کد خبر: 4217071
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۵
یادداشت

مناظرات امام رضا(ع)؛ فرصتی برای تبلیغ تشیع

مأمون همواره درصدد بود تا با شکست امام رضا(ع) در جلسات مناظره، بهره‌برداری‌های سیاسی و فکری برای خود داشته باشد؛ ولی امام میدانی را که مأمون برای تهدید ایشان تدارک دیده بود، به فرصتی برای تبلیغ تشیع تبدیل کرد.

گنبد و بارگاه امام رضا(ع)دوران حیات امام رضا(ع) همزمان با عصر تثبیت و اقتدار حکومت عباسیان بود. هر چند در دوران امامت آن حضرت چند دهه از تشکیل این حکومت گذشته بود؛ اما خلافت عباسی هنوز به مبنای ثابتی برای اثبات مشروعیت خود دست نیافته بود. خلفای عباسی برای اثبات مشروعیت حکومت خود گاهی به وصایت، گاهی به نص (انتقال خلافت با وصیت ابوهاشم، فرزند محمد بن حنیف به محمد بن علی عباسی برای پذیرش خلافت) و گاهی به وراثت (اعتقاد به اینکه نزدیک‌ترین وارث پیامبر(ص)، عباس، عموی آن حضرت است و به همین دلیل عباسیان برای تصاحب خلافت مقدم‌اند) تکیه می‌کردند و گاهی تغلب و استیلا (تصاحب خلافت با توسل به زور) را مبنای مشروعیت سیاسی خود می‌دانستند. 

علاوه‌ بر این، دستگاه خلافت عباسی همواره به دنبال راهکارهایی برای تقویت مشروعیت خود بود. در این دوره زمانی، علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا(ع) در مقام رهبر اصلی‌ترین جریان مخالف حکومت، وارد این گفتمان شد و به طرح نظریات خود به صورتی برهانی معقول و پذیرفتنی می‌پرداخت. آن حضرت در برابر اقدامات عباسیان موضع‌گیری و تحریف وصایت و وراثت از سوی آنها را آشکار می‌کرد. ایشان در هر فرصتی به تقابل با گفتمان‌های مشروعیت سیاسی اهل سنت می‌پرداخت و از اصول سیاسی شیعه دفاع می‌کرد. 

وضعیت فرهنگی عصر امام رضا(ع) 

دوران حیات امام رضا(ع) با پرتنش‌ترین عصر فکری برای مکتب تشیع مصادف بود. نحوه شهادت امام موسی بن جعفر(ع) و شبهه‌پراکنی‌ها، زمینه پیدایش و رشد فرقه واقفیه را میان شیعیان به وجود آورده بود. از طرف دیگر، فعالیت مترجمان و ترجمه‌ آثار یونانی که از پایان عصر بنی‌امیه شروع شده بود، تأثیر خود را بر افکار گذاشته و عقاید انحرافی آنها در جامعه اسلامی رسوخ یافته بود. آزادی‌های سیاسی نیز با تضعیف حکومت بنی‌امیه شروع شده بود. 

در این شرایط، مأمون که شخصیتی عقل‌گرا و معتزلی‌مذهب بود، برای آشفته‌تر کردن فضای فکری جامعه از فرقه‌های کلامی غیرمسلمان هم کمک می‌گرفت. به این منظور، او به تشکیل جلسات مناظره به منظور تخریب جایگاه معنوی و علمی علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا(ع) در جایگاه امام و پیشوای تشیع اقدام می‌کرد. این مناظرات، نه به‌ منظور نمایان شدن حق، بلکه به تصریح خود مأمون برای شکست امام در مناظرات تدارک‌ دیده‌ شده بود. 

مأمون همواره درصدد بود تا با شکست امام رضا(ع) در این مناظرات، بهره‌برداری‌های سیاسی و فکری برای خود داشته باشد. در این شرایط اگر امام در برابر تشکیل جلسات مناظره مقاومت می‌کرد، مقدمات بهره‌برداری و سوء‌استفاده مأمون بیشتر فراهم می‌شد؛ بنابراین ایشان با جدیت تمام پا به عرصه مناظرات گذاشت و میدانی را که مأمون برای تهدید ایشان تدارک دیده بود، به فرصتی برای تبلیغ تشیع تبدیل کرد. امام رضا(ع) به نوفل، از نزدیکان خود چنین فرمود: «هنگامی که یهودیان، مسیحیان، صابئین، زرتشتیان و رومیان را با منطق خودشان شکست دهم، مأمون درمی‌یابد جایگاهی که او بر آن تکیه زده، سزاوار وی نیست... .»

نمونه‌ موفق عملکرد امام رضا(ع) در مناظرات را که به تبلیغ تشیع منجر شد، می‌توان در مناظره آن حضرت با عمران صابی مشاهده کرد. عمران صابی در همان مجلس مناظره و در مقابل مأمون، پس‌ از شنیدن سخنان امام رضا(ع) مسلمان شد و مورد تفقد حضرت قرار گرفت؛ سپس ایشان او را مأمور صدقات بلخ کرد. عمران در علوم عقلی تبحر زیادی یافت و بعد از مسلمان شدن به پرسش‌ها و شبهات دینی مردم پاسخ می‌داد. عمران نمونه‌ای از شکست اهداف مغرضانه مأمون در مناظرات بود که با تدبیر صحیح امام رضا(ع) به نیروی خودی، کارآمد و تحت ولایت علی‌ بن موسی‌ الرضا(ع) تبدیل شد. 

علل موفقیت امام رضا(ع) در مناظرات 

یکی از دلایل موفقیت علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا(ع) در مناظرات، رعایت دو عنصر اخلاق و نیازسنجی مخاطب بود. برای مثال، ایشان نه‌ تنها به زبان مخاطب صحبت می‌کرد، بلکه گاهی فصیح‌ترین جملات آن گویش را نیز به‌ کار می‌برد؛ چنانکه در مناظره بزرگ مرو که سران ادیان و مذاهب گوناگون در آن حضور داشتند، این نحوه صحبت کردن امام، نمود بیشتری داشت. 

حضرت نه‌ تنها به گویش افراد مناظره‌کننده سخن می‌گفت، بلکه کتاب دینی آنها را نیز با لهجه‌ خودشان می‌خواند؛ مثلاً کتاب تورات را به‌ گونه‌ای تلاوت کرد که یهودیان با شنیدن تلاوت و صوت حضرت در احساسات خود غوطه‌ور شدند و چشم‌های خود را به راست و چپ حرکت می‌دادند. اباصلت هروی، از یاران و نزدیکان حضرت رضا(ع) در این خصوص چنین نقل کرده‌ است: «حضرت رضا با مردم به زبان خودشان سخن می‌گفت. به خدا سوگند، او فصیح‌ترین مردم و داناترین آنان به هر زبان و لغت بود.»

همچنین ایشان با آزادی بیان، تسامح دینی، احترام به پیروان سایر ادیان و مذاهب، پرهیز از جمود فکری و تعصب بی‌جا، داشتن شرح صدر و تحمل عقاید و آرای مخالف، فضای آزاداندیشانه‌ای در مناظره‌ها رقم می‌زد. 

رفتار امام با پیروان سایر ادیان و مذاهب، خردمندانه و مبتنی بر انصاف بود. خدمتکار امام رضا(ع) چنین می‌گوید: «روزی از نیشابور، نامه‌ای به این مضمون به دست مأمون رسید که مردی زرتشتی در هنگام مرگ چنین وصیت کرد که ثروت فراوان او را میان فقرا و بینوایان تقسیم کنند. قاضی نیشابور آن اموال را میان مسلمانان تقسیم کرده‌ است» و نظر مأمون را راجع به این امر طلب کردند. مأمون در این‌باره نظر امام رضا(ع) را جویا شد. امام فرمود: «زرتشتیان برای عطا به مسلمانان فقیر وصیت نمی‌کنند. نامه‌ای به قاضی نیشابور بنویس تا به‌ اندازه‌ همان مقدار از مالیات مسلمانان بردارد و به بینوایان زرتشتی بدهد.»

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha