«در مسیر مهر، بهسوی نور» عنوان پروندهای خبری، تحلیلی است که میکوشد مرجعی برای بازتاب نیکیهایی باشد که در پیرامون ما و در گوشه و کنار شهر و دیارمان جریان دارد و ما را بهسوی ساختن جهانی روشنتر رهنمون میکند. «در مسیر مهر» به انگیزه اصلی این اقدامات اشاره دارد که بر محور محبت به خلق خدا بنا شده است و «بهسوی نور» هدف نهایی این مسیر را نشان میدهد که ساختن جامعهای نورانی مبتنی بر رضایت پروردگار است. شماره پنجم این پرونده به آثار و موانع احسان و نیکوکاری از منظر امیرالمؤمنین علی(ع) اختصاص دارد.
احسان و نیکوکاری در آموزههای دین اسلام جایگاهی محوری و بنیادین دارد. لغتدانان احسان را به معنای نیکیکردن و بر را به معنای نیکوکاری دانستهاند. سیره عملی حضرت علی(ع) نیز گواه بر اهتمام ایشان به پاسداری از این اصل حیاتی است؛ همچنین کتاب گرانسنگ نهجالبلاغه، گنجینهای ارزشمند در زمینه ایثار و گسترش فرهنگ نیکوکاری محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
از منظر بینش ناب علوی، احسان و نیکوکاری مشتمل بر آثار متعالی و پیامدهای ارزشمندی است که زیست فردی و اجتماعی انسان را تحتتأثیر قرار میدهد. بر پایه سخنان گهربار حضرت علی(ع)، این آثار را میتوان در محورهای ذیل ملاحظه کرد:
نخست آنکه نیکوکاری، ضامن مصونیت از خواری و ذلت است: «وَ صَنَائِعَ الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ الْهُونِ أَفِيضُوا فِي ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الذِّكْرِ؛ نیکیها و اعمال خیر را پیگیر باشید، زیرا آنها از جایگاههای خواری جلوگیری میکنند. در ذکر خدا بسیار بکوشید که آن بهترین ذکر است.» بدیهی است که فرد نیکوکار در بین مردم همواره عزت و احترام خاصی دارد و هیچگاه از سوی دیگران مورد بیحرمتی و تحقیر قرار نمیگیرد.
اثر دیگر احسان از نظر مولا آن است که زمینهساز اصلاح امور زندگی میشود: «مَنْ أَصْلَحَ سَرِيرَتَهُ أَصْلَحَ اللَّهُ عَلَانِيَتَهُ وَ مَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ كَفَاهُ اللَّهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ وَ مَنْ أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَحْسَنَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ؛ هر کس باطن خود را اصلاح کند، خداوند آشکار او را اصلاح میکند و هر کس برای دینش کار کند، خداوند کار دنیایش را کفایت میکند و هر کس میان خود و خدا را نیکو کند، خداوند میان او و مردم را نیکو میگرداند.» شاید همه ما در اطراف خود افراد خیر و نیکوکاری مشاهده کردهایم که امورات زندگی آنان بهخوبی کفایت میشود و زیستی شرافتمندانه و مطلوب تجربه میکنند.
برکت سوم احسان آن است که مایه قبولی اعمال در پیشگاه الهی بهشمار میرود: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِيَةٌ؛ پس عمل کنید که عمل نیک بالا برده میشود و توبه سودمند است و دعا شنیده میشود و آرامش برقرار و قلمهای فرشتگان در جریان است.»
حضرت علی(ع) در خطبه ۸۳ نهجالبلاغه، پیامد دیگر احسان را تضمین دستیابی به بهشت ابدی معرفی میکند: «فَكَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَابًا وَ نَوَالًا وَ كَفَى بِالنَّارِ عِقَابًا وَ وَبَالًا وَ كَفَى بِاللَّهِ مُنْتَقِمًا وَنَصِيرًا؛ پس بهشت برای پاداش و بخشش کافی و دوزخ برای کیفر و عذاب کافی و خدا برای انتقامگرفتن از ستمگران و یاریدادن به مظلومان کافی است.» همچنین ایشان در نامه ۳۱ نهجالبلاغه، ماندگاری و بقای عمل صالح را اثر دیگر احسان دانسته است: «الْخَيْرُ لَا يَفْنَى؛ خیر و نیکی هرگز نابود نمیشود.»
پیامد ششم آنکه احسان وسیلهای برای پاککردن گناهان از نامه عمل و سبب زوال بدیها و گناهان است: «الْإِسَاءَةُ يَمْحَاهَا الْإِحْسَانُ؛ بدی را نیکی محو میکند.» جلب رحمت واسعه الهی از دیگر آثار احسان از منظر امام علی(ع) است: «مَعَ الْبِرِّ تَدُرُّ الرَّحْمَةُ؛ همراه نیکوکاری، رحمت الهی جاری میشود.» امام برکت هشتم احسان را این میداند که نیکوکاری افزاینده مجد و عظمت انسانی است: «بِالْإِحْسَانِ وَ تَغْمِدُ الذُّنُوبِ بِالْغُفْرَانِ يَعْظُمُ الْمَجْدُ؛ با نیکوکاری و پوشاندن گناهان با آمرزش، بزرگی و عظمت فزونی مییابد.» افزون بر این، نیکوکاری تسخیرکننده دلهای مردمان است: «بِالْإِحْسَانِ تَمْلِكُ الْقُلُوبَ؛ با نیکوکاری دلها را به تسخیر خود درمیآوری.» همیشه چنین بوده است که خیران و نیکوکاران هر جامعه در قلب مردم جای داشتهاند؛ مردم از صمیم قلب آنها را گرامی میدارند و دعاگویشان هستند.
امیرالمؤمنین(ع) اثر دیگر احسان را آن میداند که ضامن دریافت پاداش الهی است: «لِكُلِّ حَسَنَةٍ ثَوَابٌ؛ برای هر نیکی پاداشی است.» همچنین نیکوکاری در نظر مولا جامع جمیع خیرات و نیکیها و زمینهساز ایجاد مودت و محبت است: «جَمَاعُ الْخَيْرِ فِي اعْمَالِ الْبِرِّ؛ همه خیر و نیکی در انجام کارهای نیک است.» در نامه ۳۱ نهجالبلاغه نیز چنین بیان میکند: «سَبَبُ الْمَحَبَّةِ الْإِحْسَانُ؛ احسان و نیکوکاری سبب محبت و دوستی است.» برکت در عمر و آوازه نیک نیز از دیگر آثار این عمل خداپسند است: «كَثْرَةُ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ تَزِيدُ فِي الْعُمُرِ وَ تَنْشُرُ الذِّكْرَ؛ فراوانی انجام کار نیک بر عمر میافزاید و آوازه نیک را میگستراند.» به این ترتیب، آثار و برکات وسیع نیکوکاری در کلام مبارک امیرالمؤمنین(ع) از چنان گستره و عمقی برخوردار است که از نزول رحمت و برکات الهی تا ایجاد الفت و محبت و از برکت در عمر تا نیکنامی را دربرمیگیرد و سعادت دنیوی و اخروی انسان را تأمین میکند.
حضرت علی(ع) همواره همگان را به انجام احسانی فراتر از نیکی فرد مقابل توصیه میکرد. ایشان در بیانی نورانی میفرماید: «هرگاه دست احسانی بهسوی تو دراز شد، آن را با احسانی افزونتر پاداش ده.» با این حال، طبیعی است که برخی افراد بهدلیل ضعف در ایمان و نقص در اخلاق، موفق به انجام چنین احسانی نمیشوند. حضرت علی(ع) برای جاماندگان از برکت انجام نیکوکاری نیز توصیههایی دارد و آنها را از موانعی که سبب محققنشدن احسان میشود، آگاه میکند. در منظومه فکری امام موانع ذیل مطرح شده است:
دنیاپرستی: امام(ع) یکی از موانع انجام احسان و نیکوکاری نسبت به دیگران را دنیادوستی و مالاندوزی دانسته است؛ ایشان در خطبه ۲۳۰ چنین هشدار میدهد: «وَ لَا تَغْرَنَّکُمُ الدُّنْیَا کَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ... فَاحْذَرُوا الدُّنْیَا فَإِنَّهَا غَدَّارَةٌ غَرَّارَةٌ خَدُوعٌ...؛ دنیا شما را مغرور نکند، چنانکه پیشینیان را فریفت... از دنیا بپرهیزید که حیلهگر و فریبنده و نیرنگباز است.»
بخل و حرص: مؤمن واقعی آنچنان به رحمت خدای بزرگوار ایمان دارد که هیچگاه ترسی از آینده و حزنی از گذشته بر دل ندارد. بر این اساس است که امام علی(ع) یکی دیگر از عوامل انجامندادن خیرات را ترس، بخل و حرص ناشی از بیاعتمادی به خدای جهانیان میداند. ایشان در تحلیل این مانع میفرماید: «فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّی یَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ؛ همانا بخل و ترس و حرص، غرایز گوناگونی هستند که ریشه همه آنها بدگمانی به خداست.»
منتگذاردن: پس از آنکه مؤمنان با توفیق و مدد الهی، موفق به انجام نیکوکاری و احسان شدند، باید این عمل صالح خود را حفظ و حراست کنند، چراکه بعد از انجام نیکوکاری، این عمل در معرض خطر نابودی بهواسطه منتگذاردن است. امام(ع) در نامه ۵۳ با صراحت چنین میفرماید: «فَإِنَّ الْمَنَّ یُبْطِلُ الْإِحْسَانَ؛ منتگذاری پاداش نیکوکاری را از بین میبرد.»
غفلت از گذرابودن عمر: یکی دیگر از موانع پیش روی انسان در انجامندادن خیرات، بیتوجهی نسبت به زندگی کوتاه دنیوی و محدودبودن عمر انسان است. علی بن ابیطالب(ع) با بیان شیوای خود هشدار میدهد: «فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِی نَفَسِ الْبَقَاءِ... قَبْلَ أَنْ یَخْمُدَ الْعَمَلُ وَ یَنْقَضِیَ الْأَجَلُ؛ پس عمل کنید در حالی که در نفس بقا هستید... پیش از آنکه چراغ عمل خاموش شود و اجل به پایان رسد.»
یکسانانگاری نیکوکار و بدکار: امام علی(ع) در نامه ۵۳ تذکر مهمی برای مدیریت جامعه مطرح میکند و آن تشویق نیکوکار و ترویج و تبلیغ نیکوکاری است. ایشان حاکم جامعه اسلامی را از نگاه یکسان داشتن به نیکوکار و خطاکار پرهیز میدهد و این اصل تربیتی را چنین بیان میفرماید: «فَإِنَّ فِی ذَلِکَ تَزْهِیدًا لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِی الْإِحْسَانِ؛ زیرا این کار (یکسانانگاری) باعث بیرغبتی نیکوکاران در نیکوکاری میشود.»
در گستره بینش علوی، نیکوکاری چنان جامعالاطراف است که مصادیق متعددی را دربرمیگیرد؛ از فریادرسی ستمدیدگان و پیوند با خویشاوندان گرفته تا نیکی به پدر و مادر، که هر یک جلوهای از این حقیقت تابناک محسوب میشود. این فضیلت والا برکات ژرف و گستردهای نظیر اصلاح امور زندگی، نزول رحمت الهی، تسخیر دلهای مردمان، استحقاق پاداش اخروی و... را شامل میشود. نیکوکاری در سامانه اندیشه علوی فقط توصیهای اخلاقی نیست، بلکه محوری اساسی در مهندسی حیات فردی و اجتماعی است که تحقق آن، جامعه انسانی را به سرمنزل کرامت و سعادت رهنمون میکند.
انتهای پیام