از گزارشات درباره حضور امام رضا(ع) در ساوه تا ویژگی زنان و مردان عاشورایی
کد خبر: 4167181
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۵
سرویس معارف ایکنا در هفته‌ای که گذشت

از گزارشات درباره حضور امام رضا(ع) در ساوه تا ویژگی زنان و مردان عاشورایی

«گزارشات ضد و نقیض تاریخی درباره حضور امام رضا(ع) در شهر ساوه» و «آزادگی، غیرت و عفت؛ سه ویژگی زنان و مردان عاشورایی» از مهمترین اخبار سرویس اندیشه ایکنا در هفته گذشته هستند.

سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفته‌ای که گذشت مطالب متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را مرور می‌کنیم.

 

چرا به امام حسین(ع) اباعبدالله می‌گویند

محمدجواد فلاح؛ دانشیار اخلاق دانشگاه معارف اسلامی:

به این نکته باید اشاره کنیم که چرا به آن حضرت اباعبدالله گفته می‌شود؟ چند نظر در این باره بیان کرده‌اند؛ برخی معتقدند، چون فرزندی به نام عبدالله داشتند، ولی چیزی که اهل معنا بیان می‌کنند این است که «اب» به معنای پدر و ریشه است و هر کسی تا قیامت خدا را عبادت می‌کند مدیون امام حسین(ع) است. از این رو او را اباعبدالله می‌نامند، چون عبادت واقعی با حرکت امام(ع) محقق شد. اگر مسلم ابن زیاد را ترور کرده بود اخلاق الهی ماندگار نبود، جوانمردی زنده نمی‌ماند و این از نتایج مهم عاشوراست. پس اگر نگاه غایت‌گرایانه صرف به وقایع عاشورا داشته باشیم، رفتار امام(ع) و صحابه ایشان رفتاری غایت‌گرایانه در سطحی بالاتر است و آن ماندگاری اخلاق اسلامی تا قیامت است.

 

گزارشات ضد و نقیض تاریخی درباره حضور امام رضا(ع) در شهر ساوه

علی بهرامیان؛ استاد تاریخ اسلام:

درباره مسیر حضرت رضا(ع) از مدینه تا مرو پژوهش‌های قابل توجهی انجام شده است. آن چیزی که درباره مسیر حرکت ایشان از مدینه تا مرو می‌دانیم از سه دسته خارج نیست یکی آن چیزی که در مآخذ موجود به آن تصریح شده است مثلا در کتب کهنی که در دست داریم مثل تاریخ یعقوبی یا طبری یا مسعودی که در آنها به صورت کلی بیان شده است حضرت از طریق بصره به مرو آمد. این چیزی است که در مآخذ آمده و خیلی کلی است و اینطور نیست که بیان کنند حضرت از کدام شهرها عبور کرده‌اند. اساسا درباره سفر اشخاص مشهور غیر امام رضا(ع) مثل هارون الرشید که خلیفه بوده است چه تعبیری به کار می‌رفته است؟ طبق اطلاعاتی که در دست داریم فقط می‌دانیم هارون از نهروان به گرگان رفته است ولی نمی‌دانیم هارون الرشید در این مسیر در کجا درنگ کرده است؛ یعنی اصولا در کتب تاریخی ما برای توضیح درباره سفر اشخاص مشهور به بیان کلیات اکتفا می‌کنند مگر اینکه یک کسی شعری گفته باشد و از آن مشخص شود مسیر هارون کجا بوده است. در مورد حضرت رضا(ع) وضعیت بهتر است و اشاراتی داریم که حضرت از چه شهرهایی رد شدند.

مضاف بر این، یکسری اطلاعات از مآخذ عمومی درباره محورهای مواصلاتی به دست می‌آید. کسانی که روی قرون اولیه کار کرده باشند می‌دانند کتاب‌هایی داریم که در آنها اطلاعات مسیرها و منازل ذکر شده است. یکی از مسائلی که در مورد امام رضا(ع) مطرح است این است که آیا ایشان از طریق راه‌های مشهوری که در این کتاب‌ها گفته شده ولو چند قرن بعد، عبور کردند یعنی از مدینه که راه افتادند به مکه رفتند، از مکه به بصره، از بصره به سمت ایران، خوزستان، فارس و خراسان؟ یک دسته دیگری از اطلاعات یادگاری‌هایی است که در طول مسیر به امام منسوب است از قبیل قدمگاه‌ها و کتیبه‌ها که نشان می‌دهد حضرت از آنجا عبور کردند. کسانی که درباره مسیر حضرت پژوهش کردند مجموع این ملاحظات را در نظر گرفتند و حدس‌هایی مطرح کردند. در مآخذی مثل عیون اخبار الرضا که کتاب مهمی درباره اخبار خاص حضرت رضا(ع) است گفته می‌شود مامون دستور داده بود حضرت را از طریق کوفه و قم نبردند و از آنجایی که ساوه نزدیک به قم است با توجه به وضعیت قم در آن زمان که مرکز شیعیان بوده عجیب است که حضرت نزدیک قم رفته باشد و مردم قم علی‌رغم علاقه شدیدی که به آن حضرت داشتند به استقبال ایشان نرفته باشند و این مسئله در منابع و مآخذ مثل تاریخ قم بازتاب نداشته باشد.

 

آزادگی، غیرت و عفت سه ویژگی زنان و مردان عاشورایی

مریم مدملی؛ استادیار پژوهشکده زن و خانواده حوزه علمیه خواهران:

غیرت، عفت و حیا در عاشورا تجلی بسیاری داشت. آزادگی به معنای حفظ کرامت و شرافت انسان‌هاست و اینکه تن به هر پستی و اسارت دنیا ندهند. در جریان بیعتی که قرار بود از امام حسین(ع) برای یزید گرفته شود ایشان پاسخ دادند: به خدا سوگند من دست ذلت به یزید نمی‌دهم و مانند بردگان تسلیم حکومت او نمی‌شوم.  در مکاتب غیرعاشورایی اتفاق می‌افتد که گاهی اوقات انسان‌ها برای رسیدن به مطامع دنیوی و آرزوهای خود از سایر انسان‌ها سوء استفاده و استفاده ابزاری می‌کنند، ولی در اندیشه عاشورایی، انسان‌ها کرامت دارند و ملاک ارزشمندی آنها ایمان است و رنگ و قبیله و نژاد و پوست و... مهم نیست. به همین دلیل امام حسین(ع) در روز عاشورا بر بالین همه شهدا حاضر شدند و از آنان تجلیل کردند، یعنی همان‌طور که بر بالین فرزندشان علی اکبر(ع) حاضر شدند، بر بالین غلام خود هم حاضر شدند.

 

طرح سیاسی‌ترین نگاه به واقعه عاشورا در زیارت اربعین

فاطمه‌سادات علوی علی‌آبادی، استادیار حکمت و تاریخ جامعه المصطفی خراسان:

زیارت اربعین یک زیارت عبادی صرف نیست، بلکه زیارتی عبادی ـ سیاسی است. ائمه(ع) سیاسی‌ترین نگاه به احیای نهضت عاشورا را در این زیارت ارائه داده‌اند. شروع زیارت این است؛ السلام علی ولی الله. سلام بر ولی خدا؛ یعنی ظهور ارادت به امام و اینکه هنوز حسین بن علی ولی خداست نه ملعونی مانند یزید. هنوز دل ما به ولی و حبیب خدا نظر دارد و تبلیغات یزیدی در طول تاریخ نتوانسته است ما را طعمه خود کند، همان‌طور که حضرت بقیه‌الله همواره از اینکه زمانه او را به تأخیر انداخته و مقدرات او را از یاری سیدالشهدا باز داشته است، به جای اشک، خون می‌بارد.

 

کلاس عاشورا دغدغه واقع‌گرایی عقلانی انسان امروز را پاسخگوست

آیت‌الله العظمی حسین مظاهری، مرجع تقلید و استاد اخلاق:

انسان معاصر در روزگار ما اگر دغدغه اخلاق و معنویت‌گرایی، دغدغه حقوق بشر و حق انسان، دغدغه عدالت و ظلم‌ستیزی، دغدغه واقع‌گرایی عقلانی، دغدغه حقیقت‌طلبی و دغدغه تکامل‌خواهی دارد، می‌تواند این دغدغه‌ها را در کلاس عاشورا و امام حسین(ع) دنبال نموده و درس‌های آموزنده و سازنده در این زمینه‌ها را از این کلاس بی‌پایان فراگیرد.

 

راهپیمایی اربعین نمادی از زیست نمونه دوران پس از ظهور است

حجت‌الاسلام مرتضی جلیلی؛ مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌های آزاد اسلامی تهران:

در دوره پس از ظهور آنقدر مهربانی و عطوفت در میان مردم وجود دارد که در روایت آمده است مؤمن از جیب برادر مؤمنش برمی‌دارد و نه آن شخص اعتراضی می‌کند و نه این شخص، قصد سوء استفاده دارد، بلکه هر کسی به اندازه نیازش برمی‌دارد. چنین چیزی را در اربعین می‌بینیم و شاهد یک زیست نمونه و شبیه عالم پس از ظهور هستیم.

 

تقلب علمی و سوء رفتار پژوهشی در کشور جدی گرفته نمی‌شود

رضا محمدزاده؛ دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع):

اگر بخواهیم به صورت جدی به دنبال مقابله با انتحال باشیم، نباید صبر کنیم که اتفاق بیفتد و بعد با یک سامانه به دنبال کشف آن باشیم، بلکه باید فرهنگ کار علمی را در میان جوانان ترویج دهیم، چون متأسفانه آنها تا حد زیادی متأثر از کسانی هستند که برایشان الگو به حساب می‌آیند و از جمله این افراد اساتید آنها هستند. وقتی استادی سر کلاس درس حاضر می‌شود و مباحثی را برای دانشجو بیان می‌کند که صرفاً حاصل مطالبی است که از افراد و کتاب‌های مختلف گرفته و خودش چیزی برای طرح ندارد و خالی از نوآوری است، آیا چنین استادی می‌تواند الگویی برای نوآوری دانشجویان باشد و می‌‌تواند به خوبی در مورد رساله و پایان‌نامه دانشجویان اظهار نظر کند؟ متأسفانه تعدادی از اساتید همه چیز از جمله طراحی و نوشتن پایان‌نامه را به دانشجو واگذار می‌کنند و فقط سر جلسه دفاعیه حضور می‌یابند و در نهایت نمره‌ای به دانشجو داده می‌شود. لذا سایه استاد بر سر این کار علمی چندان مشخص نیست، در حالی‌ که بر اساس آئین‌نامه‌های وزارت علوم، استاد یکی از عناصر و مقومات مهم پایان‌نامه و رساله است که نقشی کلیدی در تحقق این کار علمی دارد. بنابراین حتی اگر دانشجو آمادگی خوبی برای کار مبتکرانه نداشته باشد، کسی که باید ظرفیت و استعداد دانشجو را به فعلیت برساند استادش است، چون دانشجو دستیار استاد محسوب می‌شود.

 

انتهای پیام
captcha