تاریخ تشیع شاهد ظهور عالمانی ژرفاندیش بوده که در دورههای بحران، مسیر هویت فکری و اجتماعی شیعه را حفظ و حراست میکردند. شیخ مفید (۳۳۶ ـ ۴۱۳ قمری) از جمله این چهرههای تابناک است. او در عصری میزیست که اگرچه آزادی بیان علمی وجود داشت، اما وحدت فکری از میان رفته بود. جامعه علمی آن روزگار شاهد انحرافهای فکری و اخلاقی بود و مدعیان اصلاح، هر یک با تمسک به حکمت یونانی، عرفان هندی یا تصوف، مکاتب انحرافی را تبلیغ میکردند. در چنین شرایطی، شیخ مفید قیامی فکری آغاز و در مقام پیشقراول بیداری اسلامی، نقشی بیبدیل در تثبیت هویت مستقل مکتب اهل بیت(ع) ایفا کرد. بازخوانی میراث او، بهویژه در مواجهه با تهدیدات امروزی علیه مکتب تشیع میتواند الگویی ارزشمند در نحوه کنشهای سیاسی و اجتماعی محسوب شود.
برای درک جایگاه رفیع شیخ مفید، بهترین گواه، میراث مکتوب او و گزارشهای معاصرانش است. نجاشی، یکی از شاگردان برجسته شیخ مفید و از علمای صاحبنام رجال و کتابشناسی شیعه، در کتاب «الفهرست» با تجلیل از استاد خود، او را با عنوان «شیخنا» و «استادنا» میستاید و مینویسد: «فضل شیخ مفید مشهورتر از آن است که به وصف آید.»
نجاشی در ادامه، فهرستی پربار از تألیفات شیخ مفید ارائه میدهد که از جمله آنها میتوان به این آثار اشاره کرد: «رساله المقنعه» در معرفی اسلام از جنبههای اعتقادی و فقهی، «الافصاح فی الامامه»، «الارشاد»، «الفصول المختارة من العیون و المحاسن»، «نقض المروانیه» و... . نکته قابل توجه در گزارش نجاشی، برشمردن نزدیک به ۲۰۰ عنوان کتاب از شیخ مفید است که دامنهای وسیع از علوم اسلامی را دربرمیگیرد. اگرچه بخشی از این گنجینه در گذر زمان از میان رفته، اما بسیاری از آثار شیخ مفید تا امروز باقی مانده و در قالب مجموعههای ارزشمند به جامعه علمی عرضه شده است.
بررسی عناوین آثار شیخ مفید، دو محور اصلی تلاشهای علمی او را آشکار میکند: فقه و کلام. شیخ مفید در عصر خود، فقیهی مبرز و صاحب سبک بود. کتاب «المقنعه» او که اثری مشتمل بر مباحث فقهی، اعتقادی و کلامی است، شهرتی ویژه دارد. تأثیر این کتاب بهحدی بود که یکی از شاگردان نامدارش، شیخ طوسی بخش فقهی «المقنعه» را نقشه و چارچوبی برای تألیف دو کتاب سترگ حدیثی خود، یعنی «تهذیب الاحکام» و «الاستبصار» قرار داد؛ دو کتابی که در زمره «کتب اربعه» شیعه قرار گرفت و اساس فقه استدلالی شیعه بر آنها استوار شده است. این امر بهخوبی نشان میدهد که فقه شیخ مفید چگونه بستری برای تولد ماندگارترین متون حدیثی شیعه فراهم آورد. از دیگر آثار فقهی و اصولی او میتوان به «اصول الفقه»، «مناسک الحج»، «المتعه» و «مختصر مناسک الحج» اشاره کرد.
بخش اعظم میراث مکتوب شیخ مفید به علم کلام اختصاص دارد. دانش کلام به دفاع عقلانی از باورهای یک مکتب و تبیین آن میپردازد. شیخ مفید در درجه اول، متکلمی توانمند و صاحب مکتب شناخته میشود؛ چنانکه هم مخالفان و هم موافقان، او را با این عنوان میشناختند. آثار کلامی شیخ مفید، پاسخی استوار در برابر شبهات و انحرافات عقیدتی عصر او بود و نقش شیخ در بسط مباحث عقلی در تفکر شیعه، میراثی ماندگار برای قرون پس از خود به جا گذاشت.
برای درک تحولات سیاسی و حکومتی که شیخ مفید بنیانگذاری کرد، باید به جایگاه رفیع و بیبدیل او در آن عصر توجه داشت. ابنندیم در کتاب مرجع «الفهرست» به این حقیقت بهروشنی اشاره میکند و مینویسد: «ریاست متکلمان در عصر و زمانه ما به شیخ مفید رسیده است و احدی با او به مناظره برنمیخیزد، مگر اینکه مغلوب میشود.» این جایگاه ممتاز هنگامی اهمیت تاریخی خود را بیشتر نشان میدهد که بستر جغرافیایی، فکری فعالیت او را در نظر آوریم.
بغداد در قرن چهارم و پنجم هجری، کانون مواجهه جریانهای اصلی اسلامی بود. در این مرکزیت تمدنی، دو مکتب کلامی اهل سنت، یعنی اشاعره به رهبری قاضی ابوبکر باقلانی و معتزله به ریاست قاضی عبدالجبار حضور داشتند و شیخ مفید نیز در جایگاه رئیس و سخنگوی مذهب شیعه امامیه در بغداد ایفای نقش میکرد. طبیعی بود که در چنین محیط پویا و چالشبرانگیزی، بحثها و مناظرات علمی مذهبی فراوانی رخ میداد.
گزارشهای تاریخی گواهی میدهد که شیخ مفید در این مجادلات فکری، همواره پیروز میدان بود. این برتری علمی و اقناعی او که مشروعیت فکری فرقههای رقیب را به چالش میکشید، تا آنجا پیش رفت که موجب شد حکومت وقت، دو بار او را از بغداد تبعید کند. با این وجود، هر بار بهدلیل جایگاه بیبدیل و احترام عمومی، با شکوه تمام به بغداد بازگردانده شد و به فعالیتهای تأثیرگذار خود ادامه داد.
این وقایع نه صرفاً درگیری علمی شخصی، بلکه نشاندهنده نقش شیخ مفید در تحولات سیاسی و حکومتی بود. توانمندی فقهی و کلامی او که در مناظرات متجلی میشد، به مکتب شیعه هویتی مستحکم، مستدل و عمومی بخشید. این امر عملاً اقتدار فکری جریانهای مسلط را به چالش کشید و ظرفیتی جدید برای حضور و تأثیرگذاری اجتماعی و سیاسی شیعیان در ساختار حکومتی آن عصر ایجاد کرد. پیروزی در این عرصه، پایههای مشروعیتبخشی به حکومتهای وقت را متزلزل میکرد و نشان میداد که مکتب اهل بیت(ع) نهتنها در حاشیه، که در کانون فکر و قدرت حاضر است و میتواند برای جامعه اسلامی الهامبخش و رهبریکننده باشد.
اندیشه میانهرو و عقلانی شیخ مفید الگویی بسیار مؤثر برای تقریب مذاهب اسلامی محسوب میشود. کلید درک این موضوع در تحلیل روششناسی او در مواجهه با اندیشههای رقیب نهفته است. بررسی آثار کلامی شیخ مفید نشان میدهد که بخشی از تألیفات او به طرح و دفاع از باورهای خاص شیعی اختصاص دارد. برای نمونه، میتوان به کتاب «ایمان ابیطالب» اشاره کرد که پاسخی استدلالی به شبهه کافر بودن ابوطالب است. همچنین، آثاری چون «الرد علی الجاحظ العثمانیه» و «نقض الفضیلة المعتزله» و نیز رسالاتی مانند «النقض علی علی بن عیسی الرمانی» و «النقض علی ابی عبدالله البصری» گواهی میدهند که این عالم بزرگ در عرصه نقد عقاید مخالفان، چابک و قوی ظاهر شده است.
با این حال، نکته کلیدی اینجاست که شیوه او در این تقابل، صرفاً جدلی و تخریبی نبود، بلکه مبتنی بر استدلال عقلانی و منطقی بود. این رویکرد، خود پایهای برای گفتوگوی علمی فراهم میآورد. زمانی که مناقشات از سطح تعصبات کور به عرصه برهان و استدلال منتقل شود، امکان فهم مشترک و شناسایی نقاط افتراق و اشتراک واقعی فراهم میشود. این دقیقاً همان روشی است که میتواند امروزه نیز الهامبخش مناظرات علمی و سازنده بین مذاهب باشد.
اما آنچه نماد واقعی اتحاد عملی محسوب میشود، واقعه تشییع پیکر شیخ مفید است. شیخ طوسی گزارش میکند: «روزی که ایشان فوت کرد، در تشییع جنازهشان خیل عظیمی از جمعیت مخالف و موافق حضور یافتند که همه محزون بودند.» این صحنه، گواهی انکارناپذیر بر جایگاه علمی و اخلاقی شیخ مفید است که حتی دشمنان فکری او را وادار به احترام میکرد. این میراث نشان میدهد که اتکا بر استدلال، ادب در گفتوگو و تقویت سرمایه اجتماعی میتواند مسیر را برای نزدیکی فکری و اتحاد عملی میان مسلمانان، فارغ از اختلافات مذهبی هموار کند.
میراث فکری شیخ مفید برای نسل کنونی، از دو جنبه دارای اهمیتی بنیادین است: تأکید بر خردورزی و تبیین هویت اعتقادی. میراث اول شیخ، تلفیق عقل و نقل بهمثابه الگویی برای اجتهاد پویا بود. یکی از برجستهترین دستاوردهای شیخ مفید، بسط مباحث عقلی در کالبد تفکر شیعی بود. در تقسیمبندی تاریخی، مکتب فکری او در بغداد را به عقلگرایی میشناسند که در مقابل مکتب فقهی قم نمایان بود که بر نقلگرایی تکیه داشت. هنگامی که شیخ صدوق، یکی از بزرگان مکتب فقهی قم در کتاب «الاعتقادات» باوری مبتنی بر نقل عرضه کرد، شیخ مفید در مواجههای کاملاً عالمانه و سازنده، کتاب «تصحیح الاعتقادات» را در نقد و بررسی آرای وی نگاشت.
این اقدام، نه تقابلی تخریبی، که نمونهای از پالایش درونمذهبی با ابزار عقل بود. این میراث گرانقدر به ما میآموزد که در علوم اسلامی، اعم از کلام، تفسیر و حدیث میتوان در عین وفاداری به متون اصیل دینی (نقل صحیح)، از مایههای مستحکم عقلانی بهره جست. شیخ مفید هرگز به زیر پا گذاشتن قرآن و حدیث متهم نبود، بلکه همواره مفتخر به این بود که عقلانیت را بهصورتی برجسته در استنباطهای فقهی، تاریخی و کلامی خود وارد کرده است. این روش، الگویی زنده برای نسل امروز است تا در مواجهه با مسائل نوپدید، رویکردی اجتهادی، پویا و مستدل پیشه کند.
میراث دوم شیخ مفید، استحکامبخشی به هویت اعتقادی در عصر تردید بود. در دورهای که باورهای دینی از سوی جریانهای فکری مختلف به چالش کشیده میشود، آثار شیخ مفید، بهویژه آن دسته که صبغهای تاریخی و کلامی دارد، اهمیتی دوچندان مییابد. این متون، پاسخی استوار و منسجم برای اثبات امامت و تبیین جایگاه تشیع در منظومه معرفتی اسلام ارائه میدهد.
در این زمینه، کتاب «الارشاد» او که از تأثیرگذارترین متون در شناخت امامت شیعی است، به همه جویندگان حقیقت، اعم از شیعه و غیرشیعه توصیه شده است. این اثر صرفاً کتابی تاریخی نیست، بلکه متنی است که با استناد به منابع معتبر، «حجتهای خدا» را به مخاطب میشناساند و هویت شیعی را بر پایهای استوار بنا مینهد. برای نسل امروز که در دریای اطلاعات ضدونقیض غوطهور است، چنین متون اصیل، بنیادین و ریشهداری، همچون لنگرگاهی مطمئن عمل میکند و مطالعه آن برای رسیدن به شناختی درست و مصونماندن از انحرافات ضروری است.
انتهای پیام