در دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان آمده است:
بِسمِ ِاللّهِ الرَّحمنِ الرِّحیم
اَللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْر
خدايا! در اين ماه، فضيلت شب قدر را روزیام ساز
وَ صَيِّرْ أُمُورِی فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْيُسْر
و كارهايم را از سختى به آسانی برگردان
وَ اقْبَلْ مَعَاذِيرِی
و پوزشهایم را بپذير
وَ حُطَّ عَنِّیَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْر
و گناه و بار گران را از گردنم بریز
يَا رَؤُفاً بِعِبَادِهِ الصَّالِحِين
اى مهربان به بندگان شايسته
در این روز، رزقی از جنس فضل و بخشش مربوط به شب قدر و گردانده شدن امور تدبیراتمان از سختی به آسانی و قبول و پذیرش عذرهایمان بر تقصیرات و کوتاهیها و محو و نابود کردن گناهان و بارهای سنگین آنها بر پشتمان را از خدا طلب میکنیم؛ خداوندی که نسبت به بندگان صالحش رئوف است.
امر: امرِ تدبیر. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ... تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ».
عُسر و یُسر: عسر در لغت به معنای صعوبت، مشقت و شدت آمده است. همچنین در معنای تنگ، دشوار، بدخو، مشکل، سخت و سختشدن روزگار؛ و هم در مقابل کلمه یسر به معنای راحتی و آسانی بهکار رفته است.
وزر: بار سنگین و طاقتفرسا را وزر میگویند. گناه را از آن جهت وزر گفتهاند که سنگینی ویژهای بر دوش گناهکار ایجاد میکند.
رأفت: رأفت و رحمت، هر دو در اصلِ معنا مشترکاند. اما رأفت مختص به اشخاص مبتلا و بیچاره است، ولی رحمت اعم از آن استعمال میشود.
فضل شب قدر چیست؟ آیا جز تدبیر امور ما در آن است؟ و آیا چیزی به جز انزال قرآن کریم است؟ و این انزال قرآن نیز چیزی جز کاملترین شکل این تدبیر برای همه بشریت تا پایان همه راه بیپایانش نیست. پس در واقع، فضل شب قدر یک چیز است و بیشتر نیست و آن تدبیر امور انسان است و ما آن را از او طلب میکنیم.
در فراز بعد از او میخواهیم تا این امور تدبیر شده تقریر یافته را از سختی درآورده و بر ما سهل و آسان نماید؛ که اینها وظایف ما هستند و پستهای سازمانیمان بهعنوان بندگان او در نظام استخدامی هستی! پستهایی که برای هر یک از ما، با شرح وظایف مخصوص به خود، تعریف شده و در این شب ابلاغ میشوند.
«إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» به راستی همراه هر سختی، آسایش و گشایشی هست. نگفته است بعد العسر یسرا؛ بلکه گفته است مع العسر یسرا. همراهی و همزمانی عسر و یسر، نکتهای است لطیف. در سختیها ما آبدیده میشویم و ورزیدگی مییابیم؛ همین ورزیدگی یعنی یسر. یعنی دیگر وزنهای را که به سختی بلند میکردیم، با این تمرینها و تحملها، بلندکردن و حملش کمکم برایمان سختی نخواهد داشت و آسان میشود و این معنای «صیّر اموری» است. یعنی خدایا! به نحوی کارهای مرا و امورم را بچرخان که طی آن، ورزیدگی یابم و سختیهایم به آسانی تبدیل شوند؛ بهگونهای نباشند که در زیر بارشان خرد شوم و یا رهایشان کنم؛ از عسر به یسر بچرخان و حرکت بده مرا، تو که به قدر و اندازهها و تحملها و استعدادهایم آشنایی.
خدایا! عذرهای مرا در این مسیر قبول کن. اگر خسته شدهام و یا مسئولیتی را که تو برایم مقدر کردهای، به طمعی و یا تهدید و اغوایی و یا جلوهای از دنیا و مردم و نفس و شیطان و... ترک کردهام بر من ببخش. گناهانی که اینچنین بر هم آوردهام را هم ببخشای، که نتیجه این ترکخدمتها و گذاردنها و رهاکردنهای آن امور که وزنههای ورزیدگی من بودند، امروز این شده که حمل این بارها برایم سنگین شده است و عسر و سختی آنها هنوز باقی است و تحمل آنها بر من سنگین میآید. سنگینی این گناهان نیز چیزی جز همین نیست که مرا از آن یسرهای امور مقدر دور کرده باشند. پذیرش امر تو بر من سنگین شده است و تحمل سختیهای راه تو بر من دشوار، و سنگینی آن گناهان بر دوشم بسیار...، خدایا! این سختیها و سنگینیها را از پشت من بردار.
ای خدایی که به بندگان صالحت، رئوف و مهربانی و وقوع درد و ناراحتی را بر ما برنمیتابی، این سختیها و سنگینیها کمرمان را شکسته و درد آن، امانمان را بریده است. از شدت سنگینی درد، در حالت بیهوشی از درک موقعیت خود به سر میبریم و در رؤیا و فراموشی زندگی میکنیم! خداوندا! ما را جزو بندگان صالحت بهشمار آور که بهدنبال ترک پست بندگی نیستند و بهدنبال بنده شدن و بندشدن به بینهایتاند. بر ما رأفت بورز، ای رئوف... .
نوشته زندهیاد داریوش (مصطفی) اسماعیلی
انتهای پیام