به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست پنجم از «شبهای عاشوراپژوهی» با محوریت کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری»، ترجمه «التنزیه لاعمال الشبیه» اثر آیتالله سیدمحسن امین عاملی، به کوشش مهدی مسائلی در انتشارات آرما، شب گذشته، ۱۹ مردادماه به همت مؤسسه فرهنگی آیه در خانه حکمت اصفهان برگزار شد.
مسائلی در این نشست با بیان اینکه تبری، یکی از فروعات رفتاری شیعه است که برخی جنبه اعتقادی نیز به آن میدهند، اظهار کرد: در کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری»، ابعاد مختلف تبری بررسی و بیان شده است که اظهار تبری و نه خود آن، قوانین و محدودیتهایی دارد و میتواند بهصورت لعن، سب، دشنام، تهمت و... باشد. همه اینها در کتاب نقد و بررسی شده و چون مسئله لعن در جامعه مذهبی محل ابتلاست، عنوان «لعنهای نامقدس» را انتخاب کردیم تا مخاطب توجه بیشتری نشان دهد.
وی درباره کتاب «التنزیه لاعمال الشبیه»، گفت: این کتاب حدود ۱۰۰ سال پیش و در زمان حساسی نوشته شد، یعنی دو سال بعد از تخریب بقیع. از یک طرف، علما هجمهای از بیرون نسبت به شعائر و ماهیت تشیع احساس میکردند و از آن طرف، رضا شاه و روشنفکرانی که در ایران بودند، بسیاری از شعائر مذهبی را بهعنوان خرافه معرفی میکردند و خواستار جلوگیری از اجرای آنها بودند. این هجمهها باعث شد تا از کتاب «التنزیه لاعمال الشبیه» نیز همین تلقی صورت گیرد، یعنی بر مواضع دشمنان بیرونی حمل شود و انگ وهابیت بخورد، یا همچون مواضع روشنفکرانی تلقی شود که کلیت و ماهیت عزاداری و شعائر شیعی را خرافه میدانستند.
مترجم کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری» بیان کرد: آیتالله سیدمحسن امین قبل از نگارش این کتاب، مجموعهای از تألیفات دارد که او را از این اتهامها مبرا میکند. مثلاً، در کتابی به اقناع کسانی میپردازد که معتقد به اقامه عزاداری نیستند. همچنین، کتابی در مصاف با وهابیت دارد که از بهترین کتابها در این زمینه و منبع خوبی برای تحقیق در خصوص وهابیت محسوب میشود. علاوه بر این، در زمینه محتوای اثباتی عزاداریها نیز فعالیت کرده و در کتابی، به گردآوری روضههای پسندیده پرداخته است. کتابی نیز درباره سیره اهل بیت(ع) دارد.
وی افزود: ممکن است این سؤال مطرح شود که چه ضرورتی وجود داشت تا در زمانه هجمه به تشیع و تخریب بقیع، چنین کتابی نوشته شود؟ استدلال مخالفان کتاب نیز همین بود و معتقد بودند در شرایط کنونی باید سکوت کرد؛ ولی اتفاقاً کتاب در چنین زمانهای باید نوشته شود، چون دشمنان بیرونی هجمههایشان را از طریق خود ما تهیه میکنند. یعنی انحرافاتی در درون ما وجود دارد که دشمن از آنها استفاده میکند و اگر ماهیت پاکیزه و وارسته تشیع جلوهگر شود، دشمن توان چندانی برای ایستادگی در مقابل آن ندارد. ما اشتباهاتی داریم که به واسطه تعصب، آنها را نمیبینیم و دشمن جبهه خود را از این طریق مستحکم میکند. بنابراین، همان زمانی که دشمن در حال هجمه است، ما به اصلاحگری نیاز داریم.
مسائلی اظهار کرد: عنوان کتاب را «سرآغاز اصلاح عزاداری» انتخاب کردیم، چون تقریباً نیمی از آن به حواشی و داستانهای تألیف کتاب مربوط میشود و در مقدمه، به تفصیل به آنها اشاره شده است. این کتاب وقتی به نجف رسید، غوغایی به پا کرد و علمای آنجا دو دسته شدند؛ به یک دسته، امویون میگفتند، یعنی کسانی که طرفدار کتاب بودند و دسته دیگر را علویون مینامیدند، یعنی آنهایی که طرفدار قمهزنی و علیه این کتاب بودند. این دسته مواضع محکمی داشتند و مثلاً به جای لعن قاتلان امام حسین(ع)، مؤلف کتاب را لعن میکردند. طرفداران کتاب نیز در کوچه و خیابان تحقیر میشدند و دهها اثر علیه این کتاب نوشته شد. در آن زمان، بسیاری از علمایی که افکار نو داشتند، مصلحتاندیشی کردند و از آیتالله سیدمحسن امین با آن کارنامه درخشان، حمایت نکردند. از جمله آنها میتوان میرزای نایینی و شیخ محمدحسین کاشفالغطاء را نام برد. از آن طرف، علمایی که سنتگرا بودند و از آنها انتظار نمیرفت، به حمایت از سیدمحسن امین برخاستند. آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی، از جمله مراجع تراز اولی بهشمار میرفت که در عین حال که به دنبال آرام کردن فضا بود، مواضعی در حمایت از سیدمحسن امین در پیش گرفت. در واقع، نوعی محافظهکاری در میان تشیع وجود داشت که همچنان نیز وجود دارد.
وی تأکید کرد: انحرافات مربوط به عزاداری، ریشههایی دارد که تا وقتی به آنها توجه نکنیم، پرداختن به اجزا و صورتهای جزئی باعث ایجاد تنش میشود و بسیاری از این ریشهها در افکار و اذهان حتی هیئتهای انقلابی رسوخ دارد.
مترجم کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری» درباره عوامل انحراف عزاداری از اصالت خود، گفت: اولین عامل، اشتباه در تفسیر کیفیت و درجه عزاداری است. اگر از ما پرسیده شود که چه چیزی باعث ارتقای کیفیت عزاداری میشود، ممکن است پاسخ دهیم که هر چه عزاداری همدردی بیشتری با امام حسین(ع) ایجاد کند، کیفیت بیشتری خواهد داشت و همدردی نیز اینگونه تفسیر میشود که دردهای امام را به خودمان بچشانیم. مثلاً، سینهزنها برای اینکه سینهزنی باکیفیتتری داشته باشند، آن را محکمتر انجام میدهند و مداح نیز هر چه سینهزنی محکمتر باشد، بیشتر تمجید میکند. حتی در بعضی از هیئتها برای اینکه کیفیت بیشتر شود، افراد هنگام سینهزنی برهنه میشوند. تحلیل یکی از منبریها این بود که باید زجری را که به سینه امام حسین(ع) وارد شد، به سینه خود بچشانیم. کسی هم که معتقد باشد خراش زدن به صورت کیفیت بیشتری در عزاداری ایجاد میکند، با قمهزنی نیز به لحاظ محتوایی مخالفتی ندارد، چون معتقد است زجرهایی را که امام حسین(ع) متحمل شد، به خودش میچشاند، در حالی که اگر شأن نزول عزاداری را بررسی کنیم، متوجه میشویم که فلسفه آن این نیست، بلکه برای این است تا محبتی در درون ما ایجاد شود و آن را در بیرون بهصورت اندوه نشان دهیم که مقدمه شکلگیری معرفت نیز محسوب میشود.
وی تصریح کرد: گریه بر سیدالشهدا(ع) بدون محبت و معرفت حاصل نمیشود، ولی سینهزنی و امثال آن بدون این مقدمات نیز حاصل میشود. بنابراین، برای ارتقای کیفیت سینهزنی نیز باید اندوهی در درون ما ایجاد شود تا آن را در بیرون اظهار کنیم. سینه زدن با سینهزنی متفاوت است. در سینه زدن، نوعی تأثر درونی شکل میگیرد که در بیرون بهصورت زدن بر سینه نشان داده میشود و لازم هم نیست که محکم باشد، ولی آنچه اکنون انجام میشود، سینهزنی است، یعنی افراد با آهنگ و ریتم این کار را انجام میدهند، توجهی به محتوای شعر مداح ندارند و اگر مداح تغییر کند، سینهزنی به هم میریزد. در واقع، عزاداریهایی که اکنون وجود دارد، به سمت و سوی خارج شدن از تعریف عزاداری حرکت میکند و حرام یا جایز بودن آنها بحث دیگری است. بعضی از مراسمهای سینهزنی منطبق با سینه زدن و نوعی اظهار اندوه است، ولی بسیاری از آنها اینگونه نیست و در واقع، یک مجلس شور محسوب میشود. ما مجالس سماع و وجد و شور تصوف را نقد میکنیم، ولی مجالس عزاداری خودمان به همین سمت حرکت میکند.
مسائلی ادامه داد: سیدمحسن امین در کتاب التنزیه، ۹ مورد را بهعنوان انحرافات و منکرات عزاداری برمیشمارد که البته از میان آنها، بیشتر قمهزنی مورد توجه قرار گرفت. نویسنده به این موضوع اشاره میکند که یکسری وسایل موسیقی وارد عزاداریها شده است. من مخالفتی با موسیقی ندارم، ولی عزاداری شانیت دارد و اظهار اندوه است. حتی یک موسیقی که قائل به جواز آن باشم، قائل به ورود آن به عزاداری نیستم و معتقدم عزاداری را از ماهیت خودش دور میکند. ما عزاداری را نشناختیم و در مصادیق، آن را بر خشونت حمل کردیم که هر چه خشونت آن بیشتر باشد، کیفیتش افزایش مییابد، در حالی که عزاداری اندوه درونی است و میتواند به آرامی هم صورت گیرد.
وی دیگر عامل انحراف را هدف دانستن عزاداری ذکر کرد و گفت: بیشتر احکام دین و عبادات، توقیفی است. به این معنا که اگر گفته شده نماز را چهار رکعت بخوانید، در اختیار ما نیست که تغییر و تحولی در آن ایجاد کنیم. ممکن است گفته شود عزاداری، توقیفی نیست و افراد آزادند که هر گونه میخواهند، عزاداری کنند، ولی نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که اولاً عزاداری، باید حالت سوگ داشته باشد و دوما، اهدافی که برای عزاداری منظور شده است، در آن جلوهگر باشد. اگر صرف عزاداری یا صورتی از آن، بدون دنبال کردن فلسفه عزاداری به هدف تبدیل شود، خود نوعی انحراف خواهد بود.
مترجم کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری» تصریح کرد: اکنون بسیاری از افراد این تلقی را دارند که دین مساوی با عزاداری است، چون در جامعه خیلیها را میبینند که اظهار تدینشان با عزاداری است، یا اینکه محور اصلی دینداری را عزاداری و سایر گزارههای دینی را در حاشیه میدانند. مفاهیم مذهبی جایگاه خاصی در دین دارند که اگر در جایگاهی بالاتر از خودشان قرار گیرند، تمام دین را تحت تأثیر قرار میدهند، بخشهایی از آن را لاغر میکنند و یک دین کاریکاتوری بهوجود میآورند. حتی افراد بعضاً تلاش میکنند عزاداری را رقیب سایر گزارههای دینی قرار دهند، مثل اینکه میخواهند پیادهروی اربعین را به رقیبی برای مراسم حج و اظهار یاد اهل بیت(ع) را به رقیبی برای اظهار یاد خدا تبدیل کنند. در واقع، رقابتی دروندینی ایجاد میکنند و این موضوع اخیراً در فضای مجازی پررنگتر شده است. برای این افراد، دین بر محور عزاداری میچرخد و کارکردی نیز برای عزاداری تعریف نمیکنند.
وی با اشاره به قاعده «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»، گفت: اگر روزه برای انسان ضرر داشته باشد، باید افطار کند، نه اینکه افطار کردن جایز باشد، بلکه ضرورت دارد. همینطور اگر وضو گرفتن یا غسل کردن ضرر داشته باشد، باطل است و باید تیمم کرد، ولی وقتی به عزاداری میرسیم، برخوردها بهگونهای است که این مقوله، حالت غیرعقلانی و غیرمعرفتی به خود میگیرد. عزاداری اکنون از فضای معرفتی و سیستم فقاهتی خارج و وارد فضای شور و احساس شده، حالتی فرادینی پیدا کرده و تأمل و تعقل درباره آن صدق نمیکند.
مسائلی تأکید کرد: مصیبتهای کربلا را جنایتکاران بهوجود آوردند و عاشورائیان، زیباییها را رقم زدند. عاشورا هم عرفان دارد و هم حماسه، ولی عرفانی که ما تعریف میکنیم، معطوف به مصیبتهای عاشوراست و سراغ زیباییهای آن نمیرویم.
وی با بیان اینکه انحرافاتی مثل قمهزنی، جبههبندی سیاسی و اجتماعی در تشیع بهوجود آورده است، گفت: مراجع دینی در خصوص قمهزنی، به سه دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته مخالف آن هستند، دسته دیگر قائل به جواز آن بوده و آسیب جزئی به بدن را بدون اشکال میدانند، ولی در عین حال، قائل به ترویج آن نیستند و قیودی مثل مفسده و ضرر نداشتن برای آن قرار میدهند. دسته سوم، مروجان قمهزنی هستند. شبکه امام حسین(ع) که به یکی از مراجع طرفدار قمهزنی وابسته است، از صبح تا ظهر عاشورا که اوج عزاداری برای سیدالشهداء(ع) محسوب میشود و مردم در شور و احساس هستند، پخش زنده مراسم قمهزنی در اقصی نقاط جهان دارد و عدهای در بیرون میخواهند اینها را بهعنوان نماد شیعه معرفی کنند.
مترجم کتاب «سرآغاز اصلاح عزاداری» اظهار کرد: یکی از دلایل اینکه مداحیها به سمت موسیقی پاپ میرود، این است که کمتر در خصوص موسیقی عاشورایی کار کردهایم. مجلس عزاداری امام حسین(ع) باید در همان مسیری که برای آن امضا و تقریر شده است، پیش برود، نه اینکه به کنسرت تبدیل شود و افراد بخواهند از موسیقی آن استفاده کنند. چاشنی عزاداری، شور و احساس است، نه همه آن.
محبوبه فرهنگ
انتهای پیام