همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن در سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «آب و نیایش» میپردازد. در ادامه، متن شماره چهارم این گفتوگو را میخوانیم.
گفتیم صلوات بر محمد و آل محمد بر تمامیت ابعاد، معانی و مفاهیم «شهید» دلالت میکند و گواهی میدهد، زنده و زندهکننده است، جاودانه محسوب میشود و جاودانگی میبخشد، رحمتش بیکران و وسعتش بیکرانه، حاضر و ناظر، حضورش فرا و ورا زمانی و مکانی است، فرستندهاش به وجهالله نظر میکند، شعار توحید است و مصادیقش فدائیان توحیدند، روح رسالت و نور امامت، هدایتگر، بهترین و آگاهترین همراه، عظمتش نامحدود و ناز نعمتش «لاتُعدّ و لاتُحصی» است، جایگاهش در اعلی علّیین و در مقام حضرت رب مرزوق است.
بیشتر بخوانید:
صلوات، اکسیر اعظم است و شاید اسم اعظمی که از آن زیاد شنیده و خواندهایم، همین صلوات بر محمد و آل طاهرینش یا جزئی از آن باشد. والله اعلم.
مطلب اول در آیه صلوات است. (احزاب/ ۵۶) خداوند میفرماید: «صَلّوا عَلیه؛ بر پیامبر درود بفرستید.» عبارت «و آلِ مُحَمَّد؛ و درود بر خاندان محمد» را اضافه کردهاند.
دلیل این است که خداوند در قرآن کریم، امر به ارسال صلوات کرده است، ولی کیفیت آن را باید در روایات بیابیم، مانند نماز که قرآن میفرماید: «اَقیموا الْصَّلٰوة»، ولی کیفیت نمازخواندن را بیان نمیکند، بلکه باید کم و کیف و احکام آن را از طریق روایات یاد بگیریم و ادای تکلیف کنیم.
روایات متعدد در منابع سنی و شیعه وجود دارد که صلوات بر پیامبر(ص) باید همراه صلوات بر خاندان ایشان باشد. علاوه بر این، در مباحث کلامی و اعتقادی به اثبات میرسد که امامت ائمه معصومین(ع) در استمرار نبوت پیامبر اکرم(ص) و متمم و مکمل آن است و پیامبر(ص) و عترت(ع) تفکیکناپذیرند. (آیات ولایت: سوره مبارک مائده/ ۳، ۵۵ و ۶۷، آیه تطهیر: سوره مبارک احزاب/ ۳۳ و آیه مودت: سوره مبارک شوری/ ۲۳ بر این ادعا دلالت میکند.)
مطلب دوم در پاسخ همین پرسش مطرح میشود که هم نقلی و روایی و هم عقلی و استدلالیست. پاسخ نقلی را در روایات متعدد از معصومین(ع) میبینیم که در ادعیه گوناگون، صلوات را با ذکر «و عجّل فرجهم» میگفتهاند.
جواب عقلی و استدلالی هم اینکه، روح صلوات، رحمت است و رحمت مخصوص و بینظیر الهی در ظهور حضرت منجی(عج) متبلور و محقق میشود و کمال مییابد؛ بنابراین با اضافهکردن این عبارت، درواقع ما رحمت خاصه الهی را از ذات اقدس الٰه استدعا میکنیم.
مطلب سوم به جمله «و اَهلِک اعداءهم» و چگونگی اضافهشدن این عبارت مربوط میشود. دلیلش هم بسیار شبیه به پاسخ سؤال پیشین است؛ یعنی اضافهشدن این عبارت هم اولاً مستند به روایات معصومین(ع) است و ثانیاً از نظر عقلی و منطقی باید موانع ظهور حضرت منجی(عج) و نزول رحمت خاصه الهی برداشته شود و دشمنان دین و عترت که مانع اصلی ظهور و برپایی حکومت مهدوی هستند، به هلاکت برسند.
در صلوات ابراهیمی میخوانیم: «اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد، کما صلّیت علی ابراهیم و آل ابراهیم. انّک حمید مجید و بارک علی محمّد و آل محمّد، کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم. انّک حمید مجید.»
صلوات ابراهیمی(ع) در متن روایات متعدد معصومین(ع) و حتی در دعا و به اصطلاح نمازی که بر میت مسلمان میخوانیم، وجود دارد. ضمن اینکه مقام خلّت و خلیلاللّهی حضرت ابراهیم(ع) مقامی خاص در میان مقامات انبیای الهی(ع) و نزدیک به مقام حبیباللّهی پیامبر اکرم(ص) است و حتی نقل شده که اکتساب و احراز این مقام بهدلیل صلواتهایی بوده که ایشان بر پیامبر خاتم(ص) میفرستادهاند.
در روایات میبینیم که گفته شده در ارسال سلام و صلوات بر همه انبیای الهی، صلوات بر پیامبر اکرم(ص) را بر دیگر انبیا(ع) به جز حضرت ابراهیم(ع) مقدم بدارید: «اذا ذکرتم الانبیاء الاوّلین فصلّوا عَلَیّ ثمّ صلّوا علیهم، و اذا ذکرتم ابی ابراهیم فصلّوا علیه ثمّ صلّوا عَلَیّ.»
همانطور که در متن روایت میبینید، پیامبر اکرم(ص) حضرت ابراهیم(ع) را «ابی، جدّ من» میخواند؛ چون نسل ایشان از طریق حضرت اسماعیل(ع) به حضرت ابراهیم(ع) میرسد. تمامی اجداد پیامبر اکرم(ص) تا حضرت آدم(ع) اهل توحید بودند و حضرت ابراهیم(ع) قهرمان و نماد توحید است. در قرآن کریم، امت پیامبر خاتم(ص)، ملت ابراهیم(ع) و با عنوان مسلمان نامیده شدهاند و حضرت ابراهیم(ع) پدر پیامبر خاتم(ص) و پدر امتش معرفی شده است: «...مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ... .» (حج/ ۷۸)
از سویی میدانیم که دین مبین اسلام در تداوم و پیروی از دین حنیف و آیین ابراهیم(ع) است. قرآن مجید در آیات متعددی بر این امر تصریح و تأکید کرده است: «قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ بگو: خدا راست گفت، بنابراین از آیین ابراهیم که یکتاپرست و حقگرا بود و از مشرکان نبود، پیروی کنید.» (آلعمران/ ۹۵)
«وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا؛ و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم یکتاپرست حقگرا پیروی کرده است؟ و خدا ابراهیم را دوست خود گرفت.» (نساء/ ۱۲۵)
«قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یکتاپرست حقگرا و او از مشرکان نبود.» (انعام/ ۱۶۱)
«ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ آنگاه به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حقگرا پیروی کن که از مشرکان نبود.» (نحل/ ۱۲۳)
دلیل این امر این است که دین حضرت ابراهیم(ع) دینی فطری، انسانمحور، جهانشمول، فرامکانی و فرازمانی بوده است؛ در حالی که دو دین یهود و نصاری، دینی قومی، منطقهای و محدود در زمان و مکان مشخص بودهاند؛ بنابراین پیامبر خاتم(ص) در دین حنیف ابراهیم(ع) بوده و در دین مسیحیت که حتی از نظر زمانی و تاریخی پیش از پیامبر اکرم(ص) وجود داشته، نبوده است.
به بیان دیگر، سیر تکاملی ادیان از نظر تسلسل زمانی در خصوص پیامبر اکرم(ص) صدق نمیکند، بلکه براساس جامعیت و فطریبودن دین ابراهیمی(ع) و دین محمدی(ص) بوده است؛ بنابراین در آیه ۳۰ سوره مبارک روم آمده: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ؛ پس حقگرایانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوی این دین روی آور، (استوار بر) سرشت خدا باش که مردم را بر آن سرشته است. برای آفرینش خدا هیچگونه تغییر و تبدیلی نیست. این است دین درست و استوار، ولی بیشتر مردم معرفت و دانش ندارند.»
در همین راستا، آیات ذیل در این بحث قابل مطالعه است و علاقهمندان میتوانند برای تکمیل اطلاعات خود به آنها مراجعه کنند: بقره/ ۱۳۵، آلعمران/ ۶۷، انعام/ ۷۹، یونس/ ۱۰۵، نحل/ ۱۲۰.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام