بهمناسبت ماه مبارک رمضان، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآن در سلسله گفتوگوهای قرآنی ویژه این ماه به موضوع «آب و نیایش» میپردازد. در ادامه، متن شماره بیستوهشتم این گفتوگو را میخوانیم.
پیش از ورود به بحث، لازم است تأویل را تعریف کنیم. این واژه از ریشه «أَوْل» به معنای بازگشت به اصل و حقیقت چیزی است و ۱۷ بار در قرآن مشاهده میشود، نظیر آیات ۷ آلعمران، ۵۳ اعراف، ۳۹ یونس و ۷۸ کهف.
علمای لغت برای این واژه، ۱۲ معنا از جمله انجام، سرانجام و تعبیر ذکر کردهاند. تأویل واجد ویژگی اشتراک لفظیست؛ آن معنایی که در حوزه فهم قرآن مورد نظر است؛ درواقع تأویل همان تفسیر و پردهبرداری از حقایق قرآن در درجهای بالاتر محسوب میشود؛ یعنی تأویل از تفسیر رایج، عمیقتر است، بهگونهای که به آن «حقیقت عینی» یا «حقیقت ثانویه» نیز گفته میشود.
تأویل نهتنها با تفسیر منافاتی ندارد، بلکه در بعضی ابعاد، مشترک و متشابهاند. در حقیقت، تأویل برخاسته از وجوه اشتراک و تشابه میان معنای ظاهری لفظ و معنای باطنی و تأویلی آن است. اساساً اگر تأویل با ظاهر کلام و تفسیر آن بیگانه باشد، بهراحتی قابل پذیرش نیست و مشکوک به نظر میرسد؛ چرا که ممکن است بوی انحراف و تفسیر به رأی بدهد. صحت تأویل یا باید با عقل سلیم و قرائن عقلی تأیید شود، یا با نقل معتبر از مقام معصوم(ع) اثبات گردد.
عرصه تأویل، محل جولان پدیدهها و پدیدارهای مادی و ارتقای آنها به منازل قدسیست؛ بنابراین اگر تفسیر را رسیدن به مراد و کشف مقصود خدای متعال و مدلولهای آن تعریف کنیم، تأویل، انتقال صحیح معنای ظاهری در تفسیر به معنای باطنی در تأویل است.
طبق آیه ۷ سوره آلعمران، «وَما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ... وَما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ»، علم تأویل آیات قرآن نزد خدای متعال، دانشمندان ژرفاندیش و راسخان در علم است و این تذکری برای صاحبان عقول خالص بهشمار میرود. بدیهیست که در صدر راسخون فیالعلم، مقامات معصوم(ع) و در درجات پایینتر، علمای ربانی قرار دارند؛ آنان که واجد شرایط علمی، تقوای الهی و برخوردار از مواهب ربوبیاند.
آیه اول؛ «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَيُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ؛ به یاد آورید هنگامی را که خواب سبکی که مایه آرامش بود، از سوی خدا شما را فراگرفت و آبی از آسمان برایتان فرستاد تا شما را با آن پاک، پلیدی شیطان را از شما برطرف، دلهایتان را محکم و گامهایتان را با آن استوار کند.» (انفال/ ۱۱)
امام صادق(ع) ذیل این آیه میفرماید: «السَّمَاءُ فِي الْبَاطِنِ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَالْمَاءُ عَلِيٌّ (ع)، جَعَلَ اللَّهُ عَلِيًّا (ع) مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص)، فَذَلِكَ قَوْلُهُ: مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ، فَذَلِكَ عَلِيٌّ (ع)، يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ قَلْبَ مَنْ وَالَاهُ، وَقَوْلُهُ: وَيُذْهِبُ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ، عَنْهُ، وَيُقَوِّي قَلْبَهُ، وَلِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ، فَإِنَّهُ يَعْنِي عَلِيًّا (ع)، مَنْ وَالَىٰ عَلِيًّا (ع) يَرْبِطُ اللَّهُ عَلَىٰ قَلْبِهِ بِعَلِيٍّ (ع) فَثَبَّتَ عَلَىٰ وَلَايَتِهِ؛ منظور از آسمان در باطن آیه، رسول خدا(ص) و منظور از آب، علی(ع) است. مقصود از سخن خدای تعالی، مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ، یعنی هرکه از علی(ع) پیروی کند، خدا ناپاکی را از او دور و قلبش را تقویت میکند. همچنین مراد از این سخن خداوند، وَيُذْهِبُ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ، علی(ع) است؛ هرکه از او تبعیت کند، خداوند دلش را به وسیله علی(ع) استوار میکند و بر ولایتش ثابتقدم میماند.» (منابع: تفسیر اهل بیت(ع)، ج ۵، ص ۴۹۴ و بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۱۷۶)
آیه دوم؛ «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ؛ بگو: به من خبر دهید، اگر آب مورد بهرهبرداری شما (مانند آب رودها، چشمهها و چاهها) در زمین فرو رود، تا آنجا که از دسترس شما خارج گردد، پس چه کسی برایتان آب روان و گوارا خواهد آورد؟» (ملک/۳۰)
روایات متعددی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) وجود دارد که دلالت این آیه شریفه را بر وجود مقدس امام مهدی(عج) اثبات میکند. در کتب معروف و معتبر مهدویت، از جمله «نجمالثاقب» اثر میرزا حسین نوری(ره) و «العبقریالحسان» اثر شیخ علیاکبر نهاوندی(ره)، یکی از القاب آن حضرت، «ماء معین» گزارش شده است.
واژه مَعین دو معنا دارد: ۱ ـ از ریشه عین به معنای نمایان، در دسترس و در معرض دید. ۲ ـ از ریشه مَعْن، به معنای صاف و گوارا. فلسفه این لقب، تشابه دو حقیقت «ماء» و «امام» است که وجوه تشابه فراوانی دارند، از جمله نقش حیاتی آب در هستی و جاودانگی نعمت آب در آفرینش. اینها از مهمترین وجوه تشابه میان آب و امام است.
با وجود روایات متعدد در این زمینه، بهدلیل محدودیت گفتوگو، فقط به بیان روایتی از پیامبر اکرم(ص) که حاوی نکات مهم دیگری نیز هست، اکتفا و از ذکر روایات امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهمالسلام صرفنظر میکنیم.
عصاره همه این روایات را میتوان در سه جمله خلاصه کرد: ۱ ـ بهطور عام، تأویل «ماء» در قرآن مجید، امام(ع) است. ۲ ـ بهطور خاص، تأویل «ماء معین» در قرآن مجید، امام مهدی(عج) است. ۳ ـ در بعضی از روایات، تأویل «ماء» در قرآن مجید، علم امام معرفی شده است.
قال رسولالله(ص): «...یا عمّار، انّ الله تبارک و تعالی، عَهِد الیّ انّه یخرج من صلب الحسین(ع) ائمه(ع) تسعه، و التّاسع من وُلده یغیب عنهم و ذلک قوله عزّوجلّ: قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ، یکون له غیبه طویله، یرجع عنها قوم و یثبت علیها آخرون، فاذا کان فی آخرالزّمان یخرج فیملوُالدنیا قسطاً و عدلاً و یقاتل علی التاویل کما قاتلت علی التنزیل و هو سمیّی، و هو اشبه الناس بی. یاعمّار، سیکون بعدی فتنه فاذا کان ذلک فاتّبع علیّاً(ع) و حزبه فإنّه مع الحقّ والحقّ معه؛ یا عمار، همانا خدای تبارک و تعالی به من عهد فرموده که از صلب حسین(ع)، امامان ۹گانه را بیرون آورد و نُهمین فرزندش از دیدگان پنهان شود و همین است گفتار خداوند متعال: قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ. برای او غیبتی طولانی خواهد بود که گروهی از آن بازمیگردند و گروهی دیگر بر آن پایدار میمانند. هنگامی که آخرالزمان شود، ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد ساخت، چنانکه از ظلم و جور آکنده شده باشد. او بر تأویل خواهد جنگید، چنانکه من بر تنزیل جنگیدم. او همنام من است و شبیهترین مردم به من. ای عمار، پس از من فتنهای خواهد آمد و هنگامی که آن فتنه پدیدار شد، از علی(ع) و حزب او پیروی کن، زیرا او (علی) با حق است و حق با او (علی) است.» (تفسیر اهل بیت(ع)، ج ۱۶ و بحارالأنوار، ج ۳۳ و ۳۶)
نکتهای لطیف به ذهنم خطور کرد که با بیان آن، شما را نیز محظوظ میکنم: تأویل «ماء معین» براساس روایات متعدد، حضرت مولانا صاحبالزمان(عج)، آخرین امام است؛ اما نکته تأملبرانگیز آن است که این عبارت، آخرین عبارت آخرین آیه سوره ملک و ملک نیز به معنای پادشاهیست.
آیه سوم در حقیقت مکمل جمله پایانی روایتیست که درباره حق نقل کردیم: «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا... كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ؛ خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر دره و رودی به اندازه گنجایش و وسعتش [سیلابی] جاری شد... خدا مَثَلها را اینگونه بیان میکند.» (رعد/ ۱۷)
در روایتی مفصل از امام باقر(ع)، ذیل این آیه شریفه آمده است: «وَقَوْلُهُ اللَّهُ: أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً، يَقُولُ: أَنْزَلَ «الْحَقَّ» مِنَ السَّمَاءِ... ای یثبت اَلْحَقّ فی قُلوبِ المُوْمِنینَ وَ فِی قُلوبِ اَلْکِفّارْ لایُثْبت...؛ و سخن خداوند که فرمود: از آسمان آبی فرستاد، میگوید: (خداوند) حق را از آسمان فرستاد... بهطوری که (خداوند) حق را در دلهای مؤمنین تثبیت و دائمی کرد و در دلهای کافرین، ناپایدار و موقت ساخت» و از سویی هم داشتیم که «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ.»
آیه چهارم؛ «عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا؛ آن جام از چشمهایست که همواره بندگان خدا از آن مینوشند و آن را به دلخواهشان هرگونه که بخواهند، جاری میکنند.» (انسان/ ۶)
امام باقر(ع) ذیل این آیه میفرماید: «مقصود از عین (چشمه) در این آیه، چشمهایست که در خانه جدمان، رسول اکرم(ص) جوشان است و در خانه تمام پیامبران(ع) و مؤمنین جریان مییابد.»
در شرح این روایت میتوان گفت که چشمه جوشان در خانه پیامبر اکرم(ص)، چشمه عصمت و طهارت است که انبیای الهی، ائمه معصوم(ع) و اولیای الهی از آن شاخه میگیرند و سیراب میشوند.
این آیه همراه آیه ۱۱ سوره انفال که پیشتر به آن اشاره کردیم، با محوریت طهارت، ما را به سوره احزاب، آیه ۳۳ میرساند: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ جز این نیست که همواره خدا میخواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت برطرف کند و شما را چنانکه شایسته است، پاک و پاکیزه گرداند.» اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ.
اکنون به این نکته دقیق قرآنی میپردازیم. با توجه به مباحث مطرحشده در این گفتوگو و آنچه در دو گفتوگوی آینده نیز درباره تأویل «ماء» در قرآن بیان خواهیم کرد، مشخص میشود که تأویل «ماء» در قرآن، امام معصوم(ع) و یا علم اوست.
چنانکه امام رضا(ع) ذیل آیه ۳۰ سوره ملک میفرماید: «مَاؤُكُمْ أَبْوَابُكُمْ، أَيْ: "الْأَئِمَّةُ" أَبْوَابُ اللَّهِ بَيْنَهُ وَبَيْنَ خَلْقِهِ، فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ، يَعْنِي يَأْتِيكُمْ بِعِلْمِ الْإِمَامِ؛ (مقصود از) آبهای شما، درهای شماست، بهطوری که امامان درهای خداوند میان او و خلقش هستند (راه ارتباط خلق با خداوند، امامان محسوب میشوند) پس کیست که برایتان آب روان و گوارا بیاورد؟ یعنی (پس کیست که برایتان) علم و دانش امام را بیاورد؟»
در اینگونه عبارات، استفهام انکاری «پس کیست؟»، یعنی هیچکس وجود ندارد. درباره واژه «جَعل»، نکته جالب اینجاست که در آیات متعددی از قرآن که موضوع امامت، رسالت و خلافت الهی مطرح شده، از مشتقات واژه «جعل» استفاده شده است: «... قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا...» (بقره/ ۱۲۴)، «... وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا...» (فرقان/ ۷۴)، «... وَجَعَلْنَا هُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا...» (انبیاء/ ۷۳)، «... وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا...» (سجده/ ۲۴)، «... وَنُجَعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ...» (قصص/ ۵)، «... إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً...» (بقره/ ۳۰)، «... يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ...» (ص/ ۲۶)، «... وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ...» (نمل/ ۶۲) و «... اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ...» (انعام/ ۱۲۴)
با توجه به این آیات، دو نکته اساسی به اثبات میرسد: ۱ ـ معنای «جَعَلْ» در آیه ۳۰ سوره انبیاء، همان «قراردادن» است، نه «خلقکردن.» مفهوم این جمله این است که خداوند حیات هر موجود زندهای را از آب قرار داده است.
قراردادن، مفهومی اعم از خلق و تداوم دارد؛ یعنی خداوند هم موجودات زنده را از آب آفریده و هم تداوم حیاتشان را با آب تضمین کرده است.
۲ ـ در بحث تأویل «ماء» به «امام» و ارتباط آن با «جعل»، نوعی تناظر و هماهنگی دقیق وجود دارد. این تناظر، تأویل نقلی «آب» به «امام» را تقویت میکند و درواقع، نوعی تأویل عقلی نیز محسوب میشود. إنشاءالله در دو گفتوگوی آینده نیز به موضوع مهم «تأویل ماء» در قرآن خواهیم پرداخت.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام