رشد معنوی فرایند دستیابی به حقیقت متعالی است
کد خبر: 3734736
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۹

رشد معنوی فرایند دستیابی به حقیقت متعالی است

گروه معارف - عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان اصفهان با اشاره به اینکه رشد معنوی یک نقطه‌ نیست، بلکه یک فرآیند محسوب می‌شود، افزود: رشد معنوی از نقطه‌ای شروع و به سمت حقیقتی متعالی در حال حرکت و جاری است؛ این تعریف از رشد معنوی همان است که در میان عرفا به سیر و سلوک و در جایی دیگر در سخن خواجه ‌عبدالله انصاری، منازل السائلین نام گرفته است.

 رشد معنوی در گرو قرب وجودی انسان به خداوند است

عصمت همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: در مسیر رشد معنوی باید این اصل اساسی را در نظر گرفت که انسان فطرتا حامل روح و نفخه الهی است؛ لذا همین ویژگی وجودی در انسان این معنا را به ذهن متبادر می‌کند که وجود آدمی متعلق به عالم مادی نیست، بلکه متعلق به وجودی برتر و فراتر از عالم ماده و طبیعتا متعالی است و رشد معنوی انسان به معنای گسترش و احاطه افق الهی و غیرمادی وجود او در عالم هستی تعریف می‌شود.
وی با بیان اینکه رشد معنوی آدمی در گرو قرب وجودی او به خداوند است، افزود: در تفکر اسلامی بعد لایتناهی وجود انسان متعلق به خداوند است، بنابراین هر چه وجود انسان الهی‌تر شود، رشد معنوی بیشتری نیز برای او حاصل می‌شود. زمانی که رشد ملکوتی وجود انسان وسیع‌تر شود و احاطه بیشتری پیدا کند و در واقع به خداوند نزدیک‌تر شود، قطعا چنین فردی در مسیر رشد معنوی قرار گرفته است.

رشد معنوی فرایند دستیابی به حقیقت متعالی است
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان اصفهان بیان کرد: رشد معنوی یک نقطه‌ نیست، بلکه یک فرآیند محسوب می‌شود، یعنی از نقطه‌ای شروع و به سمت حقیقتی متعالی در حال حرکت و جاری است؛ این تعریف از رشد معنوی همان است که در میان عرفا به سیر و سلوک و در جایی دیگر در سخن خواجه ‌عبدالله انصاری، منازل السائلین نام گرفته، یعنی منزل‌ها و مراتبی که روح و نفس باید از آنها عبور کند؛ طبیعتا این مراتب روحی و معنوی یک رابطه ابتدایی، میانی و پایانی نیز دارد، هیچ‌کدام از این منازل اقامتگاه دائمی نیستند و طی مراحلی به بی‌نهایت که وجود حضرت حق است نائل می‌شوند.
همتی درباره معیت الهی با اشاره به آیه 4 سوره مبارکه حدید،«وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ...»، گفت: مفاهیم دین اسلام که ظریف‌ترین و والاترین مفاهیم توحیدی درباره رابطه میان انسان و خداوند محسوب می‌شود، مدعی است از آنجایی که علم خداوند به همه هستی احاطه دارد و از طرفی وجود آدمی نیز مادی نیست، خداوند نهایت نزدیکی و قرب را به همه موجودات از جمله انسان دارد. با توجه به آیه »یعلم ما تخفی الصدور»، خداوند به واسطه علم حضوری خود هیجانات پنهانی نفس بشر را می‌داند، آدمی همه هستی‌اش در محضر پروردگار خود عریان است، ولی به دلیل غفلت‌های وجودی خویش خداوند را احساس نمی‌کند و در واقع در فلسفه وجودی خداوند بعضا دچار توهم می‌شود که آیا خداوند وجود دارد یا خیر؟
وی با اشاره به نقش پیامبران در دستیابی انسان به رشد معنوی و مقام قرب الهی، افزود: وجود خداوند به همه چیز احاطه دارد، ولی چرا آدمی وجود خداوند را احساس نمی‌کند؟ از ابتدای خلقت بشریت تاکنون وجود پیامبران عاملی بوده است تا حجاب‌های میان بشریت و خداوند را از میان بردارند و یا اینکه مسیر قرب الهی را به انسان تعلیم دهند که یک انسان چگونه می‌تواند در مسیر ارتباط خویش با خداوند حجاب‌های موجود را از میان بردارد.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: مهم‌ترین حجاب‌ها میان انسان و خداوند، حجاب نفسانیت و انانیت انسان است؛ بعد ناسوتی انسان باعث می‌شود تا نیازهای فراوانی طلب کند، نیازهایی که لازمه‌اش توسل به مادیات و محسوسات است، لذا در این مسیر اگر انسان به انذارهای پیامبران توجه نکند، موجب غفلت تام او از فرمان‌های الهی خواهد شد، غفلت‌هایی که مانع رشد معنوی انسان می‌شود.

رشد معنوی بدون ذکر و یاد خدا ممکن نیست
وی تصریح کرد: زمانی انسان می‌تواند به رشد معنوی برسد که خود را در محضر حضرت حق حاضر ببیند و با لطف و عنایت و راهنمایی‌های خداوند از دایره مادیات خارج شود و در نتیجه در ابعاد وجودی، معنوی و ملکوتی خود رشد و تعالی یابد. اگر انسان در گام نخست از خداوند غافل شود و مورد لطف و عنایت او قرار نگیرد، نمی‌تواند به رشد معنوی دست یابد و اگر هم نائل شود، معنویتی خواهد بود مبتنی بر دیدگاه توحیدی، همان که بعضا آن را عرفان نامیده‌اند، ولی با احوالاتی که شیطانیت و رحمانیت آن از هم جدایی‌ناپذیرند و نقطه رشد و تکامل روحی آنها فراتر از عالم ماده است و به نوعی عرفان‌های کاذب نام دارند.
همتی با بیان اینکه خداوند راه‌های هدایت آدمی را متناسب و مخصوص با وجود هر یک از آنها برایشان باز گذاشته است، افزود: مطلوب‌های نفسانی وقتی از حد بگذرد، انسان را کاملا تحت سیطره قرار می‌دهد، به گونه‌ای که انسان جوهره وجودی خود را گم می‌کند. با کنار گذاشتن خواهش‌ها و تمناهای نفسانی طبق تربیت پیامبران، پرده‌های غفلت میان انسان و پروردگارش کنار گذاشته می‌شود.
وی ادامه داد: گام اول برای رشد معنوی مهار خواسته‌ها، منویات و امیال آدمی توسط خودش در چهارچوب نیازهایش است. در صورت رعایت چنین اصولی آدمی برای دریافت افاضه‌های الهی آماده می‌شود و تحت هدایت و ولایت خداوند به اندازه وسع وجودی خویش در طریق معنویت گام برمی‌دارد. در طریق رشد معنوی، ظرفیت‌ها و نتایج به دست آمده متفاوت است، ولی اصل اساسی در مرحله اول بر ترک گناه می‌باشد؛ در مرحله دوم با تن دادن به اوامر الهی انسان باید تلاش کند خداوند را به عنوان رب مطلق در زندگی‌ خود حاکمیت دهد که اگر چنین کند، مشمول آیه 69 سوره مبارکه عنکبوت، وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِین خواهد شد.

خاستگاه سعادت و شقاوت انسان، اخلاق است
استاد دانشگاه فرهنگیان اصفهان با بیان اینکه تا فضایل اخلاقی و نفسانی کسب نکنیم، نمی‌توانیم به سعادت برسیم، تصریح کرد: منشاء تمام سعادت و شقاوت آدمی در اخلاق است، مقوله‌ای که در مفاهیم دینی، اخلاق لقب گرفته و در حوزه عرفان با شباهت‌هایی بحث سلوک مطرح شده؛ خلاصه اینکه با عناوین مشابه و متفاوتی، خاستگاه همه این اصول در اخلاق است، اینکه انسان صفات نیکو یافته و از چیزهایی که رذیلت محسوب می‌شود، خودداری کند.
وی اضافه کرد: سعادت در دیدگاه‌های فلسفی، کلامی و عرفانی تعاریف متعدد دارد. در نگاه دینی و کلامی سعادت در نهایت، وصول انسان به بهشت تعریف می‌شود، به شرط عمل به بایدها و نبایدهای اخلاقی. در منظر یک فیلسوف سعادت و رشد معنوی انسان، دستیابی او به حقیقت هستی است، آن‌گونه که هست و همچنین شخص عارف سعادت بشری را در کنار رفتن پرده‌های حجاب میان خود و خدای خود می‌داند، مرحله شهود حقایق مجرده و رسیدن به مرحله کشف و لذت‌های کثیر و فراوان در پس پرده این عالم که به علت وجود محسوسات از آنها غافل شده‌ایم.
همتی خاطرنشان کرد: بدون رعایت اصول اخلاقی، اتصال به فضایل اخلاقی و ترک رذایل اخلاقی رشد معنوی در مکاتب الهی محال است. در مکاتب الهی لازمه رشد معنوی، پا گذاشتن بر انانیت نفس به حساب می‌آید. تمام رذایل اخلاقی در انسان ریشه در انانیت آدمی دارد و اگر انسان آنها را کنترل کند، به فضایل اخلاقی مزین می‌شود. وقتی به فضایل اخلاقی آراسته شد، مفهوم رشد معنوی برای او معنا پیدا می‌کند؛ بنابراین در این مسیر راه میانه‌ و میان‌بری وجود ندارد که بدون اخلاق و بدون آراسته شدن به فضایل اخلاقی بتوان به رشد معنوی دست یافت.

گام اول در مسیر معنویت، کسب فضایل اخلاقی است
وی ادامه داد: گام اول در مسیر معنویت، رعایت مباهات اخلاقی و خارج شدن از دامنه حیوانیت و انانیت است. انسان وقتی زبان و چشمش را کنترل کند، دروغ نگوید و اهل ظلم نباشد، می‌تواند از مراحل انانیت نفسش فراتر رود و تابش انوار الهی را که شرط معنویت است دریافت کند. تمام عرفای اسلامی و نیز تمامی نحله‌های اسلامی در حوزه اخلاق بر این اصل اتفاق نظر دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان اصفهان با اشاره به آیه 97 سوره مبارکه نحل،«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُ»، گفت: انسان به محض وارد شدن به وادی سلوک بر نفس خویش مراقبت و مواظبت دارد، همچنین به تعبیر قرآن، با تقوا و خویشتن‌بانی به توفیق الهی به حیات طیبه راه باز می‌کند؛ یعنی آدمی در مسیر رشد معنوی طی کسب مراتبی از سعادت در باطن همین زندگی محسوس مادی نوعی حیات پیدا می‌کند که گوشش گوش دیگری، دریافتش دریافت دیگری و چشمش چشم دیگری است و نورها بر او تابیده می‌شود، به تجربیاتی فراتر از وهم انسان می‌رسد، وجودش دگرگون شده و از نیمه مجرد و نیمه ماده به وجود مجرد تبدیل می‌شود و بر تمام عالم ماده احاطه پیدا می‌کند.
وی افزود: انسان به جایی می‌رسد که اراده او در هستی تاثیرگذار می‌شود و هستی به خواست او پاسخ می‌دهد، همراه ملائک شده و در قرب نوافل مصداق آیه «عَبدی أَطِعنی حَتی أجْعَلَکَ مَثَلی» می‌شود، لذا حداقل رشد معنوی برای آدمی رسیدن به عیش سعادت‌مندان در دنیا است. طبق آیه 62 سوره مبارکه یونس، «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ»، اولیاء الهی به مرحله‌ای می‌رسند که در زمین حزن و خوفی ندارند و به تمام معنا مصداق آیه 2 سوره مبارکه طلاق می‌شوند، «وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» و خداوند به آنها ابزار تشخیص حق از باطل را که همان فرقان است می‌دهد.
همتی بیان کرد: یکی از گرفتاری‌های بشر امروز به افسردگی‌ها‌، حزن‌ها، خوف‌ها، ناآرامی‌ها و اضطراب‌های درونی او برمی‌گردد، به این علت که آدمی محزون و خائف است. محزون به علت از دست دادن چیزهایی که دارد و خائف از چیزهایی که ندارد و در این کشاکش می‌داند که مالکیت ندارد، نه بر حفظ آنچه دارد و نه بر به دست ‌آوردن آنچه ندارد و این سرگشتگی انسان را باعث می‌شود.

گناه، عامل بازدارنده انسان از رشد معنوی
وی با اشاره به تنها عامل بازماندن انسان از رشد معنوی یعنی «گناه»، افزود: در زبان قرآن، پیروی از شهوت‌ها، میل‌ها و اشتهایی که در واقع انسان را به لذت‌های محسوس ولو ممنوع دعوت می‌کند، باعث گناه می‌شود. مقصد عرفانی منتسب به اسلام نیز مانع اصلی حرکت به سوی خداوند را گناه و تبعیت از خواهش‌های نفسانی می‌داند.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: در زبان دین، گناه و عصیان آدمی را از مسیر منحرف می‌کند، به گونه‌ای که در بعضی از روایات آمده که گناه با فاصله‌ای چند برابر زمین و آسمان، انسان را از مسیر منحرف می‌کند، به همین دلیل است که اکثر علمای دینی بر مراقبه تاکید دارند. وقتی انسان با علم و آگاهی گناه می‌کند، چگونه می‌تواند به رشد و حرکت بازگردد. گاهی اوقات ندانستن اوامر الهی و جهل باعث گناه می‌شود که در این حالت فرد ممکن است مجددا مشمول عنایت الهی قرار گیرد.
انتهای پیام

 

captcha