در روزگاری که ذهنها از هیاهوی بیوقفه اطلاعات پراکنده آکنده شده است، بازگشت به متون ریشهدار و نجاتبخش، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و چه متنی گرانسنگتر از نهجالبلاغه که از سرچشمه حکمت امام علی(ع) جاری شده و قرنهاست که دلها و جانها را سیراب میکند؟ با تأکید دوباره رهبر معظم انقلاب بر اهمیت آشنایی با این میراث معرفتی، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث، در قالب سلسلهگفتوگوهای «جرعهای از کوثر نهجالبلاغه» به آثار و ثمرات تقوا میپردازد. آنچه در ادامه میخوانیم، شماره بیستوپنجم این گفتوگوهاست که ما را از ظاهر واژگان عبور میدهد و به جان کلمات میبرد.
اکنون پس از مروری که بر صفات متقین در خطبه همام داشتیم و با تعریف تقوا از دیدگاه امام علی، مولیالموالی، صلوات الله و سلامه علیه و آله، بهطور موجز و مختصر آشنا شدیم و ویژگیهای دنیوی و اخروی این عطیه الهی را در دنیا و آخرت ملاحظه کردیم، به بخش دوم بحثمان در این قسمت با نام «آثار و ثمرات دنیوی و اخروی تقوا» میپردازیم.
بیشتر بخوانید:
با مرور و بررسیهایی که تاکنون در ۱۲ خطبه، سه نامه و شش حکمت نهجالبلاغه داشتهایم، به تعریف و توصیف تقوا و اهل تقوا و ویژگیهای دنیوی و اخروی آن پرداختهایم و در ضمن بیان ویژگیها، به بسیاری از آثار و ثمرات تقوا اشاره کردهایم. چون وقتی به تعریف، توصیف و بیان ویژگیها میپردازیم، طبیعتاً آثار و ثمرات تقوا را هم یادآور میشویم، انشاءالله در این بخش به تکمیل و تصریح و بهطور مشخص، به آثار و ثمرات تقوا در سایر مواضع کتاب مستطاب نهجالبلاغه خواهیم پرداخت و به بیانات توحیدبنیان، معادپایه، تقوامحور و سعادتآفرین امامالعارفین(ع) استناد خواهیم کرد.
تذکر این نکته را هم لازم میدانیم که در جمعبندی کلی و با نگاه همهجانبه، گسترده و جامع به بیانات امیرالمؤمنین(ع) میتوان فهمید و ادعا کرد که ریشه تمام مشکلات فردی و اجتماعی ما در تمام حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و...، بیتقوایی و یا کمتقوایی ما، اعم از مردم و حاکمان و از طرف دیگر، راهحل اینگونه مشکلات، رویآوردن به تقوا و گسترش روزافزون آن در تمام ابعاد و همه سطوح جامعه است.
اینطور که ما بررسی کردیم، حضرت حدود ۱٠٠ مرتبه در بیش از ۴۰ خطبه، نامه و حکمت نهجالبلاغه از تقوا به صراحت با توصیه و تأکید، سخن گفته، بهطوری که یکی از پرکاربردترین واژهها در این کتاب راهنما و هدایتگر، واژه تقوا و مشتقات آن است تا آنجا که میتوان کتاب نهجالبلاغه را «تقوانامه» نامید، ضمن آنکه دهها بار نیز با کاربرد واژههای متفاوت با مفهوم کاربردی تقوا و لوازم آن مانند زهد و خوف، اخلاص و ورع، ایمان و یقین و... به این امر مهم و حیاتی پرداخته که باید در فرصتی دیگر، آنها را واکاوی و معرفی کنیم.
از اندرزهای جاودانه امام(ع) به همه ابنای بشر در اواخر خطبه ۱۴۴ آمده است: «أَيْنَ الْعُقُولُ الْمُسْتَصْبِحَةُ بِمَصَابِيحِ الْهُدَى وَ الْأَبْصَارُ اللَّامِحَةُ إِلَى مَنَارِ التَّقْوَى، أَيْنَ الْقُلُوبُ الَّتِي وُهِبَتْ لِلَّهِ وَ عُوقِدَتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ؟...؛ کجایند آن عقولی که از انوار هدایت، روشنیها کسب کردهاند؟ کجایند چشمهای دوختهشده بر نشانههای تقوا و پرهیزکاری؟ کجایند دلهای به خدا پیشکششده و در اطاعتش با او پیمان محکم بسته؟»
اینگونه سخنراندن و استفاده از واژههایی که در آن حسرت و افسوس و بهنوعی، ناامیدی و آرزومندی از یافتن مخاطبانی که منطقش را بفهمند، حاوی و حاکی از نگاه به آینده است؛ آیندگانی که اهل عقل، خرد و بصیرتند و در عین حال، اهل ایمان، ایقان قلبی، اطاعت، بندگی، وفاداری و تقوا هم هستند.
در حکمت ۱۳۰ که بیشتر شبیه به خطبه است، چنین آمده: امام(ع) وقتی از جنگ صفین برمیگشت، به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید، رو به مردگان کرد و فرمود: «يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ، يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ، أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَكُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ؛ ای ساکنان خانههای وحشتزا و محلههای خالی و گورهای تاریک، ای خفتگان در خاک، ای غریبان، ای تنهاشدگان، ای وحشتزدگان، شما پیش از ما رفتید و ما در پی شما روانیم و به شما خواهیم رسید.»
«أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ، وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ، وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ. هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا، فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ؟ اما خانههایتان، دیگران در آن سکونت دارند و اما زنانتان، با دیگران ازدواج کردند و اما اموال شما، در میان دیگران تقسیم شد. این خبری است که ما داریم، حال شما چه خبری دارید؟»
«ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَمَا [وَ اللَّهِ] لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَامِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى (بقره/ ۱۹۷)؛ سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود: بدانید اگر (این مردگان) اجازه سخنگفتن داشتند، شما را خبر میدادند که بهترین توشه، تقواست.»
همین حقیقت در خطبه ۱۱۱ به این صورت آمده است: «لَا خَيْرَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَزْوَادِهَا إِلَّا التَّقْوَى...؛ در زاد و توشههای دنیا خیری نیست، مگر در زاد و توشه تقوا.» همچنین در خطبه ۲۰۴ میفرماید: «... فَقَطِّعُوا عَلَائِقَ الدُّنْيَا وَ اسْتَظْهِرُوا بِزَادِ التَّقْوَى؛ پس پیوندهای خود را با دنیا قطع کنید و از زاد و توشه تقوا کمک بگیرید.»
در خطبه ۱۱۴ به بخشی از آثار تقوا اشاره میفرماید: «... عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ تَقْوَى اللَّهِ حَمَتْ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ مَحَارِمَهُ وَ أَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ حَتَّى أَسْهَرَتْ لَيَالِيَهُمْ وَ أَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُمْ، فَأَخَذُوا الرَّاحَةَ بِالنَّصَبِ وَ الرِّيَّ بِالظَّمَإِ وَ اسْتَقْرَبُوا الْأَجَلَ فَبَادَرُوا الْعَمَلَ وَ كَذَّبُوا الْأَمَلَ فَلَاحَظُوا الْأَجَلَ؛ ای بندگان خدا همانا تقوای الهی، دوستان خدا را از انجام محرمات بازمیدارد و قلبهایشان را پر از ترس خدا میکند تا آنکه شبهای آنان با بیخوابی و روزهایشان با تحمل تشنگی و روزهداری سپری میشود که آسایش آخرت را با رنج دنیا و سیرابشدن آنجا را با تحمل تشنگی دنیا به دست آورند. اجل و مرگ را نزدیک دیده و در اعمال نیکو شتاب کردهاند، آرزوهای دنیایی را دروغ خواندند و مرگ را به درستی نگریستند.»
امام(ع) در خطبه ۱۹۰ که به بخشی از آن در گفتوگوی پیشین نیز اشاره کردیم، در ادامه همان خطبه با استناد به قرآن مجید، آیه ۷۳ سوره زمر که میفرماید: «وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا...» درباره علائم و آثار و همچنین ثمرات تقوا میفرماید: «... قَدْ أُمِنَ الْعَذَابُ وَ انْقَطَعَ الْعِتَابُ وَ زُحْزِحُوا عَنِ النَّارِ وَ اطْمَأَنَّتْ بِهِمُ الدَّارُ وَ رَضُوا الْمَثْوَى وَ الْقَرَارَ...؛ (در آن میان که پرهیزکاران را گروهگروه به سوی بهشت رهنمون میشوند،) آنان از کیفر و عذاب در امانند و از سرزنشها آسوده و از آتش، دورند. در خانههای امن الهی از جایگاه خود خشنودند.»
«... الَّذِينَ كَانَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا زَاكِيَةً وَ أَعْيُنُهُمْ بَاكِيَةً وَ كَانَ لَيْلُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ نَهَاراً تَخَشُّعاً وَ اسْتِغْفَارًا وَ كَانَ نَهَارُهُمْ لَيْلًا تَوَحُّشاً وَ انْقِطَاعاً...؛ آنان در دنیا رفتارشان پاک، دیدگانشان گریان، شبهایشان با خشوع و استغفار چونان روز و روزشان از ترس گناه، چونان شب میماند.»
«... فَجَعَلَ اللَّهُ لَهُمُ الْجَنَّةَ مَآباً وَ الْجَزَاءَ ثَوَاباً وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها فِي مُلْكٍ دَائِمٍ وَ نَعِيمٍ قَائِمٍ...؛ پس خداوند بهشت را منزلگاه نهایی آنان قرار داد و پاداش ایشان را نیکو پرداخت. (حضرت در اینجای کلامشان دوباره به آیهای دیگر از قرآن (فتح/ ۲۶) استناد و استشهاد میکند) آنها (یعنی اهل تقوا) سزاوار آن نعمتها بودند، در ملکی جاودانه و نعمتهایی پایدار شدند.»
امام(ع) در تعریف و توصیف تقوا و ثمرات آن در خطبه ۱۸۳ با استشهاد به آیه دوم سوره طلاق، در سخنی نو و جدید، تقوا را خواست خداوند از بندگانش معرفی میکند و میفرماید: «وَ أَوْصَاكُمْ بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ...؛ و خداوند شما را به تقوا و پرهیزکاری سفارش فرمود و آن را نهایت خشنودی خود و خواستش از بندگان قرار داده است.»
«... فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِعَيْنِهِ وَ نَوَاصِيكُمْ بِيَدِهِ وَ تَقَلُّبُكُمْ فِي قَبْضَتِهِ. إِنْ أَسْرَرْتُمْ عَلِمَهُ وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ كَتَبَهُ؛ قَدْ وَكَّلَ بِذَلِكَ حَفَظَةً كِرَاماً لَا يُسْقِطُونَ حَقّاً وَ لَا يُثْبِتُونَ بَاطِلًا. وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ "مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً" مِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ، وَ يُخَلِّدْهُ فِيمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ يُنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ عِنْدَهُ فِي دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ، ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلَائِكَتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ. فَبَادِرُوا الْمَعَادَ وَ سَابِقُوا الْآجَالَ...؛ پس بترسید از خدایی که در پیشگاه او حاضرید و اختیار شما در دست اوست و همه حالات و حرکات شما را زیر نظر دارد. اگر چیزی را پنهان کنید، میداند و اگر آشکار کردید، ثبت میکند. برای ثبت اعمال، فرشتگان بزرگواری را گمارده است که نه حقی را فراموش و نه باطلی را ثبت میکنند. بدانید و آگاه باشید، آن کس که تقوا پیشه کند و از خدا بترسد، از فتنهها نجات مییابد و با نور هدایت از تاریکیها میگریزد و به بهشت و آنچه دوست دارد، جاودانه دسترسی پیدا میکند. خداوند او را در منزل کرامت خویش مسکن میدهد؛ خانهای که مخصوص خداوند است، سقف آن عرش پروردگار است و روشنایی آن از جمال الهی و زائرانش، فرشتگان و دوستان و همنشینانش، پیامبران الهی هستند؛ پس به سوی قیامت بشتابید و پیش از آنکه مرگتان فرارسد، آماده باشید.»
زهراسادات محمدی
انتهای پیام