بهمناسبت ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن در سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «آب و نیایش» میپردازد. در ادامه، متن شماره چهاردهم این گفتوگو را میخوانیم.
پرسش نخست اینکه آب این قدرت استثنایی حیاتبخشی را از کجا و چگونه کسب کرده است؟ دوم، چگونه امکان دارد که آب حیاتبخش، خودش حی نباشد؟ سوم، آیا ماده مشابه آب که بتواند جایگزین آن در جهان آفرینش شود، وجود دارد؟ چهارم، آیا زمانی فرا خواهد رسید که آب در آفرینش و نه فقط در زمین تمام شود؟ چنین فرض و تصوری محقق خواهد شد؟ آیا چنین تصوری مساوی با نابودی و موجودیتنداشتن جسم آبکی خود آدمی و در فرض بعدی، وجودنداشتن همه موجودات نیست؟
بیشتر بخوانید:
پنجم، آیا با این پرسشها به دقت خداوند در کاربرد واژه «جعلنا» پی میبریم که علاوه بر نقش آب در خلقت اولیه، نشاندهنده نقش آب در تداوم موجودیت همه اجزای هستی نیز است؟ گویا خداوند حیات را در بطن و متن اجزای هستی قرار داده است. باید به این مقدار دقت شگفتانگیز کلامالله در استعمال و استخدام واژهها تکبیر گفت و اعجاز کلامی قرآن را تحسین کرد.
ششم، همچنان که برای بسیاری از مواد دو نوع طبیعی و مصنوعی قائلیم، آیا آب مصنوعی هم قابل تصور است؟ هفتم، آیا ما تاکنون فقط برای نعمت بیبدیل آب، خدا را شاکر بودهایم؟ آیا پدیده آب را وارد نیایشهای خود کردهایم؟ آیا فقط به هنگام خشکسالی به فکر نماز استسقا برای بارش نزولات جوی میافتیم، یا هر لحظه از حیاتمان را مدیون این موجود به شدت رازآلود هستیم و قبل از شکر برای هر نفس که سعدی میگوید، باید شکرگزار خداوند برای نعمت سراسر رحمت آب باشیم؟ با این نگاه تدبری، پرسشهای بیشتری نیز قابل طرح است. ما به احترام عدد کامل و صاحب کمال هفت، به این هفت پرسش بسنده میکنیم.
در اینجا شایسته است مخاطبان محترم به تفسیر آیاتی که از آن صحبت میشود، مراجعه کنند و به سایر جوانب موضوع هم که ما فرصت بیان و تبیین آنها را در این گفتوگوها نداریم، بیندیشند.
۱ ـ مَاءٍ وَاحِدٍ (رعد/ ۴)؛ با اینکه همه درختان از یک آب مشروب میشوند، بعضی را برای خوردن بر بعضی دیگر برتری دادیم: «...يُسْقَىٰ بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ.» خداوند ما را به تعقل در این موضوع دعوت میکند.
۲ ـ مَاءً طَهُورًا (فرقان/ ۴۸)؛ آبی طاهر و مطهر که بسان رحمت بر شما نازل میکنیم: «...بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا.»
۳ ـ مَاءً مُبَارَكًا (ق/ ۹)؛ آب بابرکت که منشأ خیرات فراوانی میشود: «وَ نَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ.»
۴ ـ مَاءٍ مَعِينٍ (ملک/ ۳۰)؛ آب گوارا، جاری و آشکار که با چشم دیده میشود. توجه کنید که مَعین مشتق از عَین به معنای چشم است: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ.»
۵ ـ مَاءً غَدَقًا (جن/ ۱۶)؛ آب فراوان و وسیع که در آیه بعدی اشاره میکند، برای آزمودنشان در آن است: «وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا، لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ... .»
۶ ـ مَاءً فُرَاتًا (مرسلات/ ۲۷)؛ آب زلال و گوارا: «وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَيْنَاكُمْ مَاءً فُرَاتًا.»
۷ ـ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ (محمد(ص)/ ۱۵)؛ آب زلال و گوارای بهشتی که متعفن و بدبو نمیشود: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ... .»
۸ ـ مَاءً ثَجَّاجًا (نبأ/ ۱۴)؛ آب فروریخته و به شدت جاریشده: «وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا.»
۹ ـ مَاءَ صَبًّا (عبس/ ۲۵)؛ آب فروریخته از بالا یا آبشارگونه: «أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا.»
۱٠ ـ مَاءٍ مَسْكُوبٍ (واقعه/ ۳۱)؛ آب روان و زلال نهر که پیوسته جاری است: «وَ مَاءٍ مَسْكُوبٍ.»
۱۱ ـ مَاءٍ مُنْهَمِرٍ (قمر/ ۱۱)؛ آب ریزان و فروریزنده به شکل عذاب: «فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ.»
۱۲ ـ مَاءٍ دَافِقٍ (طارق/ ۶)؛ آب جهنده و سریع جاریشونده: «خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ.»
۱۳ ـ مَاءٍ صَدِيدٍ (ابراهیم/ ۱۶)؛ آب پلید و چرکین دوزخی: «مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَىٰ مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ.»
۱۴ ـ ماءِِ مَهینٍ (سجده/ ۸ و مرسلات/ ۲۰)؛ آب بیارزش و خوار: «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ» و «أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ.»
۱۵ ـ مَاءً حَمِيمًا (محمد(ص)/ ۱۵)؛ آب جوشنده و سوزان دوزخی: «...كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ.»
۱۶ ـ مَاءٍ كَالْمُهْل (کهف/ ۲۹)؛ آبی سوزنده شبیه مس گداخته برای دوزخیان: «...وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَ سَاءَتْ مُرْتَفَقًا.»
۱۷ ـ سَرَابٍ، شبیه ماء (نور/ ۳۹)؛ آبی کاذب که انسان تشنه در بیابان از دور گمان میکند آب واقعیست، در حالی که ریگ درخشنده است: « وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً... .»
۱۸ ـ ماء مَدیَن (قصص/ ۲۳)؛ آب چاه شهر مدین: «وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ... .»
۱۹ ـ ماءَکِ (هود(ع)/ ۴۴)؛ آب تو که به آب زمین اشاره دارد: «وَ قِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ... .»
۲۰ ـ مَاؤُكُمْ (ملک/ ۳۰)؛ آب شما انسانها: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا...»
۲۱ ـ مَاؤُهَا (کهف/ ۴۱)؛ آب آن باغ: «أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا.»
۲۲ ـ مِلْحٌ أُجَاجٌ (فرقان/ ۵۳)؛ آب بسیار شور و تلخ: «وَ هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَٰذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَ هَٰذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ... .»
۲۳ ـ عَذْبٌ فُرَاتٌ (فرقان/ ۵۳)؛ آب گوارا، شیرین و خنک.
این همه تنوع در توصیف آب که عرض کردیم، دارای فلسفهای است که با حیاتبخشی آب، تأویل آن که انشاءالله در گفتوگوهای روزهای بعد به این مطلب اشارهای خواهیم کرد، فیزیک و شیمی آب که به مولکول و اتمهای آن مربوط میشود، مواد مضاف آن، عوامل محیطی و بیرونی و نیز سایر عوامل ارتباط مستقیم دارد.
شاید یکی از اسرار درونی آب که سبب این همه تنوع، گستره و عمق مؤثر آن شده است، سهتاییبودن اتمهای مولکول آب باشد. باید بدانیم که در عالم وجود، اعداد دارای شخصیت هستند و بعضی از آنها خواص خاصی دارند که اعداد دیگر فاقد آن خواص محسوب میشوند. علمالاعداد، دانشی است که برخی از بزرگان از آن برخوردارند و حقایق اسرارآمیز و شگفتآوری میدانند و میفهمند که برای همگان قابل تحصیل و دسترسی نیست.
میدانیم که مولکول آب از سه اتم تشکیل شده است؛ یک اتم اکسیژن و دو اتم هیدروژن. یکی از اعداد اسرارآمیز و پرکاربرد در فرهنگ دینی، اجتماعی و علوم، عدد سه است که در قسمت بعد به بعضی از مواردی که درباره این عدد به ذهنمان میرسد، اشاره میکنیم.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام