هنر انقلاب به عنوان اصلیترین بستر و جایگاه معرفی نگرش و تبیینِ بینشِ اصول انقلاب اسلامی در هر دو بُعد ملی و بینالمللی شناخته میشود. این مکتب هنری طی سیر تطور و تحول تاریخی خود، با تمام فراز و فرودهای تاریخ معاصر انقلاب، از یکسو شاهد تغییر نسلِ هنرمندان و جایگزینی هنرمندان نسلهای دوم و سوم به جای پیشقراولان و طلایهداران آغاز این مکتب و جنبش هنری است و از سوی دیگر با رویکرد هنر معاصر در سایه تعدد و تکثر رسانهها، برخلاف تصور موجود عدهای مبني بر تغییر ماهیت و ذات این نحله هنری در سیر مسیر تحولی آن؛ همچنان دستنخورده و متعهد به آرمانها و اصول انقلابی خود ایستاده است.
برای واکاوی تحقق این مهم و جایگزینی نسلهای جدیدِ هنرمندان در سایه تغییر ماهیت و مفهوم هنر، ذیل تفکر پستمدرن؛ با دکتر محمدرضا وحیدزاده؛ مدیر گروه ادبیات پایداری دانشگاه سوره به گفتوگو نشستیم که حاصل آن در ادامه از خاطرتان میگذرد.
ایکنا - با وجود تعاریف متعدد و گاه متناقضی که طی گذشت بیش از 44 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی در مواجهه با هنر انقلاب و هنرمند انقلابی وجود داشته و دارد؛ اگر خود را از بحث تعاریف این واژه منفک کنیم؛ و در همین بازه زمانی بخواهیم به جایگاه هنر انقلاب در زمان حال با گذشت تاریخ پر فراز و نشیب آن اشاره کنیم؛ امروز این جایگاه در چه نقطهای قرار گرفته است؟
سوال بسيار چندوجهی و مهمی را مطرح کردید که پاسخ دادن به آن به شکل اجمالی امکانپذیر نخواهد بود! پیش از هر چیز باید بگویم به شخصه برای این مؤلفهها، از واژه «روح انقلاب» نام میبرم که در دورهای طلوع میکند، در شکلی متجلی میشود که ما از آن بهعنوان واقعه تاریخی انقلاب اسلامی یاد میکنیم.
حال باید بر این مهم تاکید داشت که کالبد بیرونی این اتفاق تاریخی، خود دارای روح زمانهای است که به رهبری امامخمینی(ره) و بیداری ملت ایران؛ -و نهفقط ملت ایران که ما رگههایی از آن را در میان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان نیز میبینیم- همواره در کنار هنر و هنرمند انقلابی بروز و ظهور داشته و دارد.
حال با اهمیت دانستن این مهم که روح انقلاب اسلامی ویژگیهایی دارد باید به این نکته هم تاکید داشت که این حسِ همدلی و نسبت شخصی با این رویداد باعث نمیشود که ما در مقام آسیبشناسی و تحلیل تاریخ و جریانسازی هنر انقلاب؛ کل ماجرا را نادیده بگیریم.
دو ویژگی مهم «روح انقلاب» بُعد معنوی و بُعد اجتماعی یا عمومی آن است. با توجه به این اصل مهم که ابعاد عمومی آن بههیچوجه بیاعتماد و بیاعتبار به ریشههای معنوی انقلاب و روح معرفت بخش آن نبوده است.
ایکنا - اما با نگاهی تاریخی به سیر تحول و تطور هنر انقلاب و تغییر نسل هنرمندان انقلابی؛ گاه شاهد سیر نزولی و افول جریان پرشتاب و تاثیرگذار هنر انقلاب در تاریخ معاصر کشورمان هستیم؟
در این مسئله تردید وجود ندارد اما نکته محوری و اصلی آن است که با وجود همه این فراز و فرودها؛ تابش و بازتابش هنر انقلاب را میتوانیم در صورت معاصر انسان ایرانی ببینیم.
چرا؟! پاسخ واضح است؛ چون با بیداری و حرکتی که با انقلاب اسلامی شکل میگیرد ما بازگشت به آن معنویت را داریم و این بازگشت؛ بازگشتی متفاوت است. در گذشته چنین بازگشتهای معنوی عموما در خلوت و خانقاه و پستو صورت میگرفت اما نوع معنویت هنرمند ایرانی و انقلابی متفاوت است؛ فقط احیای معنویت در انقلاب اسلامی این سیاق را ندارد.
این بُعد معنویت، در صحنه عمومی، در صحنه اجتماعی و در کوران مسائل سیاسی؛ بازتابدهنده انسان سیاسی عصر انقلاب است و به همان میزان روح معنویت را نیز در بطن خود دارد.
اما آسیبی که شما مطرح کردید کجاست و چه زمانی اتفاق میافتد؟ زمانی که این ابعاد کمرنگ و کمفروغ میشود ما با آسیبهایی در هنر انقلاب مواجه میشویم و گویا فراقی حاصل میشود و دچار انقطاع میشویم.
گاهی مثلاً در دوران دفاع مقدس شاهد آن هستیم به دلیل موقعیت تاریخی خاصی که پیشآمده و موقعیت ممتاز شدن مرگ و زندگی آن فراق حاصل میشود. فاصلهای بسیار اندک رزمندگانی که با مرگ و شهادت دارند؛ گویی مرگ را زندگی میکنند. آن رزمندگان در جبهههای حق علیه باطل باآنکه بسیار جوان و بسیار کم تجربهاند در این پیچ تاریخی قرار میگیرند اما فراتر از حد تصور هر انسانی از آن آزمون سربلند بیرون میآیند.
به گونهای که حتی شاهدیم که حضرت امام راحل(ره) خطاب به بسیاری از بزرگان دین و انقلاب میفرمایند که سالها عبادت کردید اما چند وصیتنامه از همین جوانان را بخوانید و ببینید چگونه آن انسانها رَه صدساله را گویی در یک شب طی میکنند! چرا؟! بهخاطر موقعیتی که در آن قرار دارند، شهودی را تجربه میکنند و از سر میگذراند که بسیار موقعیت خطیری است.
در این موقعیت میتوان به بازشناسی عینی، واقعی، حقیقی و ملموس از هنرمند انقلاب اسلامی بپردازیم. هنرمندان مختلف و متعددی را میتوانیم نام ببریم که فارغ از فضا نیستند. افرادی که مانند دیگر آحاد جامعه؛ دوستان، هممحلهایها و خویشان را در همین شرایط از دست دادهاند و یا حتی خود در جبهه حضور داشتند.
آقایان گودرزیدیباج؛ صادقی؛ قدیریان یا آقای ناصر پلنگی که نقاشی مسجد خرمشهر را کشیده است و ... همه آنها در لحظه خطیری حضور داشتند و آن فضا را درک کردند و طبیعی است که معنویت در آثارشان جلوهای دیگری دارد. این همان زمانیست که وقتی شما آثار این هنرمندان را میبینید جلوه بارزتر معنویت را در تک تک آثار آن هنرمندان میتوانید رصد کنید.
ایکنا - پس اینجاست که میتوان با فاصله گرفتن از موقعیت و درک درست از زمان، گاه شاهد همان انقطاعها و ایجاد فاصله میان هنرمندان نسلهای بعدی با جریان هنر انقلاب باشیم. چرا که به تعبیر شما هنرمندان نسلهای بعدی آن درک شهودی از موقعیت معنوی را به شکل ملموس تجربه نکردهاند؟
دقیقا! در زمانهایی که فاصلهای بین ما و این زبانهای روایی و هنرمندانه میافتد وارد موقعیت تاریخی دیگری میشویم. گویا حس میکنیم انقطاعی حاصل شده است. اینجاست که هنر خودنمایی میکند و برای رفع این آسیب باید زبان دیگری داشته باشد تا بتواند این فاصله را مرتفع کند.
گاهی این اتفاق افتاده است. در نسلهای بعدی هنرمندانی داریم که دوباره توانستند این پیوندها را میان جامعه و فضای معنوی ایجاد کنند و در نقطه مقابل گاه دچار اختلال و ایجاد فاصله شناختی در نسبتهای ارتباطی میان اثر خلق شده و روح معنوی موجود در آنها هستیم.
مسئله این است که ما با یک امر فرموله و ثابت روبرو نیستیم که بشود همهچیز آن را مشخص کرد و دارای قواعد مشخصی باشد. هنر؛ امر سیالی است و همچنین انسان مسئله پیچیدهای است. با این رویکرد شاید با قدرت بتوان گفت هنر، یکی از پیچیدهترین وجوه انسانی است.
ایکنا - پس با تمام این پیچیدگیها و ظرایفی که شما بیان کردید، رسیدن به تعریف دقیق و ثابت از هنر انقلاب و هنرمند انقلابی، اگر نگوییم غیرممکن! بسیار سختتر از حد تصور خودنمایی میکند؟
این امری بدیهی است که ما در دورههای مختلف تاریخی و اجتماعی شاهد تحولاتی هستیم. یکی از اصلیترین فعالیتهای پژوهشگران و محققان مشخص کردن این خطوط است. تعریف کلمات، تعریف معانی و نور تاباندن به اصطلاحات و تعبیرات برایآنکه بتوانیم ریل خود را در هر موضوع و محوری مشخص کنیم و دقیقا این کاری ساده نیست.
گاهی سرمنشا بسیاری از این مشکلات و اختلافات در بخث تعریف و تبیین هر مولفهای به سبب همین دست از تعاریف و مشکلات مسیر تحول و تطور آنها پیش میآید. دلیل اصلی آن هم بهخاطر سیال بودن، لغزنده بودن و منعطف بودن مفاهیم هنری است و کار اصلی پژوهشگران روشن کردن همین مسیرهاست.
با انقطاعهایی که ما در هنر انقلاب شاهد بودیم، تردیدی وجود ندارد آنچه که در ساحت هنر انقلاب ما و دیگر کشورهای جهان صورت گرفته اگر مورد مداقه قرار گیرد به وضوح درمییابیم که فصل اصلی وقوع آن بهدلیل همان پیچیدگیها و ظرافتهای مسئله امرِ هنر است که حتی اگر کسی کتمان کند، بیگمان او بر نمط ناصواب حرکت کرد.
ایکنا - به عنوان پرسش پایانی؛ نظر و نگاه شما درباره آیندهنگری هنر انقلاب چیست؟
اینکه گفته میشود هنر انقلاب، هنر مردمی است؛ نکتهای بهغایت دقیق و درست است. اما برای درک درست این مفهوم باید آن را بیشتر بسط و گسترش دهیم.
ما در شرایط پیچیده و غامضی قرار داریم. شرایطی که پیش از انقلاب، سپس با انقلاب اسلامی شروع شد، امروزه در پس گذشت فراز و فرود تاریخی سرنوشت متفاوتی پیدا کرده است. در نگاهی کلانتر؛ نیمه دوم سده بیستم میلادی ما با موج جنبشها، انقلابها و اتفاقها در هر گوشه و دنیا مواجه بودیم.
وقتی به آن رویدادها نگاه میکنیم از قلب امریکا تا دیگر کشورها، شاهدیم که حرکتها و اتفاقها با هدف تغییر و تحول شکل گرفت و موجی جهانی راه افتاد. امواجی که علیه سیستم یا در تقابل با سیستم بودند. اما بعد از مدتی، بسیاری از آنها به خاموشی گراییدند.
همانطور که در خود امریکا شاهد بودیم که انقلاب سیاهان، انقلاب معترضان به نژادپرستی، انقلاب زنان، انقلابهای چپی، انقلابهای حاشیهای و بسیاری دیگر آرامآرام کمفروغ شدند اما انقلاب اسلامی همچنان در میدان و زنده است. به دیگر حرکات مردمی انرژی، امید، انگیزه و الهام میبخشد. نکته مهم دیگر در خصوص انقلاب اسلامی آنست که این انقلاب بعد از مدتی توانست به پیروزی برسد و حکومتی را مستقر کند. اینچنین است که جو هنرمند و هنر انقلاب اسلامی، شرایط متفاوتی در تمام طول تاریخ و در قیاس با همه جریانها و جنبشهای دیگر پیدا میکند.
از سوی دیگر؛ همچنان با سیستم استعمار، استکبار و امپریالیسم جهانی درگیر است و همچنان در تقابل با قدرت و اقتدار جهانی است. همچنین در عین شگفتی این مکتب و نحله هنری و هنرمندانش در طول دوران حیاتش، با تمام فراز و فرود تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی نام خود را پویا و زنده نگه داشته و هیچوقت وابسته به هیچ دولت، حزب و گروهی نبوده است.
آنچه برای هنر انقلاب و هنرمند انقلاب مطرح است پایبندی به روح انقلاب اسلامی و آرمانهای اصلی آن است که آن را به پیش میبرد و شاهدیم در تمام این کشوقوسها هیچگاه دچار درگیری و چالش نمیشود. هنر انقلاب به حقیقت و فراتر از آن متعلق است.
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام