیعیان، حضرت هادی(ع) در حالی که لباس سفید آسترداری بر تن داشت، گریبانش را چاک زده بود و دنبال پیکر حرکت میکرد. مردم پس از دیدن این صحنه، از گریبان چاکخورده پیراهن امام حسن عسکری(ع) تعجب کرده بودند و با هم به گفتوگو میپرداختند. برخی از آنها با اظهار تردید میگفتند: آیا دیدهاید که یکی از امامان در چنین حالی یقه خود را پاره کند؟ امام عسکری(ع) در جواب این افراد، توقیعی با این مضمون نوشت و ارسال کرد: «ای نادان! تو نمیدانی که این کار چگونه است. همانا موسی بن عمران در مصیبت وفات برادرش هارون، یقه خود را پاره کرد.»
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام