کد خبر: 4323924
تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۰
یادداشت

ام‌کلثوم(س)؛ زنی که در متن تاریخ ایستاد

وفات حضرت ام‌کلثوم(س)، فرصتی برای بازخوانی الگویی است که می‌تواند تصویری واقعی‌تر از زن مسلمان و شیعه در جامعه ارائه دهد؛ الگویی که هم در عرصه خانواده زیست، هم در میدان اجتماع حضور داشت و هم در بزنگاه‌های سیاسی تاریخی، سکوت را جایز ندانست.

ام‌کلثوم(س)در بسیاری از خوانش‌های سطحی از تاریخ اسلام، زن یا در چارچوب خانواده یا در نقطه مقابل، در عرصه اجتماع تعریف می‌شود؛ گویی این دو قابل جمع نیستند، اما زندگی حضرت ام‌کلثوم(س) نشان می‌دهد که این دوگانه بیش از آنکه در آموزه‌های اسلامی ریشه داشته باشد، محصول برداشت‌های محدودکننده تاریخی است. او همچون دیگر زنان خاندان اهل‌ بیت(ع)، نه از مسئولیت خانوادگی فاصله گرفت و نه حضور اجتماعی خود را قربانی نقش‌های سنتی کرد.

حضرت ام‌کلثوم(س) در بطن خانواده‌ای سیاسی دینی رشد کرد؛ خانواده‌ای که سیاست در آن به معنای قدرت‌طلبی نبود، بلکه مسئولیت اجتماعی و دفاع از حق محسوب می‌شد. چنین بستری از او زنی ساخت که توانست هم در مناسبات شخصی و خانوادگی به ایفای نقش بپردازد و هم در مواجهه با بحران‌های بزرگ اجتماعی، کنشگرانه عمل کند. این الگو پاسخی روشن به این پرسش معاصر است که آیا زن مسلمان می‌تواند هم در خانواده حضور مؤثر داشته باشد و هم در اجتماع نقش‌آفرین باشد؟ تجربه زیسته حضرت ام‌کلثوم(س) به‌روشنی پاسخ مثبت به این پرسش می‌دهد.

ازدواج؛ نه مانع، نه حاشیه

یکی از نکاتی که گاه درباره زنان صاحب‌نام در طول تاریخ نادیده گرفته می‌شود، نحوه بازنمایی ازدواج آنان است. در بعضی از روایت‌ها، ازدواج عاملی بازدارنده از فعالیت اجتماعی تصویر می‌شود؛ گویی زن پس از ازدواج، ناگزیر به کناره‌گیری از عرصه عمومی است، اما اشاره به ازدواج حضرت ام‌کلثوم(س) نه برای ورود به جزئیات تاریخی آن، بلکه برای تأکید بر واقعیتی مهم ضروری است و آن اینکه اسلام ازدواج را در تعارض با حضور اجتماعی زن نمی‌بیند.

زندگی حضرت ام‌کلثوم(س) نشان می‌دهد که ازدواج، بخشی از زیست انسانی و اجتماعی زن است، نه ابزاری برای حذف او از صحنه. ایشان در عین همسر بودن، خواهر بودن و عضوی از خانواده‌ای بزرگ، نقش اجتماعی خود را حفظ کرد. این مسئله به‌ویژه در شرایطی که امروز نیز گاه ازدواج بهانه‌ای برای محدودکردن زنان می‌شود، اهمیت مضاعف دارد. اسلام با پرورش زنانی چون حضرت ام‌کلثوم(س) نشان داده است که نه‌تنها مانعی برای حضور اجتماعی زنان وجود ندارد، بلکه با ایجاد بسترهای اخلاقی و انسانی، این حضور را معنا‌دارتر می‌کند.

و اما در صحنه سیاست، اگر عاشورا را فقط در میدان نبرد خلاصه کنیم، بخش بزرگی از حقیقت آن را نادیده گرفته‌ایم. عاشورا پس از شهادت امام حسین(ع) وارد مرحله‌ای تازه شد؛ مرحله روایت، افشاگری و مقابله با تحریف. در این مرحله، نقش زنانی چون حضرت ام‌کلثوم(س) برجسته می‌شود.

حضرت ام‌کلثوم(س) در کوفه با خطبه‌ها و مواضع خود، از واقعیتی پرده برداشت که حکومت اموی تلاش داشت آن را وارونه جلوه دهد. او با کلامی آگاهانه و صریح، وجدان‌های خفته را مخاطب قرار داد و نشان داد که فاجعه کربلا نتیجه مستقیم انحراف سیاسی و اخلاقی حاکمان وقت است. این موضع‌گیری، نه از سر احساسات آنی، بلکه برخاسته از درک عمیق او از شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه بود.

در کنار حضرت زینب(س)، حضرت ام‌کلثوم(س) یکی از حاملان اصلی پیام عاشورا بود؛ پیامی که اگر فقط در قالب عزاداری محدود می‌ماند، ممکن بود در گذر زمان تحریف یا فراموش شود. او نشان داد که زن مسلمان می‌تواند در حساس‌ترین لحظات تاریخ، نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ حقیقت ایفا کند.

سیاست، فرهنگ و حضور زنانه در متن تاریخ

نکته قابل تأمل در زندگی حضرت ام‌کلثوم(س)، نوع مواجهه او با سیاست است. سیاست در رفتار و گفتار آن حضرت، نه به معنای بازی قدرت، بلکه عرصه دفاع از عدالت و کرامت انسانی تعریف می‌شود. چنین نگاهی، تصویر رایج از سیاست به‌مثابه حوزه‌ای مردانه را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد که حضور زن در سیاست، اگر بر پایه اخلاق و آگاهی باشد، نه‌تنها مخرب نیست، بلکه اصلاح‌گر است.

حضرت ام‌کلثوم(س) با حضور فرهنگی و اجتماعی خود، به نوعی سیاست‌ورزی اخلاقی دست زد؛ سیاستی که هدف آن، روشنگری و جلوگیری از انحراف افکار عمومی بود. این الگو برای جامعه امروز نیز الهام‌بخش محسوب می‌شود؛ جامعه‌ای که همچنان درگیر پرسش از حدود و کیفیت حضور زنان در عرصه عمومی است.

با وجود چنین نقش پررنگی، حضرت ام‌کلثوم(س) در روایت‌های تاریخی و حتی در حافظه عمومی جامعه دینی، کمتر از آنچه شایسته است، مورد توجه قرار می‌گیرد. این فراموش‌شدگی صرفاً غفلتی تاریخی نیست؛ بلکه نشانه نوعی الگوی روایت‌گری است که صدای برخی کنشگران را برجسته می‌کند و برخی دیگر را به حاشیه می‌راند.

بازخوانی زندگی و وفات حضرت ام‌کلثوم(س)، فرصتی برای نقد این الگوی روایت و بازگرداندن زنان اثرگذار به متن تاریخ است. او نه چهره‌ای فرعی، بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از جریان فکری و اجتماعی عاشورا و پس از آن است. نادیده‌گرفتن آن حضرت به معنای ناقص‌دیدن تاریخ است.

وفات حضرت ام‌کلثوم(س)، پایان زیست دنیوی زنی است که در متن حوادث بزرگ تاریخ اسلام ایستاد؛ اما پیام او همچنان زنده است. الگویی که او از زن مسلمان ارائه داد، یعنی زنی آگاه، مسئول، متعهد به خانواده و فعال در اجتماع، امروز نیز می‌تواند راهگشا باشد. شاید زمان آن رسیده است که به‌ جای تکرار روایت‌های کلیشه‌ای، به سراغ این الگوهای کمتر گفته‌شده برویم؛ الگوهایی که نشان می‌دهند اسلام با حضور آگاهانه زنان در سیاست، فرهنگ و اجتماع، نه بیگانه است و نه مخالف، بلکه آن را بخشی از رسالت انسانی می‌داند.

بازخوانی زندگی و وفات حضرت ام‌کلثوم(س) صرفاً رجوعی تاریخی به گذشته نیست، بلکه تلاشی برای بازتعریف الگوی زن مسلمان در اکنون است. او نشان داد که می‌توان هم دیندار بود و هم مطالبه‌گر، هم متعهد به خانواده و هم مسئول در برابر جامعه. فراموشی چنین الگوهایی، جامعه را از سرمایه‌های فکری و فرهنگی خود محروم می‌کند. یاد حضرت ام‌کلثوم(س) یادآور این حقیقت است که تاریخ اسلام بدون صدای زنان آگاه، تاریخی ناقص و تحریف‌شده خواهد بود.

انتهای پیام
خبرنگار:
مریم فلاحتی
دبیر:
محبوبه فرهنگ
captcha