دموکراسی به‌مثابه شیوه زندگانی؛ نیاز امروز جامعه ایران
کد خبر: 4117164
تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۲:۵۵
در سه‌شنبه‌های فصل سخن بیان شد

دموکراسی به‌مثابه شیوه زندگانی؛ نیاز امروز جامعه ایران

یک مدرس دانشگاه با تأکید بر اینکه جامعه دموکراتیک به شهروندان دموکراتیک نیاز دارد، گفت: به جای اینکه به دنبال دموکراسی در شیوه حکومت‌داری باشیم، باید به دنبال دموکراسی به‌مثابه شیوه زندگانی بگردیم.

نشست گفت‌وگو درباره کتاب اخلاق در حوزه عمومی

به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست گفت‌وگو درباره کتاب «اخلاق در حوزه عمومی، تأملاتی در باب ارزش‌ها و نهادهای دمکراتیک» نوشته علی میرسپاسی، از سلسله‌نشست‌های سه‌شنبه‌های فصل سخن، روز گذشته، چهارم بهمن‌ماه در کتابفروشی اردیبهشت جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.

در این نشست، زهرا امیری اسفرجانی، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه به شرح مفاهیم اصلی کتاب پرداخت و گفت: نویسنده در همان مقدمه کتاب بیان می‌کند که دموکراسی، پروژه‌ای امیدوارانه بوده و اهمیت آن به این است که تجربه‌ای گرانمایه از روایت پیدایش شرایط اجتماعی و اقتصادی‌ در اختیار ما قرار می‌دهد که امکان تحقق آزادی انسان در آنها فراهم می‌شود. هدف اساسی در دموکراسی، پاسداشت آزادی‌های اساسی و برابری حقوق انسان‌هاست. دموکراسی، پروژه‌ای این‌جهانی است، با ارتباطات انسان‌ها در جامعه سروکار دارد و بناست زندگی بهتری برای آنها فراهم کند. از نظر نویسنده، دموکراسی ابزاری برای پاسداشت آزادی‌های انسان است.

وی ادامه داد: ما همراه با نویسنده می‌پذیریم که دموکراسی نقص‌هایی دارد، زیرا در ارتباط با انسان معمولی است و انسان معمولی نقص دارد. دموکراسی به‌ شدت ضد اوتوپیایی است و بنا ندارد که انسانی متعالی ایجاد کند. یعنی واقعی، عملی و این‌جهانی است. به همین علت، دموکراسی عملی پروژه‌ای امیدوارانه و امکان‌پذیر محسوب می‌شود. دموکراسی با نگرش همه یا هیچ مخالف است و اگر بتواند گامی برای سعادت بیشتر بشر بردارد، به همان اکتفا می‌کند. اگر کسی به دموکراسی ایمان دارد، باید مراقب باشد تا در دام پروژه‌های اتوپیایی نیفتد. پروژه‌های اتوپیایی یأس‌آمیزند، به ضررهای انسانی زیادی منجر شده‌اند و در نهایت، مدلی کاربردی و عملی به ما نمی‌دهند.

این مدرس دانشگاه با بیان این نکته که نویسنده مستقیم و غیرمستقیم درباره جامعه ایران صحبت می‌کند، گفت: یکی از پروژه‌های اتوپیایی برای رسیدن ایران به دموکراسی، این است که فرهنگ ایرانی باید به کلی عوض شود. نویسنده بیان می‌کند که چنین اتفاقی در طول تاریخ رخ نداده و بنابراین، غیرممکن است. برخی افراد می‌گویند از آنجایی که فیلسوفان دموکراسی را ایجاد می‌کنند و ایران فیلسوفان بزرگی ندارد، پس ما نمی‌توانیم به دموکراسی برسیم. نویسنده در جواب این ادعا استدلال می‌کند که کشورهای دموکراتیکی وجود دارند، بدون آنکه فیلسوفی داشته باشند، اما بعضی کشورها با اینکه فیلسوفان بزرگی داشتند، به فاشیسم رسیدند؛ پس این ادعا باطل است.

تحقق دموکراسی در پرتو فضیلت‌های مدنی

وی با بیان اینکه دموکراسی محصول عصر روشنگری است، اظهار کرد: ارزش‌های روشنگری مانند صلح، خردگرایی و... به‌مثابه ارزش‌های دموکراتیک، دموکراسی را رقم می‌زنند. این نکته‌ای است که معمولا در ایران از آن غافل هستیم. در اروپا، ابتدا فیلسوفان بودند که به دنبال این ارزش‌ها رفتند و با گسترش این ایده‌ها، مردم نهادهای دموکراتیک را به‌وجود آوردند و این نهادها به دموکراسی منجر شدند. ارزش‌های دموکراتیک در ایران بدون توجه به بستر فرهنگی‌شان مورد توجه قرار گرفتند و به همین دلیل، کارکرد خود را از دست داده‌اند. نویسنده برای حل این مشکل اصرار می‌کند که مانند انگلستان و آمریکا، باید به دنبال دستیابی به فضیلت‌های مدنی باشیم و از این طریق، به دموکراسی دست پیدا کنیم. فضیلت به معنی ارزش‌ها، رفتارها و کردارهایی است که به شهروندان این قدرت را می‌دهد تا از منافع زودگذر شخصی‌شان عبور و برای ساختن جامعه‌ای بهتر تلاش کنند.

امیری افزود: نویسنده حوزه عمومی و خصوصی را از هم جدا و بیان می‌کند که گسترش دموکراسی‌ها مدیون گسترش حوزه عمومی است. حوزه خصوصی، بخشی از روابط اجتماعی ماست که به حوزه شخصی و احساسی مربوط می‌شود. حوزه خصوصی باید از دسترس دولت به دور باشد تا انسان‌ها به‌صورت آزادانه با هم در ارتباط باشند. آنچه برای ایجاد دموکراسی لازم است، حوزه عمومی، تفکیک آن از حوزه خصوصی و دخالت نکردن دولت در حوزه خصوصی است. حوزه عمومی، بخشی است که انسان‌ها در آن با مشارکت یکدیگر برای رسیدن به جامعه بهتر تلاش می‌کنند.

وی با اشاره به مفهوم اخلاق عمومی بیان کرد: نویسنده به مفهوم اخلاق در حوزه عمومی می‌پردازد و آن را با سلامت بودن نهادهای اجتماعی مرتبط می‌داند. اگر این نهادها سالم باشند، اخلاق عمومی حفظ شده‌ است. در غیر این صورت، نتوانسته‌ایم آن را حفظ کنیم. اگر بتوانیم حوزه عمومی را تقویت کنیم و گفت‌وگو را گسترش دهیم، جامعه آرام آرام به پیش می‌رود. دموکراسی، فرآیندی است که در هر مرحله تکامل پیدا می‌کند.

این مدرس دانشگاه به بیان ضرورت‌های لازم برای تغییر در رفتار حاکمان اشاره کرد و گفت: اگر مردم می‌خواهند سیاستمداران راستگو و نیک‌کرداری داشته باشند که به تقویت و توسعه ایمان دارند، ابتدا باید خودشان یک بستر کلی در حوزه عمومی ایجاد کنند و به این ارزش‌ها پایبند باشند. دکتر بشیریه در کتاب جامعه‌شناسی سیاسی معتقد است که حکومت‌ها حدوسط جامعه را نمایندگی می‌کنند و اگر این حدوسط تغییر کرد، رفتار حاکمان نیز عوض می‌شود. متأسفانه مردم نمی‌توانند از اخلاق در حوزه عمومی پاسداری کنند و به همین دلیل، گفت‌وگویی هم میان آنها شکل نمی‌گیرد. در این شرایط، مردم برای تغییر در انتظار منجی‌ می‌نشینند، غافل از اینکه تا خودشان تغییر نکنند، منجی نمی‌تواند کاری از پیش ببرد.

امید ماهیتی اجتماعی دارد

وی ادامه داد: نویسنده در اینجا به بحث امید وارد می‌شود و ماهیت آن را اجتماعی می‌داند، زیرا از نهادهای اجتماعی برمی‌آید. ریچارد رُرتی در کتاب «فلسفه و امید اجتماعی» بیان می‌کند که این امید، این‌جهانی است و برای انسان معمولی در این جهان برنامه‌ریزی و صحبت می‌کند. امید اجتماعی یعنی انسان به خودش متکی است و می‌تواند جهان را تغییر دهد. این امید برخلاف امید الهیاتی و روانشناختی، یک کنش است و تفاوت عمده‌ای با آنها دارد. امید اجتماعی، اعتقاد به کنش برای تغییر است و به همین دلیل، ظرفیتی رهایی‌بخش برای انسان دارد.

امیری با بیان این نکته که امید اجتماعی به شدت با دموکراسی در ارتباط است، اظهار کرد: هدف اصلی امید اجتماعی، حصول یک زندگی شرافتمندانه برای انسان است. به همین دلیل، به شدت اصلاح‌گرایانه است و امکان اصلاح را ممکن می‌داند. ایمان اجتماعی، ایمان به قدرت انسان و ارزش‌های دموکراتیک است. من بر اساس تحقیقاتی که انجام داده‌ام، امید اجتماعی را کنشی آگاهانه و هدفمند در راستای تغییر برای دستیابی به آرزوی پیشرفت از طریق برنامه‌ریزی، تلاشگری و مسئولیت‌پذیری می‌دانم. به همین دلیل و بر اساس تعریفی که از اخلاق عمومی داشتیم، امید اجتماعی، کنشی اخلاقی است.

وی افزود: رُرتی معتقد است که امید اجتماعی، خلق آینده است؛ داستانی که اعضای یک جامعه با کمک یکدیگر می‌نویسند تا جامعه را به پیشرفتی که مدنظرشان است، برسانند. این امر فقط از طریق گفت‌وگو اتفاق می‌افتد. یعنی شهروندان باید بر سر مشکلات جامعه‌ خود گفت‌وگو کنند و به توافقی بین‌الاذهانی برسند که برای حل این مسئله باید چه راهکاری در پیش بگیرند.

این مدرس دانشگاه عدم گفت‌وگو بین بخش‌های گوناگون را مشکل جامعه ایران دانست و در این خصوص گفت: در دو کلان‌روایت سنت و مدرنیته، بخشی از جامعه ما به شدت سنتی است و مسائلی دارد که برای آن بخشی که از سنت عبور کرده‌اند، مسئله نیست. در این وضعیت، جامعه به دو قسمت تقسیم می‌شود و به همین دلیل، گفت‌وگویی میان آنها شکل نمی‌گیرد. زمانی که گفت‌وگویی شکل نگیرد، امید اجتماعی هم به‌وجود نمی‌آید و در این صورت، افراد برای رسیدن به دموکراسی هم تلاش نمی‌کنند. این مسئله‌ای است که از 100 سال پیش برای ایرانیان مطرح بوده است.

عاملیت انسان؛ اصل اساسی امید اجتماعی

وی به امید اجتماعی پرداخت و اظهار کرد: امید اجتماعی، فضیلتی اخلاقی است که افراد جامعه وظیفه دارند به عملی شدن آن کمک کنند. شهروندان باید به این وظیفه در راستای تغییر جامعه به سوی آرزوی پیشرفت عمل کنند؛ حتی اگر مقدار آن جزئی و کم باشد. با شکل‌گیری امید اجتماعی، فرد به عاملیت خودش نزدیک می‌شود، زیرا یکی از اساسی‌ترین اصول امید اجتماعی، ایمان به عاملیت انسان است. فرد با استفاده از این عاملیت، به سمت دیگر شهروندان جامعه می‌رود و تلاش می‌کند با گفت‌وگو، فرآیند برنامه‌ریزی، تلاشگری و مسئولیت‌پذیری را پی بگیرد تا سناریوی پیشرفت را آماده کند. تمام جزئیات این فرآیند باید از سوی شهروندان بررسی و تأیید شود.

امیری افزود: اگر افراد یک جامعه بتوانند با هم بر سر مسائل آن جامعه به تفاهم برسند، برای رسیدن به اهداف خود برنامه‌ریزی کنند، مسئولیت کنش‌هایشان را بر عهده بگیرند و در این راه به نتیجه برسند، امید اجتماعی به‌مثابه دستاوردی اجتماعی شکل می‌گیرد. در این فرآیند است که فرد به شهروند تبدیل می‌شود. البته انتقاداتی به رُرتی وارد می‌شود که این پروژه به جامعه آمریکا مربوط است و برای مثال، مردم خاورمیانه نمی‌توانند در آن حضور داشته باشند. برای موفیقت کامل باید کل جهان به سمت پیشرفت حرکت کند. در غیر این صورت، این امید به خوشه‌های خشم تبدیل می‌شود و نتایج بدی به دنبال می‌آورد.

وی با بیان این نکته که از بحث امید اجتماعی هم می‌توان به دموکراسی رسید، اظهار کرد: در قالب پروژه امید اجتماعی، متوجه می‌شویم که مسئولیت ساخت جامعه بهتر و دموکراتیک‌تر به جای آنکه بر عهده حکومت باشد، برعکس بر عهده شهروندان است. به اعتقاد دکتر انصاری که دموکراسی را به دو بخش حکومت‌دارانه و هستی‌شناسانه تقسیم می‌کند، ما در طول 100 سال گذشته، همیشه به دنبال دموکراسی در شیوه حکومت‌داری بوده‌ایم و تمام فعالیت‌های ما در راستای تغییر روش حاکمان بوده است. هیچ وقت کسی فکر نکرد چرا بعد از این همه سال، پروژه دستیابی به دموکراسی محقق نشده است؟

این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سؤال گفت: شاید پاسخ در این باشد که ما از اساس، راه را اشتباه طی کرده‌ایم. یعنی به جای اینکه به دنبال دموکراسی در شیوه حکومت‌داری باشیم، باید به دنبال دموکراسی به‌مثابه شیوه زندگانی می‌گشتیم. در این نظریه، افراد جامعه باید دموکراتیک شوند. به اعتقاد تعداد زیادی از متفکران، ممکن نیست در جامعه‌ای تعداد زیادی افراد دموکراتیک وجود نداشته باشند و دموکراسی بتواند در آن جامعه باقی بماند. بنابراین، برای رسیدن به جامعه دموکراتیک به شهروندان دموکراتیک نیاز داریم تا پاسدار ازرش‌های دموکراتیک باشند.

وی تصریح کرد: شهروندانی می‌توانند ادعای رسیدن به دموکراسی داشته باشند که ابتدا ارزش‌های دموکراتیک را در خودشان ایجاد کرده باشند. وقتی این ارزش‌ها در فردی درونی شده باشد و در عمل او تجلی پیدا کند، کنش او دموکراتیک خواهد بود. به عقیده گیدنز، انباشت کنش‌های دموکراتیک بر روی هم باعث ایجاد ساختارهای دموکراتیک می‌شود. در خلال این کنش‌های دموکراتیک، چیزی در بین شهروندان شکل می‌گیرد که می‌توان اسم آن را «دموکراسی گفت‌وگویی» نامید. تا زمانی که در بین خودمان نتوانیم به دموکراسی گفت‌وگویی برسیم، امکان ایجاد دموکراسی به‌عنوان یک ساختار فراگیر را نخواهیم داشت.

مسعود احمدی

انتهای پیام
captcha