اشراف پژوهشگران قرآنی بر جریانها و سیر تحولات مطالعات قرآنی در اروپا و آشنایی با چهرههای شاخص و فعال بینالمللی در این حوزه، باعث ایجاد فهم بهتری از فضای حاکم بر مطالعات قرآن و حدیث سایر کشورها میشود و به ایجاد و بهبود زمینههای لازم برای تعاملات اندیشهای کمک خواهد کرد. بر این اساس، اسماء جوکار، دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان پژوهشهایی با عنوان «صورتبندی مطالعات قرآن و حدیث در اروپا در دهه اخیر» انجام داده است. آنچه در ادامه میخوانیم، بخش نخست گفتوگوی خبرنگار ایکنا از اصفهان با این پژوهشگر با محوریت مطالعات قرآنی در آلمان است.
آلمان یکی از قطبهای اصلی مطالعات اسلامی در اروپا شناخته میشود که با ترکیب منحصر بهفردی از سنتهای پژوهشی عمیق و روشهای نوین دانشگاهی، جایگاه ممتازی در این حوزه کسب کرده است. امروزه ۳۱ دانشگاه آلمانی با اختصاص ۱۲۱ کرسی تخصصی به پژوهش در حوزه اسلام میپردازند که از این میان، ۱۴ مرکز بهصورت ویژه بر مطالعات قرآنی، حدیث و سیره نبوی متمرکز شدهاند. این گستردگی و تنوع مراکز پژوهشی نشاندهنده توجه ویژه نظام آکادمیک آلمان به مطالعات اسلامی است.
مؤسسه مطالعه دین و فرهنگ اسلام در دانشگاه گوته فرانکفورت جایگاه ویژهای دارد. این مؤسسه در سال ۲۰۰۹ با هدف مشارکت در گفتمان آکادمیک الهیات و بر مبنای پذیرش تکثر دینی، از سوی مرکز مطالعات مذهبی ترکیه (دیانت) شکل گرفت و به همین علت، غالب همکاران و مشاوران پروژههای مطالعاتی و همچنین دانشجویان پسادکترا در این دانشکده، ترکتبار هستند.
مأموریت اصلی این مؤسسه را میتوان در سه محور کلی خلاصه کرد: نخست، توسعه گفتمان آکادمیک در الهیات اسلامی با رویکردی انتقادی و تطبیقی. دوم، تربیت معلمان مجرب برای تدریس معارف اسلامی در مدارس آلمان و سوم، تولید پژوهشهای میانرشتهای که اسلام را در بسترهای مختلف تاریخی و اجتماعی بررسی میکند. در این راستا، محورهای پژوهشی مؤسسه شامل تفسیر تطبیقی قرآن، تاریخ تحولات فکری در جهان اسلام و جامعهشناسی جوامع مسلمان است. در همین راستا، مراکز مطالعاتی مشابهی در چهار دانشگاه گوناگون (فرانکفورت/ گیسن، مونستر/اسنابروک، ارلانگن/ نورنبرگ و توبینگن)، با نامگذاریها و زیرمجموعههای متعدد در حوزه الهیات اسلامی تأسیس شده است.
در میان چهرههای شاخص این مؤسسه، پروفسور عمر اوزسوی در مقام مدیرعامل مؤسسه دین، فرهنگ و مذهب اسلام در این دانشگاه و از استادان مسلمان کرسی الهیات اسلامی در آلمان جایگاه ویژهای دارد. در رویکردهای نوآورانه او در مطالعات قرآنی، چند محور اساسی شامل تفسیر تاریخی قرآن با تأکید بر بستر نزول آیات، نقد روششناسی مفسران کلاسیک با محوریت مسئله ظاهرگرایی و بازتعریف مفاهیم قرآنی با بهرهگیری از زبانشناسی تاریخی، مبرز و برجسته است. دو اثر شاخص اوزسوی، یعنی «فهرست موضوعی سیستماتیک قرآن» و «سنت الله»، نشاندهنده عمق و نوآوری کارهای اوست. اثر نخست طبقهبندی موضوعی از کل قرآن را براساس موضوعات اصلی برای فهم بهتر قرآن ارائه میکند و اثر دوم به بررسی تحول معنایی مفاهیم کلیدی قرآنی پرداخته است که هر دو گامهای مهمی در روششناسی مطالعات قرآنی محسوب میشوند.
این مؤسسه علاوه بر فعالیتهای پژوهشی بنیادین، در زمینههای کاربردی نیز فعال است. طراحی سرفصلهای آموزشی برای مدارس اسلامی آلمان و همکاری با مراکز حوزوی ترکیه در پروژههای تفسیر مدرن، از جمله این فعالیتهاست. چنین اقداماتی نشان میدهد که این مرکز صرفاً به پژوهشهای نظری محدود نمانده و تأثیرات عینی در جامعه اسلامی آلمان داشته است. ترکیب روشهای مدرن علوم انسانی با سنتهای تفسیری کهن، این مؤسسه را به الگویی منحصر بهفرد در مطالعات اسلامی آکادمیک تبدیل کرده است. رویکرد میانرشتهای و توجه همزمان به ابعاد نظری و کاربردی مطالعات اسلامی، از ویژگیهای ممتاز این مرکز محسوب میشود که میتواند برای سایر مراکز پژوهشی نیز الهامبخش باشد.
در میان پژوهشگران ایرانی فعال در مراکز آکادمیک آلمان، نام دکتر آرمین اشراقی در مقام چهرهای شاخص در حوزه مطالعات اسلامی و تاریخ تشیع در این مرکز دیده میشود. این محقق اصفهانی که از دانشآموختگان و استادان دانشگاه گوته فرانکفورت محسوب میشود، با رویکردی میانرشتهای و روششناسی نوین، مسیر تازهای در بررسی متون و تاریخ دینی گشوده است. حوزههای تخصصی او طیف گستردهای از موضوعات را دربرمیگیرد که مهمترین آنها، تاریخ تشیع، الهیات و عرفان شیعی، تفسیر قرآن و بررسی جنبشهای مذهبی ایران، بهویژه جریانهای شیخیه و بابیه را شامل میشود.
از مهمترین فعالیتهای اشراقی، مشارکت در تألیف کتاب «حق خدا و حقوق بشر» نوشته محسن کدیور است. وی علاوه بر مقدمهای تحلیلی، به ترجمه اثر به زبان آلمانی پرداخته است. این کتاب به بررسی رابطه بین حقوق الهی و حقوق بشر، بهویژه در چارچوب اسلام تاریخی میپردازد. این کتاب، جلد هفتم از «مجموعه کتابهای بنیاد جورج قنواتی: تفکر مدرن در جهان اسلام» بهشمار میرود که انتشارات فرایبورگ منتشر کرده است.
ویژگی ممتاز کارهای پژوهشی اشراقی، تأکید بر ضرورت بازخوانی انتقادی متون دینی با توجه به زمینههای تاریخی و اجتماعی آنهاست. این رویکرد به خوبی در نظریه «انتخاب آگاهانه به جای الزام» که درباره احکام دینی مانند حجاب ارائه کرده، نمایان است. از دیدگاه او، بسیاری از احکام اسلامی را باید در چارچوب شرایط خاص اجتماعی دوره ظهور اسلام فهمید، نه بهمثابه دستوراتی مطلق و تغییرناپذیر. این نگاه را میتوان در تحلیلهای او درباره حجاب مشاهده کرد که آن را بیشتر راهحلی اجتماعی برای شرایط آن دوران میداند تا حکمی ثابت و جهانشمول. اشراقی در عرصه عمومی نیز حضوری فعال دارد و دیدگاههای خود را در رسانههای اجتماعی و مباحث مربوط به موضوعاتی مانند حجاب یا بهائیت مطرح میکند.
یکی از جنبههای مهم کار او، توجه به گفتوگوی بینادیانی است. با بررسی سیر تاریخی احکام در ادیان گوناگون، نشان میدهد که چگونه میتوان با نگاهی تاریخی انتقادی به درک بهتری از تحولات فکری در سنتهای دینی دست یافت. در دانشگاه گوته فرانکفورت، پروژههای تحقیقاتی تحت نظر اشراقی در دو مسیر اصلی پیش میرود؛ از یک سو مطالعات تخصصی قرآن و حدیث که شامل تحلیل متون، بررسی تفاسیر و پژوهشهای روایتشناختی میشود و از سوی دیگر، پژوهشهای میانرشتهای که معارف اسلامی را در چارچوبهای جامعهشناختی، تربیتی و کاربردی در جوامع اروپایی بررسی میکند. این دوگانه پژوهشی نشاندهنده تلاش او برای ایجاد پیوند بین سنتهای دینی و مسائل جهان معاصر است.
دانشگاه گوته فرانکفورت با همکاری مؤسسات پژوهشی معتبر آلمانی، دو پروژه نوآورانه در حوزه مطالعات قرآنی و تفسیری پیش میبرد که نشاندهنده تحولی اساسی در روششناسی این مطالعات است.
پروژه کتابشناسی دیجیتال قرآن و تفاسیر آن (Digital Bibliography on the Qur'an and its Interpretation (610 ـ 910)) یکی از آنهاست. این ابتکار علمی جامعترین تلاش برای فهرستبندی و تحلیل منابع قرآنی و تفسیری سه قرن نخست هجری محسوب میشود و با بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال، در حال ایجاد بانک اطلاعاتی یکپارچه از تمامی اسناد موجود در این حوزه است. این مجموعه ارزشمند، نسخههای خطی نادر، کتیبههای پوستی و سنگی، اسناد پاپیروسی، رونوشتهای تاریخی و نسخههای انتقادی را شامل میشود که بسیاری از آنها تاکنون بهصورت پراکنده و غیرمنظم باقی مانده بودند. این پروژه با ارائه تحلیلهای توصیفی و فهرستبندی هوشمند، امکان دسترسی پژوهشگران به گنجینهای بیسابقه از متون کهن قرآنی را فراهم میکند و دریچههای جدیدی برای تحقیقات آینده در این حوزه میگشاید.
از دیگر پروژههای مهم این گروه میتوان به پروژه بلندمدت AIWG Longterm Research Group اشاره کرد؛ Linked Open Tafsīr – Reconstruction of the dynamics(s) of origin of the Koran using network modelling of early Islamic traditions (بازسازی پویاییشناسی خاستگاه قرآن با استفاده از مدلسازی شبکهای سنت اولیه اسلامی) که بهصورت گروهی و با حمایت فرهنگستان اسلام در علم و جامعه (AIWG)، دانشگاه گوته فرانکفورت و با همکاری مشترک دانشگاه گیسن و دانشگاه هومبولت برلین انجام میشود و درصدد بازسازی پوپایی خاستگاه قرآن بهواسطه مدلسازی شبکهای احادیث اسلامی متقدم است.
هدف این پروژه، ایجاد یک پایگاه داده آنلاین براساس مطالب تفسیر طبری محسوب میشود که دادههای آن دربردارنده اطلاعات متعدد تفسیر طبری، شامل روایات تفسیری، روایات سبب نزول، قرائتها، روابط درونمتنی و اجتهاد مؤلف است که به بازسازی شرایط فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و زبانی عصر نزول میانجامد و به کمک ابزار هوش مصنوعی انجام میشود که روند ضبط را به میزان قابل توجهی تسریع میکند. این پروژه تفسیری هوشمند به این دلیل «Linked Open» خوانده میشود که امکان افزودن سایر آثار تفسیری متقدم در زمانهای بعد میسر خواهد بود. اعضا و پژوهشگران این طرح علاوه بر هوشمندسازی، انطباق این اطلاعات را براساس فقه اسلامی، کلام، علوم حدیث، تاریخ تفسیر و سایر علوم قرآنی بررسی خواهند کرد.
افراد زیر در این پروژه همکاری میکنند:
Ömer Özsoy, Projektleiter (تفسیر قرآن)
Sajawel Ahmed, Projektkoordinator (علوم انسانی دیجیتال)
Misbahur Rehman, Koordinator der Datenbankarbeit (حدیثپژوه)
Edin Mahmutovic, Projektmitarbeiter (قرائت قرآن)
Joshua Tischlik, Wissenschaftliche Hilfskraft (علوم انسانی دیجیتال)
Haya Naji, Studentische Hilfskraft (منبعپژوه)
ویژگی ممتاز این پروژه، تلفیق جنبههای فنی با تحلیلهای محتوایی عمیق در چارچوبهای تخصصی علوم اسلامی است. پژوهشگران علاوه بر بهرهگیری از هوش مصنوعی برای تسریع فرایند پردازش دادهها و شناسایی الگوهای پنهان در متون، به تحلیل این دادهها از منظر فقه اسلامی، علم کلام، علوم حدیث، تاریخ تفسیر و دیگر شاخههای علوم قرآنی میپردازند.
این دو پروژه، پیشگامان و نشاندهنده تحولی بنیادین در مطالعات قرآنی معاصر هستند که با تلفیق روشهای سنتی تحقیق و فناوریهای دیجیتال پیشرفته، نهتنها روششناسی این حوزه را دگرگون میکنند، بلکه افقهای جدیدی برای فهم متن قرآن و سیر تاریخی تفسیر آن میگشایند. چنین تلاشهای علمی بینرشتهای میتواند الگویی برای مراکز پژوهشی دیگر در سراسر جهان باشد و استانداردهای تازهای در تحقیقات اسلامی ایجاد کند.
پروژههای پسادکترا نیز در این دانشگاه در دو گروه، شامل پروژههای قرآنی و حدیثی، حول تفاسیر و تحلیل متنی قرآن و روایات و همچنین موضوعات حول معارف اسلامی و رویکرد میانرشتهای و کاربردی در مطالعات اسلامی تعریف میشود. پروژههای پسادکترای شاخص این دانشگاه، شامل «بازسازی شفاهی و شنیداری قرآن در فضای تاریخی عصر نزول»، «گونهشناسی شیوههای قرائت قرآن با تمرکز بر خاستگاه زمانی و مکانی هرکدام و استقرار نمونههای متنی»، «دگردیسی محمد از انسان به ابرانسان» و همچنین «خطابها و ساختار محاورهای در قرآن» است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام