به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در حکمت شماره 11 نهجالبلاغه آمده است«اِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَيْهِ؛ اگر بر دشمنت دست يافتى، بخشيدن او را شكرانه پيروزى قرار ده».
قدرت: بنا به یک تعریف، ظرفیت و توانایی و میل به عملی کردن یک خواسته یا هدف را گویند.
عفو: صرفنظر کردن از مجازات.
شکر: قدردانی، اندازه شناسی و حق شناسی. بنده اگر بخواهد قدرشناس و شاکر باشد باید قدر نعمتهای خدا را بداند، یعنی اندازه و قدر هر نعمتی را بداند که چقدر است و برای چه هدف و منظوری است و آنگاه آن را درجای درست خود به کار بگیرد.
امام (ع) در این حکمت کوتاه اما عمیق و بلند خویش سه مقوله مهم قدرت، شکر و گذشت را واکاوی کرده و ارتباط آنها را نشان میدهد و هر کدام را در جای درست خود مینشاند.
قدرت،از دیرباز یکی از قدیمیترین خواستههای بشر و محل منازعه و جنگ و خون ریزی او برای کسب یا از دست ندادن آن بوده است. هنوز هم از اساسیترین امیال اوست و زندگی و مرگ بشر قویا از آن متاثر است. مشروع یا نا مشروع بودن و قابل استفاده بودن یا نبودن آن و استفاده از زور و نفوذ در کسب آن و همچنین کارکردهای دفاعی و بازدارندگی یا اجبارکنندگی آن در عرصههای شخصی یا ملی و منطقهای محل بحثهای گوناگون بوده و هست. اما صرفنظر از وجوه مثبت کسب و تجمع و تمرکز قدرت در انجام امور بزرگ و مورد نیاز بشر، تاثیرات سوئی است که قدرت میتواند بر دارنده آن بگذارد؛ اشاره به برخی از این آفتها روشنگریهایی را میتواند در این بحث به همراه داشته باشد.
آفات قدرت: دادن احساس حق بیشتر (الحق لمن غلب)، انفصال عاطفی و منفعت طلبی شخصی، کم ارزش دیدن افراد فاقد قدرت، تعصب، بیتوجهی به نصایح دیگران، اعتماد به نفس بیش از حد، فراموشی خودخواسته گذشته و اطرافیان؛ بیتفاوتی نسبت به درد و رنج دیگران و میل به تبدیل دیگران به وسیله رضایتمندی خویش؛ کوری و دوبینی نسبت به هنجارهای اجتماعی و خودشیفتگی و خودبرتربینی نسبت به دیگران، از دست دادن توانایی تشخیص درست و....
اینها همه معمولا به دلیل خاصیت ضربه گیری قدرت! برای صاحب آن رخ میدهد امری که منجر میشود تا بازخوردهای واقعی سوء رفتارهایش گرفته شوند و به او باز نگردند تا او اصلاحی در خویش بهوجود نیاورده و نهایتا به استکبار و استبداد و دیکتاتوری ختم گردد.
علی (ع)، راه مبارزه با این آفات را به زیبایی نشان میدهد؛ این که در دست قدرت خودت اسیر نباشی و بر این قدرتت نیز قدرت داشته باشی و امیر باشی! او راهش را عفو و گذشت در هنگامه پیروزی و قدرت یافتن بر رقیب عنوان میکند؛ عفو و گذشت کلید دستیابی به این غنیمت گرانبهاست؛ غنیمتی از جنس عفو و گذشت! وقتی نیازهای تو نه چند اسب و زین و یراق وسلاح باشد و تو خود را بزرگتر شناخته باشی و نیازهای عالی تری برای خود حس کرده باشی آن وقت در عرصه نبرد هم به دنبال غنایمی میگردی که این نیازها را برآورده کند؛ عفو و گذشت درست در مقابل این حس کینه توزانه و خودخواهی و غرور پیروزیست؛ عاملی است که میتواند بر این اسب چموش لجام بزند و به تو توانایی کنترل قدرت ارزانی کند. آنان که به دنبال مجازات و تشفی خویش میگردند در واقع از دشمن خویش شکست خوردهاند و در بند و اسیر کینه او باقی ماندهاند !تنها با عفو و گذشت است که میتوان بر این آخرین دام دشمن نیز فایق آمد و پیروزی کامل را بدست آورد و قدرت مبارزه با آن آفات را پیدا کرد.
نباید هدف از مبارزه با دشمن مخدوش شده و کینه ورزیهای شخصی نقابدار جای آن بنشیند. همان قدرت یافتن بر دشمن و بازداشتن او از مقاصد و دشمنیهایش کافیست بیش از آن اسراف و زیاده روی است .شکرهر نعمتی به معنای شناخت اندازه و قدر (قدرشناسی) آن و به کار گرفتن آن نعمت در حد و اندازه و جایگاه درست خود است و عفو، اقدام درست و به اندازه و در قدر زمان پیروزی بر دشمن است.
از طرفی عفو صفت خداوند است و کاریست که او با همه ما هر روز بارها و بارها کرده است و می کند، چرا ما نکنیم؟
همچنین توجه به کلمه (اذا) در آغاز این کلام نیز حاوی دریافت لطیفی است؛ و آن این که عفو را در هنگام پیروزی توصیه کرده است و نه خیلی پس از آن ! گویی امام حتی اضطراب دشمن شکست خورده را برای مدت کوتاه هم تاب نمیآورد؛ چقدر این روح بزرگ و لطیف است!! و چه نگاه دقیقی به انسان و بازی های قدرت و دنیای او داردو چه پاسخ های درستی به آنها میدهد! آری؛ عفو و گذشت، این همان نسخه شفا بخش علی است برای جامعه خشونت زده دیروز و امروز ما.
یادداشت از داریوش اسماعیلی/ معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان