همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن در سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «آب و نیایش» میپردازد. در ادامه، متن شماره هفتم این گفتوگو را میخوانیم.
درباره تعداد اسامی پیامبر اکرم(ص) در قرآن مجید، برخی از بزرگان تا ۴۰۰ اسم و لقب را برشمردهاند که دو نام از همه مشهورتر و معروفتر است. درباره اینکه پیامبر اکرم(ص) دو اسم داشت، توضیحی عرض میکنم. اول اینکه داشتن دو اسم، مخصوص ایشان نبود و برخی دیگر از پیامبران الهی هم دو اسم داشتند؛ برای مثال حضرت عیسی(ع) که اسم دیگرشان، مسیح(ع) یا حضرت یعقوب(ع) که نام دومشان، اسرائیل(ع) بوده است.
درباره دو اسم پیامبر خاتم(ص) در گفتوگوی قبلی، نکاتی را به عرض مخاطبان گرامی رساندیم. اینک فلسفه این حقیقت را از قلم عارفانه امام خمینی(ره) شرح خواهیم داد.
بیشتر بخوانید:
ایشان در «تعلیقات بر شرح فصوصالحکم» چنین مینویسد: «و اما مقام محمدی(ص) عبارت از مقام برزخیت کبری و جمعکننده وحدت و کثرت و جامع حق و خلق و مظهر اسماء هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن است. محمد، نام مُلکی آن حضرت است؛ به همین سبب حروف اتصال در آن بیشتر بهکار رفته است. احمد، نام ملکوتی اوست و به این دلیل در احاطه کامل حروف انفصال قرار گرفته است. در اینکه حرف انفصال در آخر نام محمد بهکار رفته، اسراری نهفته دارد.
حروف الفباء یا هجا به لحاظ کتابت به دو نوع انفصال و اتصال تقسیم میشود. شش حرف (ا، د، ذ، ر، ز، و) را حروف انفصال و بقیه حروف را حروف اتصال مینامند. حروف انفصال به مابعد خود متصل نمیشود؛ ولی میتواند به ماقبل خود متصل شود. حروف اتصال از دو طرف، یعنی از قبل و بعد خودشان قابل اتصال است.
اولین نعمت به حضرت داوود(ع) این بود که به او اسمی عنایت شد که حرف متصل در آن نیامده است و از این رهگذر نشان داده میشود که حضرت داوود(ع) از این عالم بریده و منقطع است؛ چون بین اسم و مسمی تناسب وجود دارد؛ اما خاتم انبیاء(ص) را با ترکیب حروف اتصال (م، ح) و انفصال (د)، محمد(ص) نامید تا حروف اتصال اسم او رمزی از اتصال آن حضرت به حضرت حقتعالی و حرف انفصال، رمزی از انقطاع او از عالم باشد.»
حضرت امام(ره) بحث را به فراتر از عالم حرف و لفظ میبرد و به حقایق دیگری ارتقا میدهد و میفرماید: «اتصال بماقبل نه تنها نقصی برای انسان نیست، بلکه دلیل کمال اوست. چون اتصال بماقبل، همان اتصال به حقیقت غیبی است که همه موجودات به آن متصلند؛ «مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا...»؛ به عبارت دیگر اتصال بماقبل درواقع اتصال به مقام اسمائی حق تعالی است و این کمال بنده است و زمینه را برای انقطاع از مابعد (عالم کثرت) فراهم میکند و اگر انقطاع از حروف مابعد (موجودات عالم) برای کسی حاصل نشود، اتصال به مقام اسمائی حق هم نصیب او نمیشود... .»
عارف قرن هشتم، شیخ محمود شبستری، صاحب کتاب «گلشن راز» اینچنین سروده است: «احد در میم احمد(ص) گشت ظاهر، درین دور اول آمد عین آخر/ ز احمد(ص) تا احد یک میم فرق است، جهانی اندر آن یک میم غرق است.»
از آنجا که احد، اسم ذات حق بهشمار میرود و چون مظهر حقیقی احد، حقیقت احمدی(ص) است و سایر مراتب موجودات، همه مظاهر آن حقیقت هستند، شبستری گفته است که «احد در میم احمد(ص)...»، یعنی در تعین محمدی(ص) تجلی کرده و تفاوت احد با احمد(ص) در همان حرف میم است که آن حرف، رمز تعین محسوب میشود؛ بنابراین مشخص است که اسم احمد(ص) رمزی از تجلی احدیت در وجود حضرت ختمی مرتبت(ص) است، زیرا که حقیقت وجود آن حضرت، تجلی احدیت است.
باید عرض کنم که مصادیق آلمحمد(ص) به استناد حدیث معروف کساء، روایات متعدد و دلایل علمی، منحصر به ۱۳ معصوم بعد از آن حضرت است و گسترش مصادیق آن به دیگران مبنای درستی ندارد.
از سویی، اصولاً و منطقاً درود و صلوات بر مردگان صحیح نیست؛ بنابراین صلوات بر محمد(ص) و آلمحمد(ص)، نشانگر این مطلب مهم و اساسی است که آنها مرده نیستند و زندهاند. از سوی دیگر، در منطق قوی و قویم قرآن تصریح شده است که «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَٰكِنْ لَا تَشْعُرُونَ» (بقره/ ۱۵۴) و «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.» (آلعمران/ ۱۶۹) مفاد این دو آیه شریفه این است که کشتهشدگان در راه خدا قطعاً مرده نیستند، بلکه زندهاند.
بله. در هیچ جای قرآن و درباره هیچ فرد یا گروه دیگری، تعبیر زندهبودن با وجود مرگ ظاهری و جسمی مشاهده نمیشود؛ پس میتوان نتیجه گرفت که ۱۴ معصوم(ع) مندرج در ذکر صلوات، مقتول فی سبیلالله و در فرهنگ دینی ما یقیناً «شهید» هستند و این یکی از پاسخهای ما به شبههافکنان درباره شهادت همه این ذوات مقدسه است که گهگاه از سوی دوست و دشمن مطرح میشود. این مطلب، پیام دیگری هم دارد که اعتقاد فرستنده صلوات را به اصل مهم معاد نشان میدهد.
در پایان بحث شیرین و گوارای صلوات بر محمد(ص) و آلمحمد(ص)، نکته آخر اینکه ارسال صلوات موجب برقراری محبت میان طرفین میشود و این به خودی خود متضمن فواید، ثمرات و آثار زیادی در امور دنیوی و اخروی انسان مصلی بهشمار میرود. با جملهای منقول از علامه طباطبایی(ره) که با عنوان کلی بحث ما، یعنی «آب و نیایش» و موضوع صلوات متناسب است، این قسمت را به پایان میبریم.
ایشان میفرماید: «هرگاه در میان مشکلات قرار گرفتید، سیل صلوات به راه اندازید؛ زیرا آن سیل حتماً مشکلات را با خود میبرد.» اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام