کد خبر: 4235434
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۶
یادداشت

قرائت عقلانی از دین به اقتضای انسانیت

قرائت عقلانی از دین که با طبع و فطرت حقیقت‌جوی انسانی سازگار است، فهم دین و دینداری انسان به اقتضای انسانیت اوست که می‌کوشد در پرتو شناخت احکام و قواعد نقلی و عقلی، به ساحت قدسی و معنوی دین نائل شود.

هرمنوتیکتعدد قرائت‌های متنوع و متکثر از دین، به زعم برخی از متفکران معاصر، محصول عصر روشنگری و پلورالیسم دینی و فرهنگی ناشی از آن است که به گفته آنان، به سبب صامت بودن متن که فهم آن نیاز به تفسیر دارد و همچنین برخورداری دین از جنبه‌های قدسی، متافیزیکی و ذوبطون، به‌طور طبیعی امکان قرائت‌ها و تفسيرهای مختلف را فراهم می‌کند و از این نظرگاه، فهم و تفسیر انسان‌ها از دین و تجربه‌های دینی، متنوع و متکثر است. 

فارغ از درستی یا نادرستی چنین مدعا و پیش‌زمینه‌ای، واقعیت امر بیانگر وجود قرائت‌های مختلف از دین است. البته این تعدد قرائت‌ها صرفاً محدود به دین نیست، بلکه در سایر حوزه‌ها از جمله هنر و علوم انسانی نیز شاهد قرائت‌ها و برداشت‌های مختلف هستیم؛ اما پلورالیسم دینی به معنای مصطلح آن معطوف به فهم مسئله کثرت ادیان است که بحث درباره آن در این مجال مختصر نمی‌گنجد. قرائت‌های دینی نیز صرفاً بیانگر برداشت‌ها و تفسيرهای مختلف درون‌دینی و از یک دین واحد است که برخی از متفکران معاصر معتقدند این قرائت‌ها، از نظرگاه دانش هرمنوتیک (hermeneutik)، یعنی دانش فهم و تفسیر متون و یا روش ابتنای تفسیر و فهم متون بر مبنای پیش‌فرض‌ها، علایق و انتظارات مفسر، قابل تحلیل و بررسی است.

در میان تعدد قرائت‌های متنوع از دین، قرائت و یا برداشت عقلانی نقطه‌ مقابل قرائت قشری‌گرایانه و افراط‌گرایانه از دین قرار دارد که به‌طور حتم، قرائت اخیر مانعی برای شناخت و فهم عمیق دین محسوب می‌شود، چراکه چنین قرائتی براساس پیش‌فرض‌ها و مبانی اعتقادی خود در وهله اول، عقل‌ستیز است، چنانکه هیچ‌گونه تعقل، خردورزی و اجتهاد را در شناخت و معرفت دینی برنمی‌تابد؛ زیرا معتقد است عقل بشر ناقص بوده و قادر به فهم و شناخت ماهیت دین نیست.

قرائت قشری‌گرایانه نگرش و برداشت‌های خود را از دین عین صواب، تنها برداشت مقبول و عاری از هرگونه خطا می‌داند و به همین دلیل نسبت به دین، رویکردی انحصارگرایانه‌ دارد. قرائت قشری‌گرایانه از دین به سبب وجه عقل‌ستیزی و رویکرد انحصارگرایانه‌ خود، نه تنها مجال آزاداندیشی و نواندیشی دینی را نمی‌دهد، بلکه هرگونه آزاداندیشی و نواندیشی (بازسازی تفکر دینی) را بدعت و گناهی نابخشودنی جلوه می‌دهد. طبیعتاً در پرتو چنین رویکردی، تحجر، جزم‌اندیشی، جهل و خرافات حاصل می‌شود که همین عوامل به خودی خود، مانعی برای اندیشه‌ورزی و گفت‌وگوهای علمی در حوزه دین و سایر مناسبات فرهنگی و اجتماعی خواهد شد و برای سوق دادن جامعه بشری به سوی انحطاط و قهقرا کافی‌ است.

قرائت سطحی و قشری‌گرایانه قائل به حجیت ظواهر در پدیده‌های هستی، مناسک و شخصیت انسان‌ها و رویکردهای زندگی این‌جهانی و از این منظر، فرمالیست (شکل‌گرا) یا ظاهرگرا و به‌ تعبیری، شبه‌ماتریالیستی است، چراکه قائل به وجود معنا و درون‌مایه باطنی دین نیست. مناسبات اجتماعی و فرهنگی ذیل چنین قرائتی، براساس ظاهرگرایی افراطی تفسیر، تنظیم و تبیین می‌شوند، به‌گونه‌ای که شخصیت آدمیان نه براساس استعدادها و توانایی‌های فردی و علمی، بلکه براساس ظواهر رفتاری و گفتاری مطابق با قرائت مورد نظر مورد قضاوت و داوری قرار می‌گیرند و یا قدر و منزلت پیدا می‌کنند و یا متعاقباً قدر و منزلت اجتماعی آنان سلب می‌شود.

تزویر و ریاکاری اجتماعی با هدف حفظ منافع و یا رسیدن به قدرت و یا ماندگاری در قدرت، از دیگر ثمرات و پیامدهای ناصواب قشری‌گرایی و ظاهرگرایی دینی است که در چنین حالتی، مجال استفاده ابزاری از دین نیز با هدف مقاصد دنیوی رواج پیدا می‌کند. چنین قرائتی برای رسیدن به هدف، هر نوع وسیله‌ای را توجیه می‌کند و به همین دلیل، خشونت را برای حفظ قدرت، نه تنها لازم، بلکه مقدس و موجه جلوه می‌دهد.

اما در نقطه مقابل چنین قرائت ناصوابی که‌ نماد مذموم و مطرود آن گروهک تکفیری داعش است، قرائت عقلانی از دین قرار دارد که براساس مبانی، پیش‌فرض‌ها و بنیان‌های معرفت‌شناختی خاص خود، قائل به حجیت عقل در فهم و خوانش دین و دینداری بوده و البته چنین تأکید و رویکردی، زاييده متن دین و آموزه‌های حاصل از آن است؛ به‌طور مثال تأکیدات مکرر قرآن بر تعقل، تفکر و تدبر به‌مثابه موهبتی الهی، برای این است که آدمیان از طریق عقل و تفکر، به معرفت، حقیقت و ایمان نائل شوند، نه براساس تقلیدهای کورکورانه، متعصبانه و تحمیلی.

جایگاه عقل و عقلانیت در اندیشه دینی چنان برجسته است که براساس اعتقاد بسیاری از متکلمان شیعی، از جمله سید شریف مرتضی علم‌الهدی و برادر سید رضی، گردآورنده نهج‌البلاغه، عقل منبعی مستقل برای شناخت وحی و احکام محسوب می‌شود.

قرائت عقلانی از دین که با طبع و فطرت حقیقت‌جوی انسانی سازگار است، به سبب اینکه انسان از نظرگاه انسانی به خدا و ماهیت دین می‌پردازد و دین نیز برای هدایت و رستگاری انسان نازل شده، به نوعی تفسیر انسانی از دین نیز قلمداد می‌شود. درواقع چنین قرائتی، فهم دین و دینداری انسان به اقتضای انسانیت اوست که می‌کوشد در پرتو شناخت احکام و قواعد نقلی و عقلی، به ساحت قدسی و معنوی دین نائل شود.

قرائت عقلانی از دین به سبب پایبندی به حسن و قبح عقلی، عقل را ملاک شایسته‌ای برای شناخت و سنجش نیک و بد و تنظيم روابط اجتماعی می‌داند و از این منظر می‌توان آن را تفسیر اخلاقی از دین نیز قلمداد کرد. در چنین رویکردی، نه تنها هیچ‌گونه تفسیر خشونت‌‌آمیز از دین و تحت هر عنوان دیگری، موجه و قابل پذیرش نیست، بلکه بر پاسداشت حرمت و کرامت انسانی نیز تأکید می‌شود. 

قرائت عقلانی از دین الزاماً سکولار و نافی ساحت‌های قدسی و معنوی دین نیست، چراکه غایت چنین قرائتی، شناخت و تفسیر عقلانی از دین را رقم می‌زند و از این منظر، کوشش و رویکردی منطقی برای بهره‌مندی از دانش‌های بشری به منظور سازگاری و پیوند ساحت دین و دینداری با مقتضیات عصر مدرن است. این عقل خودبنیاد مدرن است که به سکولاریزاسیون منتج می‌شود و از ساحت‌ دین قداست‌زدایی و اسطوره‌‌زدایی می‌کند. 

قرائت عقلانی نه تنها نافی ملاحظات و برداشت‌های فقهی، فلسفی و عرفانی از دین نیست، بلکه چنین قرائتی مکمل و پشتوانه‌‌ای برای فلسفه‌ورزی، اجتهاد روزآمد فقهی براساس اقتضائات زمانی و همچنین تجربه‌های بدیع عرفانی برای رسیدن به حقیقت و گوهر دین است. قرائت عقلانی از دین، در پی قداست‌‎زدایی از ساحت‌های قدسی و معنوی دین نیست، بلکه رویکردی هدفمند برای جهت دادن به زندگی و ترسیم زیست مؤمنانه، عقلانی، اخلاق‌‌مدارانه و در امان ماندن جامعه از تبعات سهمگین نیهیلیسم و هر نوع قرائت‌ افراطی از دین و مناسبات اجتماعی است.

بهنام افشار، روزنامه‌نگار حوزه اندیشه

انتهای پیام
captcha