کد خبر: 4270233
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۵
دنیای اسرارآمیز «ماء» و «دعاء»/ ۱۲

آب؛ عنصر بی‌بدیل آفرینش

یک پژوهشگر قرآنی گفت: در کلام الهی، همه‌ موجودات از آب زنده‌اند، برای حیات جایگزینی در ازای آب نیست و امر خطیر حیات‌بخشی منحصر به آب است.

آب مایه حیاتبه‌مناسبت ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفت‌وگو با علی‌اکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن در سلسله گفت‌وگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «آب و نیایش» می‌پردازد. در ادامه، متن شماره دوازدهم این گفت‌وگو را می‌خوانیم. 

ایکنا ـ با توجه به آیات قرآن چگونه می‌توان به اهمیت «ماء» یا آب در زندگی انسان‌ها پی برد؟ 

قرآن مجید ما را به دیدن با دقت درباره نقش نعمت بی‌نظیر و بی‌بدیل آب در آفرینش دعوت می‌کند: «أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ، أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ، لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ؛ آیا متوجه آبی که می‌نوشید، نگشتید؟ آیا شما آن را از ابر پرباران فروفرستادید یا ما فرودآورنده آنیم؟ اگر بخواهیم آن را تلخ و شور می‌گردانیم، پس چرا سپاسگزاری نمی‌کنید؟» (واقعه/ ۶۸، ۶۹ و ۷٠)


بیشتر بخوانید:

طهارت باطنی؛ کلید ورود به بارگاه قدسی

اهمیت طهارت روح و قلب در استجابت دعا

دلایل مستجاب‌ نشدن دعا

دعا برای انسان حیات‌بخش و نشاط‌آور است

مصادیق «آل‌محمد» منحصر به ۱۳ معصوم پس از پیامبر(ص) است

چگونه صلوات در زمان‌های خطیر و حساس نجات‌بخش است

آیه صلوات؛ تجلی عنایات الهی از ازل تا ابد

صلوات؛ اکسیر اعظم

ذکر صلوات؛ آبی مضاف به عطر مبارک بهشتی

آب و نیایش از یک حقیقت سرچشمه می‌گیرند

آب و نیایش؛ دو پدیده ازلی و ابدی


کلمه مرکب «أَفَرَأَيْتُمُ» ۲۲ مرتبه در قرآن کریم آمده و به معنای «آیا دیدید؟» است؛ اما حداقل دو نکته دارد؛ اول اینکه هر جا این کلمه در قرآن به‌کار رفته، موضوع مورد پرسش دارای اهمیت ویژه است، مانند بینات و معجزات انبیا، خلقت انسان، رویش نباتات، آفرینش آتش، آب و... .

دوم اینکه پرسش با حالت خاصی از نکوهش، طعنه و هشدار همراه است و مخاطب را نه به دیدن محض، بلکه به توجه و عمیق و دقیق دیدن می‌خواند. گویی دیدن بدیهی محسوب می‌شود؛ اما در آن توجه و غور نبوده است.

همین موضوع مورد بحث ما یعنی «آب»، چیزی‌ست که هر لحظه در دسترس و چشم‌رس همگان قرار دارد و کسی نیست که آن را ندیده باشد؛ ولی قرآن مخاطبش را به دیدن آن دعوت می‌کند. پیداست که منظور از آن خوب، با دقت، عمیق و به‌طور ویژه دیدن است. این کلمه مرکب با اندکی تفاوت لفظی درباره «ماء»، دو بار به‌کار رفته است.

علاوه بر سوره واقعه، در آیه ۳٠ سوره ملک هم آمده است: «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ؛ بگو آیا نمی‌بینید (چه تصور کرده‌اید؟ به من خبر دهید!) اگر آب مورد استفاده شما (رودها، چشمه‌ها، سدها و چاه‌ها) در زمین فرو رود (تا آنجا که از دسترس شما خارج شود)، پس کیست که برایتان آب روان و گوارا بیاورد؟»

همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، موضوع «آب» نزد خداوند متعال اهمیت شایان توجهی دارد و در کتاب مبینش همه اهل بینش از انس و جن را به این موضوع متوجه کرده است؛ بنابراین ما هم موضوع بحث ماه مبارک رمضان امسال‌مان را به این مایه‌ حیات و مایه مبارک و واقعاً بی‌نظیر و بی‌بدیل اختصاص دادیم و در کنار موضوع مهم دیگر که «دعا و نیایش» است، توأمان به حول و قوه الهی و حمد و منت ربانی به پیش می‌بریم. 

ایکنا ـ با توجه به آنچه مطرح کردید، درباره اهمیت آب بیشتر توضیح دهید. 

اهمیت موضوع آب از دو جنبه است؛ یکی مایه حیات بودن آن در جهان مادی و مُلکی و دیگری و مهم‌ترش، تأویل آن در عالم معنا و بعد ملکوتی آن است. یکی از وجوه تشابه «دعاء و ماء» منحصربه‌فرد بودن آن‌هاست. دعا و نیایش تنها سرمایه، دارایی و مایملک انسان است: «اِغْفِرْ لِمَنْ لاَ يَمْلِكُ إِلاَّ الدُّعَاءَ...» (دعای کمیل) ماء هم تنها مایه حیات در عالم هستی، بلکه منشأ حیات مادی صرف نظر از بعد تأویلی آن شمرده می‌شود که بعداً به آن خواهیم پرداخت: «... وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ...» (انبیاء/ ۳۰).

همه موجودات عالم از آب و در جست‌وجوی آن هستند، از جن و انس گرفته تا حیوان، نبات، خاک و سایر جمادات. در کلام الهی، یعنی «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ» (انبیاء/ ۳۰) خوب دقت کنید. می‌فرماید «كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ» که نخست یعنی «همه‌ موجودات زنده.» دوم، همه‌ موجودات از آب، زنده‌اند. سوم، برای حیات، جایگزینی در ازای آب نیست و امر خطیر حیات‌بخشی، منحصر به آب است.

چهارم، عبارت «وَجَعَلْنَا» ما (خداوند) این کار را کرده‌ایم؛ یعنی امری تغییرناپذیر، در انحصار و ید قدرت الهی و به تعبیری از سنت‌های الهی که بلاتبدیل است.

پنجم، با احترام به نظر مفسرین و مترجمین محترم قرآن کریم، لازم نیست «جعل» را به «خلق» معنا کنیم. این واژه به معنای اصلی خودش معنا و مفهومی دارد که از معنا و مفهوم «خلق» رساتر و جامع‌تر است و اتفاقاً در تأویل و معنای باطنی آیه، مفهوم «جعل» بسیار بجاتر و صحیح‌تر محسوب می‌شود که ان‌شاءالله عرض خواهیم کرد.

ضمن اینکه خداوند حکیم در جای دیگری از کتاب سراسر حکمتش در همین مقوله از واژه‌ «خلق» استفاده کرده است: «وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ...؛ خدا هر جنبده‌ای را از آبی آفرید...» (نور/ ۴۵) و اگر قرار بود مراد و منظور خداوند فقط همان مفهوم خلق و آفرینش باشد، در آیه ۳۰ سوره انبیاء از واژه‌ «جعلنا» استفاده نمی‌کرد و از همان واژه‌ متداول «خلقنا» استفاده می‌کرد. همان خداوندی که هیچ فعل و قولش بدون حکمت نیست. 

ایکنا ـ با این کلیت، به نظر شما کلمات مترادف در قرآن وجود ندارد؟ 

بله. فروق اللغات در قرآن یک واقعیت است و متأسفانه برخی از ما گه‌گاهی ندانسته و ناخواسته مرتکب تحریف لفظی و در نتیجه تحریف معنایی می‌شویم. شاید دلیل این خطای ما این باشد که می‌خواهیم ترجمه، برداشت و فهم خودمان را از سایر علوم بر قرآن مجید، این کتاب حکیم تحمیل کنیم و بگوییم همان که ما یا علم روز می‌گوییم، همان مراد خداست.

در راستای این ادعا چنانچه احتمالاً حدیث و روایتی هم داشته باشیم، باید اعتبارسنجی شود و به اصطلاح، فقه‌الحدیث صورت بگیرد و با دیده شک به صحت آن احادیث نگاه شود.

در این‌گونه موارد در صورتی که به اعتبار و صحت حدیث رسیدیم، می‌توانیم از باب تأویل قرآن به آن معانی گوناگون تکیه کنیم. به هر حال در مقوله‌ مورد بحث ما، خَلق یعنی خَلق و جَعل یعنی جَعل. 

در راستای تقویت و تقویم حرفمان در این خصوص شایسته است به آیات بعد از این آیه بنگریم، می‌بینیم که واژه «جَعل» در آن‌ها نیز آمده است: «وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ، وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ،... وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ؛ و در زمین کوه‌های استوار قرار دادیم تا زمین آنان را نلرزاند و در آن راه‌هایی فراخ و گشاده قرار دادیم تا راه یابند و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم، در حالی که آنان [از تأمل و دقت در] نشانه‌های آن روی گردانند و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم، پس آیا اگر تو بمیری، آنان جاویدان خواهند ماند؟» (انبیاء/ ۳۱، ۳۲ و ۳۴).

جالب است که در آیه ۳۳ همین سوره که در جنب آیات مذکور واقع شده، از واژه «خَلَق» استفاده شده است: «وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ؛ و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید که هر یک در مداری شناور است.» چنانچه در آیه ۳٠ منظور از «جعلنا»، «خلقنا» بود، در همه این چهار مورد از یک نوع واژه خلق یا جعل استفاده می‌شد؛ اما خداوند علیم حکیم با دقت در انتخابی ژرف، هر واژه‌ای را در جای خودش به‌کار می‌برد. 

بنابراین دقیق‌ترین و صحیح‌ترین ترجمه برای آیه ۳۰ سوره انبیاء(ع) که تفسیر آن هم باید و شاید بر مبنای این ترجمه باشد: «و زنده قرار دادیم از آب، همه‌چیز را. آیا ایمان نمی‌آورید؟» البته در اولویت دوم، کاربرد معنای آفرینش و خلق هم مانعی ندارد. به اصطلاح علمای منطق، رابطه «عموم و خصوص من وجه» بین آن دو برقرار است.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha