همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن در سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «آب و نیایش» میپردازد. در ادامه، متن شماره ششم این گفتوگو را میخوانیم.
این دو اسم در قرآن و کتابهای آسمانی پیشین آمده است؛ دو اسمی که انسان مؤمن باید بعد از بر زبان آوردن و یا شنیدن، بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.» البته سفارش شده است که در موقع گفتن یا شنیدن بقیه اسامی و القاب ایشان هم از باب استحباب به این امر مبادرت ورزید.
بیشتر بخوانید:
آیه صلوات؛ تجلی عنایات الهی از ازل تا ابد
ذکر صلوات؛ آبی مضاف به عطر مبارک بهشتی
آب و نیایش از یک حقیقت سرچشمه میگیرند
آب و نیایش؛ دو پدیده ازلی و ابدی
نام اول ایشان، «احمد»(ص) است که با الفاظ گوناگون مانند «فارقلیط» در کتب پیامبران پیشین به معنای تسلیبخش و یاریدهنده آمده و این موضوع در آیه ششم سوره مبارک صفّ صراحتاً ذکر شده است: «وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ...؛ و هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنیاسرائیل! به یقین من فرستاده خدا به سوی شمایم، تورات را که پیش از من بوده، تصدیق میکنم و به پیامبری که بعد از من میآید و نامش احمد است...»
از نظر لغوی، کلمه احمد از ریشه «حمد» به معنای ستایش و احمد، صفت تفضیلی به معنای «ستایشگرتر» یا «ستایششدهتر» است.
از نظر لغتشناسان، این کلمه میتواند هم مفهوم فاعلی داشته باشد و هم مفهوم مفعولی. در صورت اول، یعنی خود ایشان بیش از دیگران حمد خداوند را به جا میآورد و در صورت دوم، یعنی اینکه خود ایشان بیش از دیگر پیامبران، مورد ستایش قرار میگیرد.
روایاتی داریم که میفرماید: «نام احمد(ص)، نام پیامبر اکرم(ص) در آسمانهاست.» یعنی افاضه رحمت الهی در آسمانها از طریق اسم احمد(ص) است؛ بنابراین آسمانیان ایشان را با نام احمد ستایش میکنند؛ همچنین در روایات داریم که این نام را مادرشان حضرت آمنه(س) از طریق هاتفی شنید و بر آن مولود مبارک گذاشت.
در حدیث معراج خداوند متعال، حضرت را غالباً با نام احمد(ص) صدا میزنند و طبق بعضی از روایات، حضرت ابوطالب(ع) عموی پیامبر(ص) گاهی اوقات ایشان را احمد(ص) صدا میزد. به هر حال میتوان اینگونه گفت که احمد(ص)، نام خاص پیامبر اکرم(ص) است.
نام دوم ایشان که البته مشهورتر و نام عام حضرت محسوب میشود، «محمد»(ص) است. این نام هم از ریشه حمد به معنای ستایش و به معنای «بسیار ستایش و تحسینشده» و از نام حامد و حمید که از اسماء الهی هستند، گرفته شده است. در روایات آمده که این، نام زمینی حضرت است؛ یعنی افاضه حضرت برای اهل زمین به اسم محمد(ص) است. زمینیان ایشان را با این اسم ستایش میکنند؛ همچنین گفتهاند نام محمد(ص) از سوی عبدالمطلب(ع)، جد پدریشان برای این مولود خجسته انتخاب شده و در حدیث معراج هم حضرت حق ایشان را یکبار با اسم محمد(ص) ندا داده است.
اسم محمد(ص) هم چهار بار در قرآن مجید به صراحت آمده است: آلعمران/ ۱۴۴، احزاب/ ۴۰، محمد(ص)/ ۲ و فتح/ ۲۹. نام دیگری هم از ریشه حمد برای پیامبر اکرم(ص) داریم که البته در قرآن از آن با عنوان مقام و نه نام یاد شده است: «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛ و پاسی از شب را برای عبادت و بندگی بیدار باش که این افزون بر توست، امید است پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد.» (اسراء/ ۷۹)
مقام محمود به معنای مقام ستوده، مقامیست که محصول تهجد و شبزندهداری پیامبر اکرم(ص) و طبق روایات، مقام شفاعت است. بدیهیست اینگونه مقامات در ذات خود در عالم تکوین وجود دارند و در عالم تشریع، محصول مجاهدتهای خالصانه و بندگی محض انسانهای مقرب و فانیان فیالله است و از آنجایی که حضرتش در اوج عبادت و عبودیت در ادنی نقطه قرب، عند ملیک مقتدر جای دارد تا آنجا که حقیقت محمدیه، واسطه فیض برای خلقت کل عالم میشود. وصف این جایگاه در سوره نجم آمده است: «وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ، ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ، فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ؛ در حالی که در افق اعلا بود، سپس نزدیک رفت و نزدیکتر شد، پس [فاصلهاش با پیامبر] به اندازه فاصله دو کمان گشت یا نزدیکتر شد.»
البته آنچه از ابعاد زمینی اشرف مخلوقات میگوییم، مربوط به بعد ظاهری آن حضرت است. بعد باطنی و آسمانی ایشان، محصول خلقت نوری این مَثَل اعلای «نورالله» است که از دسترس فهم و وهم ما خارج است و در محدوده علم مخلوقات غیر معصوم(ع) نمیگنجد: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ...؛ خدا نور آسمانها و زمین است، وصف نورش مانند چراغدانی است.» به نظر برخی از مفسران قرآن کریم، مرجع ضمیر در «نُورِهِ»، پیامبر اکرم(ص) است.
بله. لازم است به سه نکته کاربردی توجه شود: اول اینکه در روایات توصیه شده در نامگذاری فرزندان پسر از نامهای پیامبر اکرم(ص) بهویژه از نام مبارک محمد زیاد استفاده کنید.
دوم اینکه پس از گفتن یا شنیدن نام و القاب مبارک ایشان از فرستادن صلوات دریغ نورزید؛ چون حضرتش فرمود: «اِنّ ابخل الناسِ مَن ذُکِرَت عنده لم یُصلَّ عَلَیَّ؛ بخیلترین مردم کسیست که نام من نزدش یاد شود و او بر من صلوات نفرستد.»
سوم اینکه هرچه میتوانید، در همه اوقات صلوات بفرستید، بهطوری که این عمل صالح برایتان ملکه شود. ملکه، حالتی در انسان است که در اثر تکرار فراوان یک عمل، بدون تصمیم و اراده حتی در حالت بیتوجهی یا خواب و حتی کما و بیهوشی از انسان سر میزند. آنقدر در ارسال صلوات اهتمام داشته باشید و با او رفیق و مأنوس شوید تا گفتنش برایتان ملکه شود؛ اگر به چنین توفیقی دست یابید، در زمانهای خطیر و حساس، بدون اختیار، زبانتان به گفتن صلوات باز میشود و از مهلکههای دنیوی و برزخی و از عقبات سخت و نفسگیر قیامت به سهولت عبور خواهید کرد و نجات خواهید یافت.
آیتالله جوادی آملی میفرماید: «با توجه به اینکه ملکات نفسانی، نخست حال و سپس ملکه و پس از آن بهمنزله هویت و نحوه وجود است، عمل صالح و فاسد، نشانه این هویت انسان است... از همینجا نحوه تهذیب روح مشخص میشود که باید شاکله بهشتآفرین را فراهم کند. انسان وقتی به آن اواخر که رسید، زبان او در اختیار ملکات اوست.» بنابراین توصیه میشود حال، ملکه، هویت و شاکله خود را با صلوات، بهشتی کنیم.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام