همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن در سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «آب و نیایش» میپردازد. در ادامه، متن شماره نخست این گفتوگو را میخوانیم.
در لیلةالرغائب برای ماه مبارک رمضان امسال (۱۴۴۶ ه.ق) از صاحب باکرامت این ضیافت، خاضعانه خواستم رزقی کریم برایمان مقدر کند تا هم بدیع و هم برآمده از بزرگترین کتاب مُنزلش باشد؛ کتابی که خودش والاترین رزق، مائده و مأدبه در همین ماه باشرافت است؛ هم معرفتافزا، مصلح خطاها، مصحح کجفهمیها، بدفهمیها و نافهمیهایمان باشد، هم چشمهایمان را بشوید و هم نگاههایمان را به سمتوسوی کیمیای هدایت راهبری کند که به سعادت حقیقی و حقیقت سعادت بینجامد.
در تمهید چنین نیتی بودم که ناگهان برق جرقهای در خواطر، عنان فکر را به دو جاده منتهی به یک بلد طیب متمایل و درواقع رهنمون ساخت و نورش، روشنیبخش طی طریق ۳٠ روزه ما در ماه خدا شد.
انشاءالله میخواهیم راجع به دو واژه و دو حقیقت قرآنی در کتاب تکوین و تدوین که در همه فرهنگها و خردهفرهنگهای جهانی، ملی و محلی بهصورت محسوس و ملموس آمیخته به دوگانههای حقایق و خرافات، عقل و جهل، دانش و نادانی، حسناستفاده و سوءاستفاده، زیبایی و زشتی، فردی و اجتماعی، ظاهری و باطنی، لفظ و معنا، ترجمه و تأویل، ارضی و سماوی، ملکی و ملکوتی، سطحی و عمقی، پاکی و ناپاکی، خلوص و ناخالصی و صدها دوگانه دیگر هستند، با توکل به صاحب شهر رمضان، البته در حد وسع مزجاة و فرصت موجودمان بپردازیم.
شاید بتوان ادعا کرد کمتر دو پدیدهای را در عوالم ماده و معنا میتوان با این همه ویژگی، گستردگی، عمق و تنوع معرفی کرد. دو حقیقتی که از مراحل حیات پیش از این دنیا و جهانی که در آن هستیم، ریشه میگیرند و آثار آنها تا مراحل حیات بعد از این جهان ادامه و استمرار دارند. به شدت نافذ و به تمامه بیکرانه، مَظهر و مُظهر جمال و مَنشا و مُنشئ کمال هستند. به هنگام نزول، رحمت و به گاه صعود، مشکلگشا بهشمار میروند.
در مصداقیابی این دو حقیقت با توجه به ویژگیهایی که برایش برشمردیم، ممکن است پدیدههای گوناگونی در نظر مخاطبان محترم جلوه کند، اما آنچه مدنظر ما قرار دارد، آب و نیایش است که در منطق قرآن، با دو واژه وسیعالمعانی «ماء» و «دعاء» آمده است.
سعیمان بر این است که دنیای اسرارآمیز و رازآلود این دو منزلت را بشناسیم و بشناسانیم. این دو مایه حیات را با هم مقایسه کنیم، وجوه اشتراک آن را بیابیم، به نتایج جدیدی دست یابیم و به مفاهیم گفتهنشدهای نائل شویم.
این دو حقیقت در شکل لفظی خود نیز در الف کشیده و همزه آخر و به زبان علمای تجوید، دارای مد متصل هستند و کشش در آن ذاتی و در کتابت و قرائت واجب است. گویی در ماهیت این دو پدیده، نوعی کشیدگی و امتداد از آسمان تا زمین و از زمین تا آسمان وجود دارد و در زمان تحقق، این کشیدگی، ظاهر و بارز میشود و آنگاه که مدش به پایان میرسد، همچون تیری بر هدف مینشیند و فرودش سرآغاز تحولی بزرگ میشود. یکی بر زمین یا زمینهای خشک و تشنه مینشیند و آن را سبز و آباد میکند و دیگری بر کویر یأس، ناامیدی و حرمان زندگی نوع انسان و انسانهای بریده از هر جا و جایگاهی میرسد و کویرستان درونشان را سبز و آباد میکند.
در نگاهی دیگر، این دو حقیقت در یک بلد طیب به هم میرسند. بلد طیب که در آیه ۵۸ سوره مبارک اعراف آمده است: «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ...؛ و زمین پاک است که گیاهش به اذن پروردگارش بیرون میآید.» چند مفهوم مُلکی و مادی و نیز ملکوتی و معنوی دارد؛ شاید برای مفهوم ملکیاش، ارتباطدادن دو موضوع آب و نیایش سخت باشد؛ ولی برای مفهوم ملکوتیاش کمی تدبر کنید، آسان است.
بلد به یک معنا زمین و به یک معنا قلب آدمیست. آب باران به یک معنا همان مایع آب است که زمین خشک را زنده میکند و به یک معنا وحی و هدایت الهیست که دلهای مرده را زنده میکند. دعاء، دلهای آدمیان را احیا و آباد میکند، همانگونه که آب باران، زمینهای مرده را زندگی و نشاط میبخشد. البته آب و آب باران، تأویلات دیگری هم دارد که همه آنها در حیاتبخشی مردگان اعم از زمین، انسان و... مشترک محسوب میشوند.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام