کد خبر: 4324570
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۴۰۴ - ۱۳:۴۹
یادداشت

مفهوم چند لایه باران در قرآن کریم

قرآن کریم برای پدیده‌ای طبیعی مانند باران، 9 تعبیر متنوع به‌کار می‌برد که هر تعبیر، بار معنایی، عاطفی و کارکردی خاص خود را دارد و علاوه بر اینکه زاویه‌ای متفاوت از ارتباط خدا، انسان و طبیعت را روشن می‌کند، نشان می‌دهد که قرآن با زبانی چندلایه و هدفمند به پدیده‌ باران می‌نگرد.

بارش بارانموضوع تأثیر عوامل معنوی بر پدیده‌های طبیعی، از دیرباز در کانون توجه اندیشه‌های بشری قرار داشته است. باور به نقش کنش‌های انسانی بر رویدادهای جهان عینی، در متن اعتقادات اقوام و ادیان گوناگون حضوری پررنگ دارد. در این میان، بارش باران، یکی از حیاتی‌ترین رویدادهای طبیعی، پیوندی ژرف با این انگاره برقرار کرده است. باران، سرچشمه‌ آب و بن‌مایه‌ حیات، همواره در شکل‌گیری تمدن‌ها اولین نقش را داشته و از این رو، جایگاهی محوری در منظومه‌ فکری و دینی انسان یافته است. 

قرآن کریم در جایگاه کتاب هدایت، نگاهی جامع و بسیط به پدیده‌های طبیعی دارد. این متن مقدس افزون بر توصیف کارکردهای مادی باران در چرخه‌ حیات، مانند زنده‌کردن زمین، رویاندن گیاهان و تأمین آب آشامیدنی، آن را نشانه‌ای از قدرت و نعمت الهی می‌شمرد و مردمان را به تدبر در آن فرامی‌خواند: «وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ؛ و از آسمان آبی پربرکت نازل کردیم و به‌وسیله آن باغ‌ها و دانه‌هایی را که درو می‌کند، رویاندیم.» (سوره ق، آیه ۹) با این حال، نگاه قرآن به باران به جنبه‌های طبیعی آن منحصر نیست. 

هدف غایی قرآن، هدایت انسان به سمت کمال و تربیت اوست. از این منظر، هر آیه آن، حتی آن‌گاه که درباره‌ پدیده‌های طبیعی باشد، در این مسیر طرح می‌شود. بنابراین، هنگامی که قرآن از عوامل مؤثر در نزول باران سخن می‌گوید، فقط به عوامل فیزیکی و هواشناختی بسنده نمی‌کند؛ بلکه در لابه‌لای آیات، اشاره‌هایی وجود دارد که از نقش و تأثیر عاملی دیگر، ورای عوامل مادی در این فرآیند خبر می‌دهد. این عامل را می‌توان با عنوان کلی «عوامل معنوی» دسته‌بندی کرد؛ عواملی که در باورها، اخلاق و اعمال انسانی ریشه دارند و از دیدگاه قرآن می‌توانند بر نظام طبیعت و از جمله بارش باران تأثیرگذار باشند. بر این اساس، یادداشت پیش رو در دو شماره به تبیین عوامل معنوی مؤثر در نزول باران از منظر قرآن کریم می‌پردازد.

تعابیر قرآن برای باران 

قرآن کریم با بهره‌گیری از ادبیاتی غنی و معنادار، پدیده‌ باران را با واژگانی متنوع و در بافت‌های گوناگون بیان کرده است. این تکثر واژگانی تصادفی نیست؛ هر تعبیر، بار معنایی، عاطفی و کارکردی خاص خود را دارد و زاویه‌ای متفاوت از ارتباط خدا، انسان و طبیعت را روشن می‌کند. بررسی این تعابیر، فهم ما را از منظومه‌ فکری قرآن درباره‌ پدیده‌‌ای طبیعی عمق می‌بخشد؛ همچنین مقدمه‌ای ضروری برای درک نسبت میان کنش معنوی انسان و واکنش جهان طبیعی است. مهم‌ترین واژگان قرآنی مرتبط با باران، با استناد به منابع لغت و تفاسیر معتبر و با توجه به کارکرد و بسامد آن‌ها در قرآن از این قرار است: 

مَطَر 

واژه‌ «مَطَر» پرکاربردترین اصطلاح قرآنی برای باران است و از دیدگاه لغوی، به معنای عام باران به‌کار می‌رود. در قرآن، این واژه دارای کارکردی دوگانه است؛ گاه در معنای مثبت و نعمت و بیشتر در معنای منفی و یکی از ابزارهای عذاب الهی. برای نمونه، در داستان قوم نوح آمده است: «فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ، وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَىٰ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ؛ در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پی‌درپی گشودیم و زمین را شکافتیم و چشمه‌های زیادی بیرون فرستادیم و این دو آب به اندازه مقدر با هم درآمیختند.» (سوره قمر، آیات ۱۱ و ۱۲) که نزول آب، مقدمه‌ عذاب است.

همچنین در وصف عذاب قوم لوط می‌فرماید: «وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ؛ سپس بارانی بر سر آن‌ها باراندیم و چه بد است باران انذارشدگان.» (سوره شعراء، آیه ۱۷۳) بر این اساس، دوگانگی در تعبیر این واژه نشان می‌دهد که از منظر قرآن، یک پدیده‌ طبیعی واحد می‌تواند بسته به شرایط و مخاطب، تجلی رحمت یا مجازات باشد. 

غَیْث 

در مقابل، واژه‌ «غیث» تقریباً همواره حامل بار معنایی مثبت و امیدبخش است. این واژه، اسمی خاص برای بارانی است که پس از خشکسالی و ناامیدی می‌بارد و گشایش‌آفرین است. راغب اصفهانی در «المفردات» آن را نعمتی می‌داند که پس از احتیاج شدید می‌آید. کارکرد قرآنی این واژه مؤید این معناست. برای نمونه، در آیه‌ ۲۸ سوره‌ شوری، نزول غیث پس از یأس مردم بیان شده است: «وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا؛ او کسى است که باران سودمند را پس از آنکه مأیوس شدند، نازل مى‌کند.» همچنین در داستان حضرت یوسف(ع)، بارش غیث پس از خشکسالی، عامل فراوانی و نعمت می‌شود. این واژه نماد رحمت خاص و پاسخ الهی به دعا و اضطرار بندگان است. 

طَلّ 

این واژه فقط یک بار در آیه‌ ۲۶۵ سوره‌ بقره ذکر شده است: «وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ؛ و مثل کسانی که اموالشان را برای طلب خشنودی خدا و استوارکردن نفوسشان انفاق می‌کنند، مانند بوستانی است در جایی بلند که بارانی تند به آن برسد، در نتیجه میوه‌اش را دوچندان بدهد و اگر باران تندی به آن نرسد، باران ملایمی می‌رسد و خدا به آنچه انجام می‌دهید، بیناست.»

لغویانی مانند فراهیدی در «العین» و راغب اصفهانی، آن را به معنای باران ضعیف، شبنم، یا بارانی میان شبنم و باران معمولی دانسته‌اند. در این آیه، واژه‌ «طلّ» در تمثیلی زیبا برای بیان اثرپذیری تدریجی و عمیق یک باغ از نم باران به‌کار رفته است، نه برای توصیف مستقیم رخدادی اقلیمی. 

وَابِل 

واژه‌ «وابل» به معنای باران شدید و دانه‌درشت است. این تعبیر نیز دو بار در آیات ۲۶۴ و ۲۶۵ سوره‌ بقره در قالب تمثیل آمده است. فراهیدی آن را «بارانی که دانه‌های آن درشت است» و راغب اصفهانی آن را «باران شدید» معنا کرده‌اند. کاربرد تمثیلی آن مانند کاربرد واژه طلّ نشان می‌دهد که قرآن از ویژگی‌های فیزیکی باران (سبکی، شدت و دوام) برای انتقال مفاهیم تربیتی و عقیدتی بهره می‌برد. 

وَدَق 

واژه‌ «ودق» دو بار در قرآن کریم (آیات ۴۳ سوره‌ نور و ۴۸ سوره‌ روم) ذکر شده است. درباره معنای دقیق آن میان اهل لغت و مفسران اختلاف نظر وجود دارد. فراهیدی آن را به معنای باران کلی و شدید می‌داند. راغب اصفهانی با توجه به قرینه‌ لفظی، آن را به «آبی که به شکل غبار از بین ابر خارج می‌شود» تعبیر کرده است. مصطفوی نیز ضمن پذیرش معنای نزول باران، معنای «ابر» را مناسب‌تر می‌داند. در مقابل، تفسیر نمونه این عقیده را رد می‌کند و می‌پذیرد که مراد، «دانه‌های باران است که از خلال ابرها بیرون می‌آیند»؛ زیرا آنچه نشانه‌ عظمت پروردگار محسوب می‌شود، همان دانه‌های زندگی‌بخش باران است، نه ذرات غبار.

این اختلاف در آیه‌ ۴۸ سوره روم مشهود است: «اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ؛ خداست که بادها را می‌فرستد تا ابری را برمی‌انگیزد، پس آن را در آسمان آن‌گونه که بخواهد، می‌گستراند و به‌صورت بخش‌بخش و پاره‌های مختلف درمی‌آورد، پس باران را می‌بینی که از لابه‌لای آن بیرون می‌آید و چون آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد، می‌رساند، آن‌گاه شادمان و خوشحال می‌شوند.» به هر ترتیب، با توجه به بافت آیات که بیانگر نعمت و عظمت الهی است، کارکرد این واژه در قرآن مثبت ارزیابی می‌شود. 

صَبّ 

واژه‌ «صبّ» یک مرتبه در آیه‌ ۱۹ سوره‌ بقره آمده است: «أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ...» فراهیدی آن را به معنای «باران» یا «ابر باران‌زا» می‌داند. راغب اصفهانی آن را ابری می‌داند که ویژه باران مفید است. برخی نیز آن را به معنای مطلق نزول باران دانسته‌اند. در این آیه، این واژه در آغاز تمثیلی طولانی برای توصیف حال کافران به‌کار رفته است و برخی مفسران مانند طبرسی، آن را استعاره‌ای برای جهل و باران گمراهی دانسته‌اند. 

مَاء 

واژه‌ عام «ماء» (آب) بیش از 20 بار در قرآن، با استناد به قرینه‌هایی مانند فعل «أنزلنا» یا هم‌نشینی با واژه‌ «سماء» به معنای باران به‌کار رفته است. این قرینه‌ها در آیات متعددی مانند «وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا» (سوره فرقان، آیه ۴۸) و «وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً» (سوره نحل، آیه ۱۰) آشکار است. این کاربرد، باران را سرچشمه‌ نخستین و حیات‌بخش همه‌ آب‌های زمین معرفی می‌کند. 

رِزق 

در بعضی از آیات قرآن، باران با عنوان «رزق» (روزی) از آسمان معرفی شده است. در این آیات، کلمه‌ رزق با فعل «أنزل» یا واژه‌ «سماء» آمده است، مانند «هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ رِزْقًا وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ؛ او كسی است كه آيات خود را به شما نشان می‌دهد و از آسمان برای شما روزی با ارزشی می‌فرستد، فقط كسانی متذكر اين حقايق می‌شوند كه به سوی خدا بازگردند» و نیز آیه «وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ؛ و رزق شما و آنچه به آن وعده داده می‌شوید، در آسمان است.» (سوره ذاریات، آیه ۲۲)

مفسران در این موارد، گاهی مستقیم رزق را به باران تفسیر کرده‌اند. علت این تعبیر آن است که باران سبب رویش گیاهان و روزی موجودات می‌شود. بنابراین، از باب نامیدن سبب به اسم مسبب، «رزق» نامیده شده است. این نگاه، باران را فراتر از پدیده‌‌ای فیزیکی، مجرای روزی‌رسانی الهی معرفی می‌کند. 

بَرَکَات 

برخی مفسران مراد از «برکات» در آیه‌ ۹۶ سوره‌ اعراف، «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» را نعمت‌های آسمانی از جمله باران‌های پربرکت می‌دانند. طبرسی و فخر رازی از جمله قائلان به این نظر هستند. برخی دیگر معنایی گسترده‌تر برای آن قائل شده‌اند. با این حال، با توجه به قرینه‌ هم‌نشینی این واژه با «سماء» و «ارض» و نیز با عنایت به اینکه در نگاه عمومی، نزول باران همواره با نزول برکت شناخته شده است، می‌توان باران را مصداق بارز این «برکات» دانست. این واژه بر جنبه‌ فزونی، خیر و اثر معنوی نعمت الهی تأکید دارد. 

بررسی این 9 دسته تعبیر قرآنی آشکار می‌کند که قرآن با زبانی چندلایه و هدفمند به پدیده‌ باران می‌نگرد. از یک سو، با واژگانی مانند «ماء» و «رزق» به کارکرد حیاتی و روزی‌رسان آن اشاره می‌کند و از سوی دیگر، با واژگانی چون «غیث» و «برکات»، بر رابطه‌ عاطفی و معنوی میان بنده‌ مضطر و خداوند گشایش‌بخش تأکید می‌ورزد. حتی ویژگی‌های فیزیکی باران در خدمت بیان حقایق تربیتی و تمثیل قرار می‌گیرد. این نگاه جامع که باران را همزمان پدیده‌ای طبیعی، نعمتی الهی، ابزار تربیت و وسیله‌ آزمایش می‌داند، بستر مفهومی مناسبی برای بررسی نقش عوامل معنوی در نزول آن فراهم می‌کند.

انتهای پیام
خبرنگار:
الهه سادات بدیع زادگان
دبیر:
محبوبه فرهنگ
captcha