در دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان آمده است:
بِسمِ ِاللّهِ الرَّحمنِ الرِّحیم
اَللّهمَّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأَیتام
خدایا! روزیام كن در این روز ترحم بر یتیمان
وَ إِطْعامَ الطّعام
و طعام نمودن بر مردمان
وَ إِفْشاءَ السَّلام
و افشای سلام
وَ صُحْبَةَ الكِرام
و مصاحبت كریمان
بِطَوْلِكَ یا مَلجَأَ الآمِلین
به فضل خودت اى پناه آرزومندان
پیشتر گفته بودیم که این ماه را رزقهایی است و روزیهایی که از جانب خداوند تربیتکننده مهربان و آگاه به همه نیازهای ما، فراهم آمده است. روزیهایی که در این ماه از طرف خداوند بخشنده و مهربان، سرازیر کام جانهای عطشناکمان میشود. فقط ای کاش ظرفهای ما در این بارش لطیف، رو به آسمان قیام کرده و ایستاده باشند و نه پشتکرده به آن و بر روی افتاده! اینک در این هشتمین روز، پس از رزقهایی که در روز سوم طلب کردیم، یعنی ذهن بیدار و هشیار، رزقهایی دیگر را میطلبیم؛ رزقهایی مقسوم و مغفول.
«مهربانی» رزقی است که عاطفه و احساسمان را سرشار میکند، پس آن را از او میخواهیم؛ آن هم برای نیازمندترینها از بندگانش، یعنی یتیمان. گویی مهربانی، دروازه ورود به بقیه این باغ دلگشاست؛ دروازهای که تنها به دست یتیم میتواند به یکبارگی بر پاشنه بچرخد و تا انتها گشوده شود. آری! گویی فقط این دست کوچک یتیم است که میتواند چنین معجزهای بزرگ بیافریند و دروازه سنگین دلهای دنیازده و سودایی و یهوداییمان را بگشاید. چقدر قدرت در این دستهای کوچک و بیپناه گذارده شده و چه سرشارند اشکها و دلتنگیهای غمگنانه گاه و بیگاهشان.
یادمان هست سوره ماعون را: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم؛ أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ ﴿١﴾ فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ ﴿٢﴾ وَلا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿٣﴾ فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ﴿٤﴾ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِینَ هُمْ یُرَاؤُنَ ﴿٦﴾ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾
بنا به تفسیر و برداشتی، این سوره، نشانی آنانی را میدهد که توسط و با حربه دین (بالدین)، به تکذیب حق و رسول حق پرداختهاند؛ نشان از آنان که کیستاند و چگونهاند. اولین نشانه این سنگرگرفتگان در پشت دین، راندن با خشونت و همراه با طرد و جفای به یتیمان است و اینکه بر احقاق بدیهیترین حق مساکین که غذای آنان است برنمیانگیزانند. این نمازگزاران ریایی، نه در نمازشان (فی صَلاتِهِمْ)، بلکه بر (عَن صَلاتِهِمْ) نمازشان سهلانگارند؛ یعنی نه در اجزا و نحوه نماز، بلکه بر کل آن دروغ و ریا میورزند؛ و نه تنها خود به مساکین کمک نمیکنند، بلکه دیگران را نیز از مساعدت آنان بازمیدارند (یَمنَعون به جای یبخلون).
آری! اطعام طعام، هم وجهی اجتماعی دارد، چراکه به تحکیم پیوندهای عاطفی در بین جامعه میانجامد و هم وجهی اقتصادی دارد، زیرا بخشی از نیازها را پاسخ میگوید و هم وجهی درونی برای فرد اطعامکننده دارد، چونکه بخل را از او جدا میکند و لذت همخوراکی و تقسیم روزی را به او میچشاند و از دایره بسته خویشش به در میکشد.
افشای سلام، فاشکردن دوستیها و محبتهاست؛ به نیت تحکیم پیوندهای قلبی و صلح و مودت و وداد در بین مؤمنین؛ که سلام گفتاری است از جانب خدا. فاشگویی دوستی و محبت، سد خجالتها و منیتها و کدورتها را میشکند و نیاز جامعه سرد و بیروح و از همگسیخته و بیارتباط را پاسخ میگوید.
در جامعه سرد و بیروح و از همکنار، فضیلتهای اجتماعی نیز چندان محیط رشد مناسبی نخواهند یافت. کرامت، فضیلتی است که علاوه بر وجه شخصیاش، در جمع و ارتباط انسانها با هم تعریف میشود و شکل میگیرد؛ فضیلتی است فردی و اجتماعی؛ و این فضیلت آنگاه کسب خواهد شد که از دروازه مهربانی وارد این جامعه شویم (بعد روانی و اخلاقی) و از خودگذشتگی انفاق را تجربه کنیم و به رسیدگی مساکین تحریص نماییم (بعد عدالت اجتماعی) و به فاش کردن و ظهور دوستیها اهتمام ورزیم (اخلاق اجتماعی). آری! با انجام این مقدمات است که مصاحبت بزرگواران میسر میشود.
و اینها همه را از صفت «طَول» خداوند میخواهیم. طول در لغت به معنای بخشش و زیادت و فزونی و سعه مال و وفور نعمت و بخشش است. در آن، مفهوم منت نهفته است، زیرا اعطای بیش از استحقاق است و تفاوت آن با «فضل» در همین است؛ چراکه فضل، بخششی است بدون منت. گویی در اینجا با آوردن این صفت الهی، در همه آنچه گفته شد او را منتگذار اصلی میبینیم و برای خود در این امور، منتی بر دیگران قائل نمیشویم.
خواندن خداوند با نام ملجاء الاملین (پناه آرزومندان)، بار دیگر تأکیدی است بر وجود آرزومندان و نیازمندان پناهجوی بیپناه و درمانده در بین ما و هشدار بر مسئولیتمان در قبال آنان به عنوان مسئولیتبَرانِ خداوند در زمین؛ و تأکید دوباره بر این مهم که:
«جامعه بدون مهربانی و دوستی و ازخودگذشتگی و انفاق، جامعهای بدون کرامت و بیپناه است».
دوباره با هم میخوانیم:
بِسمِ ِاللّهِ الرَّحمنِ الرِّحیم
اَللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ و إطْعامِ الطّعامِ و إفْشاءِ السّلامِ و صُحْبَةِ الكِرامِ بِطَوْلِكَ یا ملجأ الآمِلین
نوشته زندهیاد داریوش اسماعیلی
انتهای پیام